به سايت وكالت خوش آمديد :: جستجو
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
ندارد
کلمه مورد جستجو :
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي

تعداد کل : 85
مشاهده
Preview [1] 2 3 >> Next
 
kazem fathollahi
نام :
 
با سلام
بنده در مورخه 2/7/83 آپارتمانی را خریدم که در روز 1/11/83 تحویل بدهد.12 میلیون پول دادم . در قرارداد شرط ضرروزیان ندارد.فروشنده در تاریخ 25/11/84 تحویل داد آیا میتوانم ادعای خسارت دیرکرد در تحویل آپارتمان از دادگاه نمایم.بخاطر عدم ایفای تعهد.
پرسش :
 
دوست عزیز مطابق ماده 515قانون آئین دادرسی مدنی و 226قانون مدنی خسارت مذکور قابل مطالبه است .دادگاه میزان خسارت را بر اساس نظر کارشناس معین و ایشان را به پرداخت آن ملزم خواهد نمود.سربازی 2/3/85
پاسخ :
 

 
حقيقي
نام :
 
سلام
همسر من به امريكا رفته است و من براي گرفتن مهريه خودم دچار مشكل شدم زيرا در ايران اموالي ندارد مي خواستم من رو راهنمايي كنيد كه چگونه مي توانم مهريه خودم رو وصول كنم ؟
ايا در ايران وكلايي وجود دارند كه اجازه وكالت در امريكا رو داشته باشند و من از طريق اونها اقدام بكنم هم براي وصول مهريه و هم براي شكايت به جرم كلاهبرداري؟(اون حتي طلاهاي من رو هم برده !)

(لطفا در صورت امكان سوال من رو در زير ننويسيد )

پرسش :
 
خانم حقیقی سلام .برای پاسخ به توضیحات بیشتر نیاز دارم. شنبه از طریق تلفنهای سایت یا همراه با من تماس بگیرید.ضمنا سوال شما در سایت قرار نمی گیره.سربازی4/3/85
پاسخ :
 

 
shiva
نام :
 
با عرض سللام خسته نباشید چندی پیش کسی دو نفر را با صلاح سرد به قتل رساند و خود قاتل نیز درصحنه قتل خود کشی کرد و سن قاتل 20سال بود. و یکی از مقتولین 5-6 ماه قبل از پدر قاتل به جرم سرقت شکایت کرده بود و در دادسرا علیه پدر قاتل کیفر خواست صادر کرده بود و پدر قاتل با کفالت ازاد بود ایا میتوان پدر قاتل را به فقط دلیل اینکه با مقتولین مشکل داشته وپسر خود را تحریک به انجام قتل کرده به عنوان معاون جرم مورد تعقیب کیفری قرار داد و به همین دلیل او رامحکوم کرد وایا پدر قاتل باید دیه پرداخت کند یا نه ولازم به ذکر است زمان ارتکاب قتل 6 ماه بعد از موضوع مورد اختلاف بوده و در پرونده مفتوح هیچ گونه تحدیدی و... نبوده .
و پدر قاتل هیچ گونه سو سابقیه کیفری ندارد.
پرسش :
 
موارد مذکور می تواند اماره ای بر معاونت باشد و مبنائی برای تعقیب کیفری لیکن به هیچ عنوان دلیل وقوع جرم نیست.مطابق ماده 304 قانون مجازات اسلامی در قتل عمد و شبه عمد مسئول پرداخت دیه خود قاتل است.صرفا در مواردی که قاتل فرار کند و مالی نیز نداشته باشد دیه از بستگان وی اخذ می شود.سربازی16/3/85
پاسخ :
 

 
عبدالحسین
نام :
 
مستاجر اجازه نمیدهد مشتری برای دیدن آپارتمان بیاید وازطرفی به قیمتی که ما لک می خواهد راضی نمی شود آیا حتما باید پول مستاجر به صندوق واریز شود ودادخواست داده شود تا تخلیه نماید درحلی کم مالک الان پول نقد برای واریز به صندوق ندارد
پرسش :
 
تخلیه بعلت انقضای مدت اجاره منوط به واریز ودیعه دریافتی بحساب سپرده دادگستری است و در خواست تخلیه بدون این اقدام قابلیت ترتیب اثر ندارد .سربازی17/3/85
پاسخ :
 

 
اصغري
نام :
 
سلام
بنده12 سال قبل با خانمي ازدواج كردم بعد
ازعقد متوجه شدم خانم متاركه اي است وشوهرش
بعلت عنين بودن خوش وي را طلاق داده من نيز
ان زمان بعلت تفكرات گذشت درراه خدا مطلب را ناديده گرفتم اما حالا ايشان مرا خيلي ناراحت ميكند وهميشه از قوانين اسلام درمورد عدم وظيفه زن در قبال كارهاي خانه ونگهداري دوفرزندمان دم مي زند وحال خانه داري ندارد وچندين بار قهركرده رفته خانه مادرش كه با بدبختي برگرداندم
حالا ميخواهم به اين غائله پايان دهم كسي
كه براي خدا باهاش ازدواج كردم پدر من رادر اورده
سوال: مهريه را بعلت كلاه برداري ميتوانم ندهم
سوال:با توجه به اينكه ايشان كارمند است
واز وقت خانه ميزده وسركار ميرفته وتمام حقوق هايش را در بانك بلوكه كرده باز ميتواند ادعاي اجرت كار درخانه كند
خواهشمندم درصورت امكان فقط به ايميل ارسال كنيد
ارادتمند اصغري
پرسش :
 
اولا که موضوع کلاهبرداری نیست و چناچه موجبات فسخ نکاح وجود داشته باشد بدلیل اینکه مدت 12سال گذشته است و خیار فسخ فوری می باشد دیگر نمی توانید از آن استفاده کنید.بنابراین مهریه را باید پرداخت نمائید.درمورد سوال دوم دادگاه با رعایت جمیع شرایط و جاب نظر کارشناس متناسب با زحمات ایشان اقدام می نماید.سربازی20/3/85
پاسخ :
 

 
نام :
 
با سلام و خسته نباشید
بنده گرفتار مشکل بزرگی شده ام خواهشمندم که هر چه سریعتر راهنمایی ام نمایید.بنده حدود نه ماه پیش دو دانگ از شش دانگ خانه ام را به اسم پسرم کردم البته زمانی که به محضر رفتیم قرار گذاشتیم به صورت عمری باشد اما محضر دار با پسرم تبانی کرده و دو دانگ را به صورت وکلالت بلا عزل به اسم پسرم زدند.الان بنده با پسرم بر سر همین خانه و موضوعات دیگری اختلاف پیدا نمودیم .پسرم برای دو دانگ خودش سند جداگانه گرفته .بنده می خواهم خانه ام را بفروشم اما پسرم راضی به فروش نیست. چون خانه ام سه طبقا می باشد سهم پسرم مشخص نیست برای همین درخواست افراز دادم.اما افرازی که صورت گرفته باعث شده که مشتری رغبت چندانی به آننشان نده مثلا هم کف و زیر زمین را به بنده داده اند وطبقه دوم را به پسرم حیاط خانه را مشترک کردهاند پله های زیر زمین را مشترک کرده اند درب جنوبی را به پسرم داده اندو...به طوری که با این وضعیت هیچ کس مایل نیست سهم مرا بخرد بنده هم احتیاج مبرم به پول فروش خانه ام دارم و می خواهم هرچه سریعتر حتی با زیر قیمت خانه ام را بفروشم.درخواست تقسیم مال مشاع را داده ام ولی می گویند فایده ای ندارد می خواستم بدانم به چه روش آسان و کوتاه مدتی می توانم خانه را بفروشم؟چون دیگر به هیچ وجه نمی توانم در آن خانه زندگی نمایم.پسرم هم می گوید که من نه خانه را می خرم و نه می فروشم.حال به نظر شما چه کار کنم که از شر این خانه خلاص بشم .خواهشمندم هر چه سریتر بنده را در این مورد راهنمایی بفرمایید.ضمنا می توانم از راه هبه وارد بشم و خانه را از دست پسرم در آورم یا خیر؟
از لطفتان ممنونم.
پرسش :
 
زمانی که منزل شما قابل افراز تشخیص وبه شرحی که بیان داشته اید سهم هر کدام تعیین گردیده است دیگر فروش مال مشاع موضوعیت ندارد .وضعیت ملک شما مانند مجتمع های آپارتمانی است که مالکین آن قسمتهای اختصاصی و مشترک دارند و وجود مشاعات در اینگونه ساختمانها امری طبیعی است. در هر صورت شما می توانید سهم اختصاصی خویش و مشاعات را بقدر سهم تان بفروشید.هبه نیز اقسام و شرایطی دارد صرفا در هبه غیر معوض امکان رجوع وجود دارد که در موضوع شما بر فرض اثبات هبه غیر معوض هم به صراحت ماده 803 قانون مدنی بدلیل رابطه پدر و فرزندی این امر ممنوع می باشد.سربازی 23/3/85
پاسخ :
 

 
مهدي
نام :
 
با سلام و تشكر از امكاني كه فراهم آورده ايد
برادرم چهار سال است كه ازدواج كرده ،يك سال پيش با وجود اختلافاتي كه داشتند با اسرار خانواده دختر زندگي شون رو شروع كردند.الان بعد از يك سال زنش 25 روز پيش منزلش رو ترك كرده و با طرح شكايت كيفري مبني بر نداشتن امنيت جاني از برادرم شكايت كرده و مهريه رو به اجرا گذاشته. امروز نامه هم از دادگاه به محل كار برادرم آمده با اين مضمون كه حقوقش را پرداخت ننمائيد . اولين سوالم ايت است كه آيا قبل از تشكيل دادگاه و صدور راي همچين نامه اي ميتواند صادر شود يا نه
و دومين سوالم اين است كه الان با وجود عدم تمكيت و اينكه وي تصميم به زندگي ندارد باز مهريه به وي تعلق ميگيرد؟ و در نهايت در مورد تقسيط مهريه و حداقلي كه مورد قبول دادگاه است با در نظر گرفتن 300 سكه مهريه و 210 هزار تومان حقوق راهنمائي ميخواستم.
در پايان نيز نهايت سپاسم را اعلام ميدارم.
پرسش :
 
با سلام خدمت شما دوست عزیز .امیدوارم سایت وکالت پاسخگوی نیازهای مراجعین عزیز باشد در پاسخ سوالتان باید گفت زوجه ضمن یا قبل از تقدیم دادخواست مطالبه مهریه می تواند از دادگاه تقاضای صدور قرار تامین خواسته نماید که در این صورت دادگاه قبل از تعیین وقت رسیدگی ابتدائا قرار مذکور را صادر می نماید که قبل از ابلاغ قابل اجراست و بر اساس آن زوجه ضمن معرفی اموال زوج به واحد اجرای احکام .معادل اموال ایشان را توقیف می نماید.مهریه هیچ ارتباطی به تمکین و یا عدم تمکین ندارد مطابق ماده 1082 قانون مدنی زوجه پس از عقد مالک مهریه است. تقسیط مهریه بنا به تشخیص قاضی خواهد بود و معیار خاصی ندارد.سربازی3/4/85
پاسخ :
 

 
حبیب زرگرپور
نام :
 
با سلام

من چند سوال حقوقی داشتم، از شما دوست عزیز تقاضای می کنم با توضیح و شرح مسایل مربوطه حقوقی ما رو در یافتن راه حل یاری کنید.

پدر اینجانب یک انبار به مساحت حدود 1800 متر داره که در حدود سال 1344 خریده. (دارای سند 6 دانگ + بنچاق) الان میخواهد که این انبار رو به دخترانش (دو خواهر بنده) و من و یکی دیگر از برادرانم (مجموعا 4 نفر از فرزندانش از مجموع 6 نفر) هبه کنه. اما چون هزینه انتقال سند، از جمله پایان کار، عوارض مختلفی که شهرداری طلب می کنه و نیز هزینه دارایی و مالیات مشاغل و ... سنگین است، عملاً امکان سند زدن به نام ما وجود ندارد.

میخواستم سوال کنم:

1- با این شرایط راهکار عملی هبه کردن به چه صورتی است؟

2- از آنجایی که پدرم نمی خواهد به یکی دیگر از برادرانمون این ملک را هبه کنه، (قبلاً از دیگر اموالش بهش داده است) آیا بعد از فوت پدر این برادرمون (که به قول معروف از الان چشمش دنبال این ملکه) می تونه تو دادگاه تقاضا کنه که سهم الارث خودشو از این ملک بگیره؟ چون سند بنام پدرمون می مومه و ما توانایی انتقال سند را با این هزینه های نداریم. به زبون ساده راهکار عملی جلوگیری از سوء استفاده برادرمون چیه، که فردا نتونه ادعایی روی این ملک کنه و ما مدارک مستند داشته باشیم که خود پدرمون نخواسته این ملک را به او هبه کنه؛ از آنجایی که از دیگر اموالش به او بخشیده.

3- در آینده برای فروش چنین ملکی چگونه می شه اقدام کرد؟ آیا اگر هبه شده باشد و سند به نام پدرمون باشه، باید انحصاروراثت بدیم. لطفا راهنمایی فرمایید.

4- از آنجایی که انبار هم ملک و هم سرقفلی داره، و هر دو متعلق به پدرمونه، باید به چه صورت اقدام کرد.

با تشکر فراوان از شما
زرگرپور
پرسش :
 
آقای زرگرپور هر چندپاسخ به سوال شما وشرح مسایل مربوط به این صورت مقدور نیست و مراجعه به وکیل را اقتضاءدارد مع الوصف به صورت کلی خواسته شما راهکارهای قانونی دارد البته در صورتیکه سند بنام شخصی باشد وایشان در قید حیات نباشند بمنظور نقل وانتقال رسمی انحصار وراثت غیر قابل اجتناب است.سربازی8/4/85
پاسخ :
 

 
رامين
نام :
 
با سلام
بعد از فوت مادرم و بعد از گرفتن گواهي انحصار وراثت جهت سه پسر و يک دختر آن مرحومه زماني که براي مشخص کردن ماليات بر ارث به اداره ماليات رفتيم با مشکلي به شرح ذيل مواجه شديم:
۱- با توجه به اينکه مقداري زمين از آن مرحومه باقي مانده است که فاقد سند رسمي است (البته لازم به ذکر است که در اداره ثبت اسناد و املاک شماره پلاک هاي زمين مشخص است و به نام مادرم مي باشد که اغز پدر خود به ارث برده است) و به همين علت اداره ماليات بر ارث طي يک نامه از اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان فشم جهت مشخص نمودن مالکيت و نيز ميزان اين مالکيت و حدود و مشخصات ملک مورد ادعا درخواست استعلام نموده است اما زماني که به آن اداره مراجعه نموديم رپيس اداره با اين تپوجيه که نفر به اندازه کافي ندارد لذا از پاسخگويي طفره رفته و اعلام نمود که بايد از خود اداره ماليات بر ارث کاربشناس بفرستند تا مسپله را بررسي کند و در برابر اصرار اينجانب بالاخره راضي شدند که مورد را به صورت کتبي به ادراه ماليات بر ارث اعلام نمايند و زماني هم که ما نامه ادراه ثبت اسناد و املاک را به اداره ماليات تحويل داديم جوابمان فقط خنده مسولين آن اداره بود زيرا گفتند اين نامه تنها براي سر کار گذاشتن شما است چون نظر کارشناس اداره ماليات در ارتباط با مشخص نمودن ميزان مالکيت و حدود و مشخصات املاک مورد ادعا را تعيين کنيم و وظيفه ما بعد از مشخص شدن مالکيت تنها تعيين مقدار ماليات مربوطه مي باشد و بدين صورت کار ما با بن بست مواجه شده است از يک طرف اداره ثبت اسناد با اين عنوان که نفر به مقدار کافي ندارد از انجام وظيفه خود شاني خالي مي کند و از طرف ديگر اداره ماليات نيز مي گويد تا مشخص شدن ميزان مالکيت کاري نمي تواند بکند.
خواهشمند است در اينمورد راهنمايي هاي لازم را مبذول فرماپيد.
با تشکر
رامين.
پرسش :
 
دوست عزیز واقعا متاسفم که برخی از مسئولین بعضی از ادارات در جایگاهی به مراتب بزرگتر از اندازه خود قرار دارند آنچه مسلم است اداره مالیات در مورد موضوع وظیفه و مسئولیتی ندارد کوتاهی و ندانم کاری در این موضوع مربوط به اداره ثبت است به مدیریا بازرسی اداره کل ثبت مربوطه مراجعه کنید امیدوارم مشکلتان رفع شود. سربازی 9/4/85
پاسخ :
 

 
ندا
نام :
 
سلام
من ۲۳ سال دارم. يکسال و ۱۰ ماه است که با مردي ازدواج کردم اما اين مرد از هيچ نظر با من تفاهم ندارد. تازه گيها هم به مواد مخدر روي آورده . به دليل بي تفاوتي هايي که در زندگي به من داشت. من پناه آوردم به يکي از دوستانم.و هميشه براي او درد و دل ميکردم. من تهران هستم و او شيراز. شوهرم بي خبر است. چون من برايش ارزشي نداشتم او را در جريان بگذارم. حالا به دلايلي من درخواست طلاق کرده ام.شوهرم شماره دوست من را پيدا کرده و تهمت ميزند که تو با برادر اين دختر رابطه داري و براي همين ميخواهي از من جدا شوي . آيا او ميتواند اين تهمت را ثابت کند؟ چون الان موبايل دوستم هم دست برادرش هست. من هم ميترسم آبرويم پيش آنها برود. آيا با داشتن شماره و تهمت زدن به من ميتواند ثابت کند؟ قانون چه ميگويد؟ نبايد مدرک داشته باشد؟
پرسش :
 
خواهر عزیز ظاهرا مرتکب اشتباه شده ای .اما صرف مکالمه تلفنی دلیل رابطه نامشروع نیست .برای راهنمائی دقیقتر نیاز به اطلاعات بیشتر دارم با من تماس بگیرید. سربازی 9/4/85
پاسخ :
 

 
سعید
نام :
 
ضمن عرض خسته نباشيد
در صورت اخذ وکيل جهت طلاق دادن زن در ايران آيا مرد مي تواند در هيچ مرحلي از دادرسي در ايران حضور نداشته باشد و تمام امور را به وکيل خود محول کند.آيا زني که در مدت زندگي مشترک خود شاغل بوده و درآمد خود را در زندگي هزينه نکرده نيز مي تواند مدعي جهت تنصيف دارايي مرد باشد.در گذشته در قسمت پاسخ به سوال يکي از دوستان وعده مقاله اي درخصوص تنصيف دارايي داده بوديد ولي هنوز در قسمت مقالات درج نشده اگر امکان دارد بدليل اينکه در خارج از کشور به راحتي دسترسي به قوانين وجود ندارد خواهشمندم آدرس سايتي را معرفي نماييد تا از آن طريق به نحوه برخورد قاضي با اين مسئله أشنايي بيشتري پیدا کنیم./
پرسش :
 
با تشکر از لطف شما در مورد سوال اول جواب مثبت است ضرورتی برای حضور موکل در دعاوی حقوقی نیست .در مورد سوال دوم نیز جواب مثبت است منتهی زن در صورتی می تواند مدعی تنصیف دارائی زوج شود که اولا زوج در سند رسمی ازدواج وکالت بلا عزل چاپ شده که در اسناد ازدواج حدود 15سال اخیر گنجانده شده را امضاء نموده باشد ثانیا طلاق به در خواست زوجه نباشد یا اینکه ناشی از سوءرفتار وی نباشد به این معنی که زوج بدون دلیل دادخواست طلاق داده باشد ثالثا تنصیف دارائی شامل اموالی می شود که در زمان زندگی مشترک حاصل گردیده است و اموال دیگر را شامل نمی شود. در مورد دسترسی به کلیه قوانین ایران و آراءقضائی می توانید از قسمت جستجوی قوانین همین سایت وارد سایت قوانین شده وبه تمامی قوانین دسترسی داشته باشید.سربازی 19/4/85
پاسخ :
 

 
علي
نام :
 
زن من در يك ورقه مهرش را تقليل داده است و پايين ورقه را امضا كرده است.او از من درخواست كرد كه من متن درخواستي را بنويسم و او امضا كند و من اين كار را انجام دادم.ايا اين ورقه وجاهت قانوني دارد يا خير؟لازم به توضيح است كه ايشان نظامي بوده و پزشك ميباشند و شائبه اينكه من در شرايط خاص اين نامه را گرفته باشم وجود ندارد چون در حدود يكسال پيش بوده و با توجه به اينكه الان در حدود ۶ ماه است كه با هم قهر هستيم ميتوانست كه اين موضوع را مطرح كند
پرسش :
 
مطابق ماده 1301قانون مدنی امضائی که در روی نوشته یا سندی باشد بر ضرر امضاءکننده دلیل است بنا بر این ورقه مذکور دارای اعتبار قانونی است و خلاف مندرجات نیازمند دلیل و اثبات . سربازی 28/4/85
پاسخ :
 

 
مجید.ب
نام :
 
با سلام
من 31 سال سن دارم و متاهل ودارای یک فرزند 1.5ساله میباشم وکارمند قراردادی هستم.ودارای یک برادر ویک خواهرم که هر دوی آنها متاهل میباشند.پدر ومادرم مدت 7 سال
است که از هم جدا شده اندو پدرم ازدواج مجدد کرده است ودارای یک فرزند 5 ساله است که از نوه دختری خود کوچکتر است و در شهرستان دیگری زندگی میکنند.حال ایشان پس از ازدواج دوم دیگر توجهی به ما ندارد وبهزن دوم .بچه 5ساله وحتی دختر و داماد ناتنی اش اهمیت میدهد
و تمام مال واموالی که در زندگی گذشته بدست آورده مبلغ ناچیزی را به ما و مابقی را در اختیار آنها قرار داده و هیچ کمکی به ما نمیکند و برادرم شغلش را از دست داده است و من نیز امنیت شغلی ندارم و مادرم با وجود تنهایی با سختی وحمایت اندک ما زندگی را سپری میکند.میخواستم بپرسم که آیا قانونا ما میتوانیم از اموال ودارایی های پدرمان در زمان حیات ایشان استفاده ببریم وایشان نسبت به فرزندان خود که به سن قانونی رسیداند هیچ وظیفه شرعی و قانونی ندارد وهمچنین احتمال میرود که تمام اموال خود را بنام همسر دوم وفرزند او
بنماید در این خصوص ما چه اقدام قانونی میتوانیم داشته باشیم.

با تشکر
پرسش :
 
ازآنجا كه بين پدر و مادرتان طلاق واقع گرديده است و مسلما تكليف حق وحقوق وي در زمان طلاق روشن گرديده است اقدامي متصور نيست مگر اينكه بعضي از حقوق وي تاديه يا مطالبه نشده باشد البته بستگي به شرايط طلاق دارد (اگر جزئيات را توضيح دهيد بهتر مي توانم راهنمائي كنم)اما خواهرتان چون متاهل است پدرتان تكليفي در مورد وي ندارد ودرمورد شما وبرادرتان نيز قانونا تكليفي ندارد مگر در صورتيكه بيكار بوده و نيازمند باشيد و ايشان قانونا هر گونه تصرفي در اموال خويش مي تواند داشته باشد. سربازي 7/5/85
پاسخ :
 

 
ناهيد محمدي يزدي
نام :
 
با سلام
آقاي سربازي من سوال زير را از شما پرسيدم.
شوهري كه مهريه پرداخت نموده‌و جواب نفقه كه هنوز در ديوانعالي كشور موردبررسي است و جواب آن هنوز صادر نشده است،آيا اين شوهر بدون اينكه همسر خويش هيچ اطلاعي داشته باشد مي تواند صيغه ي طلاق را جاري كند؟
شما هم در جواب فرموديد:
اجرای حکم طلاق پس از تعیین تکلیف سایر حقوق واجبه زن منع قانونی ندارد علی الخصوص اینکه فرجام خواهی مانع اجرای حکم نیست.
لطفا پاسخ خود را واضح‌تر بيان كنيد.
پرسش :
 
برداشت اینجانب از سوال شما این است که حکم طلاق صادر وقطعی شده است لیکن تکلیف حق .حقوق زوجه مشخص نیست ولی اگر منظور شما این است که بدون حکم دادگاه طلاق صیغه طلاق جاری شود خیر ممکن نیست.البته اگر حکم غیابی گرفته باشد و مراحل ابلاغ قانونی را هم طی کرده باشد می تواند تحت شرایطی آنرا اجرا کند.سربازی 11/5/85
پاسخ :
 

 
نیما صالحی فرد
نام :
 
شخصی به همراه دوستانش شرکتی تاسیس کرده اند و اقدام به تبلیغات دروغین در مورد کالای خود کرده است.در تبلیغات خود مطالبی را بیان کرده است که فوق العاده مشتری پسند بوده ولی مشتریان پس از خرید متوجه شده اند کالایی را که خریده اند فاقد ارزش بوده و تبلیغات کاملا دروغ بوده است. در ضمن در این معامله هیچ سند و مدرک کاغذی وجود ندارد ولی حداقل 2 شاهد مرد وجود دارد:
1-آیا معامله فوق مصداق کلاهبرداری می باشد؟
2-آیا شاهد برای اثبات دروغ بودن تبلیغات و اینکه معامله ای به اینصورت انجام گرفته است، از دلایل و مدارک جدی، در اقامه دعوا محسوب می شود. مخصوصا اینکه شاهدان از خریداران کالای مزبور بوده و خود نیز متضرر شده باشند؟
3-اگر فروشنده متقلب با شاهدان روبرو شود و منکر شود و اصلا بگوید شاهدان دروغ می گویند، قاضی چه تصمیمی می گیرد؟ آیا به صرف انکار شخص متقلب و نبودن سند کاغذی، شخص متقلب تبرئه می شود؟
4-در چه صورت حکم جلب صادر می شود، اگر مبلغ کم باشد ممکن است، حکم جلب صادر نشود؟
5-نحوه تعیین مجازات این نوع جرم چه می باشد، آیا صرفا پرداخت جریمه نقدی می باشد و یا با توجه به مبلغ ممکن است مجازات حبس نیز در پی داشته باشد؟
6-اگر به هر دلیلی متهم تبرئه شود(با فرض وجود شاهد)، متهم می تواند بر علیه شاکی خود، شکایت کند؟ بعبارتی آیا شخص شاکی ریسک می کند و ممکن است خودش متهم شود!!!؟؟؟
پرسش :
 
بله مضوع مصداق بارز کلاهبرداری است 2-شهادت شهود در قانون بعنوان دلیل پذیرفته شده است3-علم قاضی نیز از جمله دلایل است وصرف انکار متهم موجب تبرئه وی نمی شود.4-صدور حکم جلب ارتباطی با میزان مبلغ ندارد.5-مجازات کلاهبرداری از1تا 7سال زندان و استرداد مال ومعادل آنجزای نقدی به نفع دولت است6-خیر در صورتیکه دادگاه احراز کند شخصی شکایتی واهی به قصد اضرار به غیر مطرح نموده قابل مجازات است.سربازی 15/5/85
پاسخ :
 

 
نام :
 
با سلام

شركتي عليه شخصي دعواي مطالبه وجه تقديم دادكاه نموده است وبا وجود اينكه اين شركت به فعاليتهاي تجاري خود دارد ادامه ميدهد وليكن خوانده دعوي طي لايحه ايي به دادكاه اعلام نموده است كه اين شركت در حال تصفيه ورو به انحلال است در حالي كه صحت ندارد سوالم اين است كه ايا ميتوان عليه اين شخص به اتهام نشراكاذيب شكايت نمود يا خير ؟وايا اين مورد بطوركلي جز مصاديق اكاذيب قرار ميكيرد؟

با تشكر
پرسش :
 
خیر هر کذبی قابل شکایت نیست.
پاسخ :
 

 
عباس شریفی
نام :
 
با سلام آقای سربازی فردی همسر وپدر زن ومادر زن خود را در تصادف از دست می دهد واز زن خود فرزندی ندارد ولی برادر زن و خواهر زن وپدر بزرگ پدری ومادر بزرگ مادری همسر را دارد حال تکلیف جهیزیه وخانه ای که در حال ساختن آن است چه می شود با تشکر
پرسش :
 
سلام وعذر تقصير در تاخير پاسخ .جهيزيه جزء ماترك همسر مرحومه است ووراث ايشان به نسبت سهم خويش كه در گواهي حصر وراثت مشخص است از آن سهم مي برند اما در مورد خانه اي كه در حال ساخت است توضيح نداده ايد كه آيا متعلق به همسر مرحومه بوده يا مشترك ساخته شده يا...؟اگر متعلق به ايشان بوده نيز با توجه به گواهي حصر وراثت كه هم وراث وهم سهم الارث را مشخص مي كند تعيين تكليف مي شود.سربازي 24/5/85
پاسخ :
 

 
eager
نام :
 
سلام آقاي سربازي
متشکرم که قبلا جواب يک سوال مرا ارسال فرموديد اينک سوال ديگري دارم که اگر ممکن است جواب آنرا لطف بفرماپيد:
۱- آيا هنگاميکه آقاي الف به آقاي ب وکالت محضري با حق توکيل به غير ميدهد که پولي را از کسي بگيرد و براي او خانه اي بخرد و اجاره دهد . درصورتيکه آقاي ب اين وکالت را عينا به شخص ج تفويض نمايد . و شخص اخير پول را دريافت دارد و به شخص ب بدهد و هيچکدام خانه اي براي شخص الف نخرند . اولا آيا جرمي اتفاق افتاده يا خير در صورت مثبت بودن جواب عنوان جرم چه ميباشد. ثانيا شخص الف کداميک از اشخاص ب و يا ج را ميتواند طرف خود قرار دهد . ناگفته نماند شخص ج اظهار ميکند پول را به شخص ب داده است پس از مسپوليت در برابر شخص الف خود را مبرا ميداند.
۲- اگر موضوع جنبه جرم ندارد شخص الف تحت چه عنواني دادخواست بدهد .
متشکرم .
پرسش :
 
اگر ب به ج وكالت اعطائي را تفويض نموده ديگر سمتي ندارد در اين حالت ج وكيل مع الواسطه الف خواهد بود وبايد مورد وكالت را شخصا انجام دهد وپرداخت وجه به ب اشتباه ج است اگر عمدا و با سوءنيت انجام داده باشد عمل وي مصداق خيانت در امانت است .وب نيز تحصيل مال بباطل نموده كه عنوان مجرمانه داردوقابل تعقيب است.سربازي 24/5/85
پاسخ :
 

 
bahman salek
نام :
 
با سلام و تشکر ازاطلاعات بالاي شما . مادر اينجانب در خانه سالمندان مي باشد و در حال حاضر حواس درستي ندارد و چيزي به خاطر نمي آورد . يکي از برادران با سواستفاده ايشان را به دفتر خانه برده و از ايشان وکالت گرفته و اموال ايشان را فروخته و پولش را به جيب زده . ما چه اقدامي مي توانيم بکنيم با احترام
پرسش :
 
علاوه بر اينكه از طريق اداره سرپرستي دادگستري موضوع قابل پيگيري است مي توانيد با مراجعه به دادسرا وطرح شكايت كيفري ودر صورت عدم تمايل طرح دادخواست حقوقي ابطال وكالت نامه ومعاملات انجام شده را بخواهيد.دادگاه درصورتيكه پزشكي قانوني اختلالات ذهني ايشان را تائيد كند معاملات انجام شده را باطل خواهد كرد.سربازي25/5/85
پاسخ :
 

 
احمد
نام :
 
سهم الارث زن دوم شخصي كه زن اول او فوت نموده است چه مقدار مي باشد لازم به ذكر مي باشد كه زن اول فرزند داشته وزن دوم فرزند ندارد با تشكر.
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
مهدي
نام :
 
اين جانب مادر زنم از من شكايت كرده كه بنده به ايشان فحاشي كرده ام كه اين واقعيت ندارد بنده مي خواهم بدانم حكم فحاشي چيشت
پرسش :
 
اگر واقعيت ندارد قابل اثبات هم نخواهد بود حكمش اكر اعدام هم باشد شامل شما نمي شود .توهين به افراد از قبيل فحاشي و استعمال الفاظ ركيك چنانچه موجب حد قذف نباشد تا 74 ضربه شلاق ويا 50هزار ريال تا 1ميليون ريال جزاي نقدي دارد.سربازي 26/5/85
پاسخ :
 

 
علی حسین زاده
نام :
 
با سلام
اگر در مورد شکایتی، بازپرس تشخیص داده است که مورد می تواند تبدیل به پرونده قضایی شود و مدارک کافی هم وجود دارد و می توان حکم جلب صادر کرد. حال اگر کار به دادگاه کشیده شده باشد، آیا قاضی می تواند علم بازپرس را زیرسوال ببرد و بگوید که مدارک به اندازه کافی وجود ندارد و از ابتدا ( تشکیل پرونده، صدور حکم جلب و غیره) اشتباه بوده است؟ منظورم این است که علم قاضی می تواند خیلی بیشتر ازعلم بازپرس باشد و بتواند کار بازپرس را زیر سوال ببرد؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد تکلیف چیست، آیا متهم می تواند علیه شاکی خود شکایت کند؟
پرسش :
 
بازپرس پس از رسيدگي و صدور قرار مجرميت وصدور كيفر خواست توسط دادستان در واقع مدعي است مهم علم قاضي دادگاه است كه بر اساس آن راي بر محكوميت يا برائت متهم صادر مي شود موارد زيادي وجود دارد كه كيفر خواست توسط قاضي دادگاه پذيرفته نمي شود .اما اينكه متهم بتواند از شاكي خود شكايت نمايد امري علي حده است در صورتيكه بتواند اثبات نمايد شاكي تعمدا و به قصد اضرار به او شكايت واهي مطرح نموده است مي تواند از وي شكايت نمايدو مطالبه خسارت كند .سربازي 29/5/85
پاسخ :
 

 
نیما صالحی فرد
نام :
 
با سلام و احترام
قبلا در ارتباط با پرونده کلاهبرداری سوالی پرسیده بودم که برای یاداوری آن را تکرار می کنم:
"شخصی به همراه دوستانش شرکتی تاسیس کرده و اقدام به تبلیغات دروغین در مورد کالای خود کرده است.در تبلیغات خود مطالبی را بیان کرده است که فوق العاده مشتری پسند بوده ولی مشتریان پس از خرید متوجه شده اند کالایی را که خریده اند فاقد ارزش بوده و تبلیغات کاملا دروغ بوده است. در ضمن در این معامله هیچ سند و مدرک کاغذی وجود ندارد ولی حداقل 2 شاهد مرد وجود دارد"
حال اگر شاهدان از متضررین باشند، یعنی خود از خریداران کالای مزبور باشند ولی از حق خود گذشته باشند و شکایتی نداشته باشند، آیا می توانند به نفع شاکی دیگری شهادت بدهند و بیان کنند که واقعا چنین کالایی فروخته شده است و شخص کلاهبردار چنین تبلیغات دروغینی کرده است؟ آیا شاهدان در این حالت باز هم ذینفع محسوب می شوند و شهادت آنها اعتباری ندارد؟
با تشکر
پرسش :
 
خريداران ديگر در صورتي كه شكايتي مطرح نكرده باشند ذينفع نخواهند بود وشهادتشان منعي ندارد.سربازي 29/5/85
پاسخ :
 

 
احمد-ص
نام :
 
سهم الارث زن دومي كه اولاد ندارد چه مقدار مي باشد در صورتي كه از زن اول بچه باشدودر ضمن زن اول نيز فوت نموده است.
پرسش :
 
مستفاد از مواد 901 و 913 قانون مدني سهم‌الارث زوجه در صورت وجود اولاد براي زوج يك هشتم است. هر چند اولاد از زوجه نباشد.سربازي 30/5/85
پاسخ :
 

 
سيد علي حسيني
نام :
 
با سلام و تشکر از پاسخ ارسالي
موضوع فوريت ندارد - لکن مگر ارزش افزوده اي که در اثر سالها فعاليت در ملک تجاري ايجاد مي شود حق کسب و پيشه نام ندارد ؟
مثلا در جايي که مالک عرصه و اعيان ساختماني را با کاربري تجاري و در يافت حق سرقفلي واگذار مي نمايد و در مقابل رسيد عادي ميدهد يا زير قبض بانکي پرداخت سرقفلي را تاييد مي نمايد آيا پس از گذشت سالها مالک زمين يا ورثه او ميتوانند با تمسک به اينکه مدرک سرقفلي يک مدرک عادي است و در سند رسمي ثبت نشده است از قبول حق سرقفلي مستاجر ملک امتناع نمايند ؟
با تشکر
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
فرهاد
نام :
 
سقف نفقه زن وفرزند چقدر است وقتی پدری تمام خرجی زن وفرزندش را داده ولی رسید ندارد چکار کند آیا برای این مورد زندان هم هست
پرسش :
 
در قانون سقفي براي نفقه تعيين نشده بلكه موكول به عرف وتشخيص دادگاه گرديده است كه با رعايت شان ونيازهاي اوليه زندگي ودر مواردي جلب نظر كارشناس تعيين مي شود.در هر صورت با رعايت اصل عدم .اثبات پرداخت نفقه با مدعي آن(زوج)است .در مورد زندان نيز هم از لحاظ حقوقي(اعمال ماده 2)وهم كيفري (ترك نفقه)زندان وجود دارد.سربازي 6/6/85
پاسخ :
 

 
اسكندر
نام :
 
با سلام
سوال اينجانب اين است که آيا شرکتهاي هرمي مثل گلد کويست و گلد ماين و لست ويجن از نظر قانون رسميت داردو اگر ندارد پس چرا اعضاي اين شرکتها به صورت آشکارا فعاليت مي کنند و گروههايي هستند که دفتر نمايندگي از طرف خود شرکت هم دارند
پرسش :
 
شركتهاي هرمي نه تنها مجوز قانوني براي فعاليت ندارند بلكه به موجب قانون فعاليت وعضو گيري توسط آنها جرم بوده وقابل مجازات است.سربازي 8/6/85
پاسخ :
 

 
توكلي
نام :
 
با سلام و خسته نباشي
ماشيني خريديم كه كارت ماشين ندارد مدل77 است به علت تعويض پلاك كارت مجدد صادر نشد هيچ مدركي هم در مورد خريد ماشين نداريم فروشنده بنگاهي است فقط فتو قولنامه بدون امضا صاحب بنگاه موجود است طبق قرار مبلغ 2ميليون تومان نقدا ودو چك 500هزارو750هزار توماني و500هزار تومان بقيه در دفتر اسناد تحويل داده شود كه چك 500 هزار توماني نقد ولي چك 750هزارتوماني را به علت ادامه ندادن آنها براي تعويض پلاك وتنضيم سند پر نكردم تاريخ قولنامه 5/9 وتاريخ چك 12/9 است كه آنها چك را در تاريخ13/9 برگشت زدند0توسط كسي ديگر با امضاء كسي كه به او چك داديم.)ما از كجا بفهميم كه ماشين مشكل نداشته باشد صا حب اصلي سند در خارج است و وكيلي در تهران دارد حتي آنها وكالت كاري نيز براي تعويض پلاك به ما نميدهند آنها شكايتي تنظيم كردند وبدون انكه براي من احظاريه بيايد حكم جلب مرا گرفتند من 8/ 11تا ساعت 12 در دادگستري شهرستان بابل با اطلاع پيدا كردن از كلانتري كه برايم زنگ زده بود براي معرفي حضور پيدا كرده بودم كه قاضي پرونده نبود ومنشي مرا به شعبه ديگر معرفي نكرد وكيل آنها در آنجا با حضور منشي به ما گفت كه با هم در كلانتري حضور پيدا كنيم تا مشكل را در آنجا وبعد در دفتر خانه حل كنيم ما با سادگي وبدون نيت رفتيم ولي شاكي مرا نشان سربازداد ودر آنجا دسبند زدند وبه دادگاه بردند كه ساعت1:30 بود وهيچ در دادگاه نبود و4ساعت بازداشت بودم تا قاضي كشيك آمد ومرا با ضمانت آزاد كردند وفردا رفتيم كلانتري ودادگاه وبا اصرا ر از منشي تقاضاي شعبه ديگر كرديم وقاضي حكم منع تعقيب وحقوقي بودن پرونده را داد حالا ما بايد چه كار كنيم اگر پول را بدهم ممكن است ماشين مشكل داشته باشد آنها قرار بود كارت ماشين بگيرند براي همين من پاي قولنامه نشستم وخريدم.شكايتي با عنوان الزام به تنظيم سند به دادگاه تحويل داديم ونتيجه آن منفي بود وگفتن نمي توان كاري كرد. در ادامه كار شكايتي با عنوان اثبات مالكيت و الزام به تنظيم سند به دادگاه تحويل داديم ونتيجه آن اين بود كه اين آقايي كه ماشين را به ما فروخت(بنگاهي) مالك ماشين نيست وبايد استعلام شود.از طرفي آنها براي وصول چك تقاضاي تائمين اموال وتوقوف ماشين را دادند كه هنوز موفق نشدند كه ماشين را بگيرند. ماچه شكايتي ميتوانيم بكنيم تا مشكل ماشين حل شود وسند و تعويض پلاك انجام شود.ما اگر پول چك را بدهيم اين آقا ديگر دنبال بقيه كار نمي آيد.چون در سند زدن مشكل مي افتد.ما مي توانيم با عنوان كلاهبرداري وفروش مال غير از او شكايت كنيم.خوشبينانه چقدر طول مي كشد تا مشكل ما حل شود.ماشين منبع در آمد ماست در تاكسي تلفني كار مي كنم و تا حالا كلي خصارت ديدم تقريبا 8 ماه است كه نمي توانم با ماشين كار كنم .زن وبچه ام چه گناهي كردند. چون ماشين كارت ندارد ميترسم اتفاقي بيفتد . آيا ما ميتوانيم اعاده حيثيت بخاطر بازداشت شدن بي مورد كنيم لطفا مرا راهنمايي كنيد شما را به خدا كمكم كنيد.در ضمن شنيدم كه وكيلي كه كار آنها را دنبال ميكند حق وكالت در تهران را دارد نه شهر ديگر .در يكي از شهرهاي جنوب شاغل است .كه اينها خلاف قانون است .پس چگونه اينقدر راحت در دادگستري فعاليت ميكند وكسي جلوي كار او را نميگيرد.


با سپاس فراوان

توكلي از بابل
پرسش :
 
دوست عزيز اگر شخصي كه خودرو را به شما فروخته مالك آن نيست واز مالك نيز وكالت ندارد مرتكب كلاهبرداري شده است مي توانيد از وي شكايت كنيد ضمنا جلب بدون احضار قبلي باستثناي موارد خاص تخلف و جرم محسوب مي گردد اما در مورد وكيل لازم است بدانيد كسي كه پروانه وكالت دارد مي تواند در تمام دادگاههاي كشور حضور يابد و انجام وكالت نمايد آنچه تخلف است داير نمودن دفتر در غير محل پروانه است.سربازي 16/6/85
پاسخ :
 

 
نگار محمدي
نام :
 
سلام
من تصميم دارم تقاضاي در يافت مهريه کنم.همسرم شخص متمولي است اما چيزي به نام خودش ندارد. همه املاکش به نام برادرش است.
آيا من مي توانم تمام مهريه ام (۷۰۰ سکه) را دريافت کنم يا قسطي ميشود
در صورت قسطي شدن ماهي چقدر به من تعلق مي گيرد؟در ضصورت عدم رضايت من با قسطي شدن آيا حکم زندان هنوز وجود دارد؟
پرسش :
 
در صورتيكه اموالي بنام همسرتان نباشد وشما هم نتوانيد ثابت كنيد كه اموالي دارد كه مي تواند مهريه شما را يكجا بدهد با دادخواست ايشان مبني بر اعسار به تقسيط دادگاه پرداخت مهريه را تقسيط خواهد كرد رضايت يا عدم رضايت شما تاثيري در حكم دادگاه نداردنوعا مقدار 50 تا 100 سكه يكجا والباقي ماهيانه 1يا 2سكه خواهد بود.اگر اقساط را ندهد مي توانيد اعمال ماده 2 نمائيد كه هم جلب وهم زندان دارد.سربازي16/6/86
پاسخ :
 

 
اسكندر
نام :
 
با عرض خسته نباشيد در رابطه با شرکت my 7 diamonds (ماي سون )يكي از شركتها است كه به صورت باينيري فعاليت مي كند آيا اين شركتها در ايران جنبه قانوني دارند يا خير؟با در نظر گرفتن اينكه اين شركت جدا از شركتهاي ديگر كه به اين روش فعاليت مي كنند داراي نمايندگي انحصاري در ايران مي باشد و اجناس خريداري شده توسط افراد شبكه از طر يق همين نمايندگي به دست خريدار مي رسد از جمله اين اجناس(الماس *فرش دستبافت ايراني ) با اين توضيحات:
۱) آيا نمايندگي انحصاري اين شركت در ايران جنبه قانوني دارد واگر ندارد چرا در تهران به صورت علني فعاليت دارند
۲)واگر چنين شر كتهايي در ايران جنبه قانوني ندارند چرا شركتهاي ايراني توليد كننده فرش و خود بانك ملي ايران با چنين شركتهايي در ارتباط هستند (اول و وسط هر ماه ميلادي پور سانت هاي اين افراد از طريق سيباي بانك ملي به حساب اين افراد ار طرف خود شركت واريزمي شود ؟؟؟؟
پرسش :
 
حتما متوجه هستيد كه ما در مورد قانوني بودن يا نبودن هيچ شركتي نمي توانيم اظهار نظر كنيم ضمن آنكه در مورد شركت مورد سوال نيز هيچ شناختي نداريم صرفا فعاليت شركتهاي با ساختار هرمي كه در قانون مربوطه بيان شده ممنوع اعلام وهمكاري وفعاليت آنها جرم محسوب گرديده است اگر شركت ياد شده مشمول قانون مذكور باشد حكمش نيز مشخص است.سربازي19/6/85
پاسخ :
 

 
eager
نام :
 
سلام عرض ميکنم آقاي سربازي گرامي
از جواب امروز شما بسیار ممنون هستم . جوابی که دادید بصورت کامل و قابل فهم بود. اما متاسفانه مشگل دیگری هم وجود دارد و آن اینست که من موقع تنظیم مبایعه نامه در بنگاه نتوانستم فتوکپی سند مالکیت را از فروشنده بگیرم و حالا که آنرا با هزار مشگل از او گرفته ام میبینم سند مالکیت بنام فرد دیگری است و نام فروشنده یا طرف مبایعه نامه من در آن نیست و در جواب علت امر میگوید که چون ملک مزبور وام بانکی داشته و قبل از تسویه قابل انتقال رسمی نبوده چهار سال پیش این ملک را بطور وکالتی از شخصی که او نیز خودش وکالت در خرید داشته ازطریق وکالت محضری خریداری نموده و لیکن اکنون به دو نفر قبلی دسترسی ندارد و آدرسی هم از آنان موجود نیست. علاوه برآن همانطور که قبلا خدمتتان گفتم گویا سازنده اصلی ساختمان سند دو واحد روبروی هم را جابجا کرده و به خریدار اولیه واحد الف سند مالکیت واحد ب را تسلیم نموده و بالعکس . بتازگی فروشنده مایعه نامه من این مغایرت را هنگام مراجعه به شهرداری و بانک کشف کرده و به این علت میگوید نمیتوانم از وکالت قبلی استفاده کنم و اصرار دارد که من علیرغم تصرف واحد الف جایم را با واحد ب عوض کنم. که من با این پیشنهاد مخالفم زیرا من واحد الف را رویت کرده و پسندیده ام و نه واحد ب را . حالا شما فکر میکنید دادگاه از من دادخواستی علیه فروشنده مذکور مبنی بر الزام او به تنظیم سند رسمی قبول میکند و یا میبایست علیه مالک مندرج در سند مالکیت دادخواست بدهم که در این صورت بنظرمیرسد رابطه حقوقی ما بین من و او نیست و علیه او نتوانم دعوائی مطرح کنم. خصوصا اینکه ظاهرا او مالک واحد ب میباشد. و در ملک الف سمتی ندارد. باز هم متشکرم . خداحافظ 21شهریور85
پرسش :
 
دوست عزيز پاسخ سوالتان را تقريبا خودتان داده ايد شما الزام به تنظيم سند كدام واحد را مي خواهيد مگر مالك واحد ب به شما تعهدي داشته ويا قراردادي داريد كه الزام اورا بخواهيد .شما صرفا مي توانيد از فروشنده الزام به تنظيم سندي كه بنام اوست را بخواهيد وايفاي به تعهدات واگر در تنظيم سند بين مالكين الف وب اشتباهي رخ داده است خودشان مسئول آن هستند.البته اگر كوتاهي كنند شما مي توانيد از طريق دادگاه پيگيري كنيد.سربازي25/6/85
پاسخ :
 

 
مجيد
نام :
 
زميني از شخصي خريدار کردم که خود زمين را از نفر اول خريداري کرپه و نفر اول از يک موسسه ولي مدارکي دال برخريد آن وجود ندارد و من موقعي به اين کلاهبرداري پي بردم که نصف پولم را داده بودم حال با گراني زمين و عدم بازگشت پول و خسارتم چه بايد بکنم؟ متشکرم
پرسش :
 
دوست عزيز سوالتان مبهم است نمي توانم كمكي بكنم لطفا يا كاملا توضيح دهيد يا اينكه با تلفن هاي سايت البته بعدازظهر ها تماس بگيريد.سربازي 25/6/85
پاسخ :
 

 
مسعود اسحاق
نام :
 
يك قطعه باغ فندوق به مساحت تقريبي 4 هكتار متعلق به مرحوم پدرم در روستاي مازودره از توابع اشكور شهرستان رودسر در سال 1357 مورد تصرف عدواني قرار گرفت. آراء هيئت پنج نفره تصرف عدواني، دادگستري شهرستان رودسر و ديوانعالي كشور طي سالهاي 1357 لغايت 1361 تماماً له مرحوم پدرم و عليه آقاي "ر" صادر گرديد.
در همان سالها بارهاي از سوي دادستاني شهرستان براي ژاندارمري دهستان تقاضاي اجراء حكم صادر گرديد. نامه ابلاغ مامور پاسگاه به آقاي "ر" هم اكنون موجود است كه به نامبرده تذكر داده مي شود كه حقي در مورد باغ متصرفي ندارد. متاسفانه هيچگاه بطور كامل باغ مذكور تحويل مرحوم پدرم نگرديد و غاصبين بلافاصله با اعمال زور و ارعاب نسبت به تصرف باغ اقدام نمودند.
مرحوم پدرم پس از گذشت چند سال و بيماري قلبي دار فاني را وداع كرد و اينجانب به همراه وراث ديگر پرونده در سال 1377 با توجه به محتويات پرونده و راهنمائي دادگستري شهرستان رودسر به حوضه قضائي جديد التاسيس بخش رحيم آباد مراجعه و دادخواست رفع تصرف مجدد عدواني را عيه وراث آقاي "ر" ارائه داديم (زيرا نامبرده نيز دار فاني را وداع گفته بود). دادگاه مذكور نهايتاً همراه با اطاله دادرسي در سال 1384 راي به محكوميت متشاكيان همراه با پرداخت جزاي نقدي در حق دولت و رفع تصرف عدواني نمود.
متشاكيان با اعتراض به تجديد نظر استان و ارائه دلايلي بر ذيحق بودن خويش ارائه دادند. دادگاه تجديد نظر استان گيلان بدليل اينكه " شكايت شكات تصرف عدواني مجدد بوده نه تصرف عدواني" راي بر تبرئه متهمان داده! و هيچ راي اصلاحي نيز قيد ننمود و متذكر شد دادگاه بدوي خارج از موضوع بررسي نموده است. اين در حالي است كه متشاكيان در اعتراضيه خويش موضوع نشده بودند و دادخواست ديگري همراه با توجيهات غير عقلاني را ارائه نموده بودند.
اينجانب نسبت به راي تجديد نظر به هيئت تشخيص ديوانعالي كشور اعتراض نمودم با اين مضمون كه دادگاه بدوي در تحقيقات چنديي ساله خود به اين موضوع رسيده بود كه موضوع تصرف عدواني بوده نه تصرف مجدد . ديوان نيز راي خود را به اين صورت صادر نمود:" دادنامه معترض عنه با توجه به مباني استدلال منعكس در آن مبتني بر ارزيابي دلايل موجود در پرونده و تشخيص و استنباط قضائي اصدار يافته و از سوي معترض ايراد و اعتراض موجه و مدللي كه موجبات نقض آن را مهيا سازد معمول نگرديده و به جهت احراز اشتباه بين شرعي و قانوني مستندا به مفررات مذكور قرار رد اعتراض صادر و اعلام مي نمايد".
حاليه ما مانده ايم و غارت و چپاول دست رنج مرحوم پدرمان بدست ياغيان. اين در حالي است كه حدود 4 سال قبل نيز از دادگستري رودسر دادخواست " رفع تصرف عدواني" نموديم كه منجر به صدور نامه احضاريه جهت حضور در آن دادگاه براي اجراء حكم شد كه مكتوب و حاضر است اما پس از حضور شفاهاً اظهار داشتند مستندات پرونده دال بر اجراء حكم در سال 1358 مي باشد بنابراين مصداق آن كيفري است و مي بايد به دادگاه جديد التاسيس محلي رحيم آباد مراجعه و دادخواست رفع تصرف مجدد را ارائه نمائيد ( و حاضر به ارائه جواب مكتوب نشدند). حال ما مانده ايم با اني پارادوكس چه بكنيم؟
با تشكر
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
purda
نام :
 
جناب آقای سربازی سلام
خدا را شکر که شما جوابگوی سوالات ما هستید. بسیار متشکرم از این لطف شما
پدر من در سال 1355 بعنوان مستاجر قرار اجاره مغازه ای را بسته است و در سال 1377 برحمت خدا رفته وگواهی حصر وراثت نیز دریافت نموده ایم اما از آنجا که مغازه مزبور بسیار قدیمی است و نیاز به تعمیرات دارد و به موجر نیز دسترسی نیست قصد واگذاری منافع آنرا به یکی برادرانم که همیشه در آنجا کار میکرده داریم تا تعمیرات لازم راانجام دهد و خودش شغلی را در آن جا داشته باشد . همه وراث بجز برادر بزرگترم که اصولا با ما همراهی ندارد با این امر موافقت دارند . ضمنا از موجر فقط آدرسی قدیمی مذکوردر اجاره نامه از او داریم و هر چند سال یکبار اجاره سالانه را به محضر مربوطه سپرده کرده ایم .
به نظر شما راه قانونی برای دادن سهم قانونی برادر مخالف ما از سرقفلی این مغازه چیست؟ چون خودش حاضر به توافق نیست . آیا میتوانیم دادخواست تجویز فروش منافع را علیه موجر و برادر بزرگتر بدهیم و درخواست کنیم سهم او برمبنای قیمت کارشناس رسمی به نام او سپرده شود یا حتما اینگونه سرقفلی ها باید به مزایده گذاشته شود در اینصورت میترسیم پیشنهاد دهندگانی در مزایده شرکت و ما نتوانیم در مزایده برنده شویم آیا مزایده حضوری است یا مکتوب اینرا هم نمیدانیم؟ آیا حتما سرقفلی به بالاترین پیشنهاد واگذار خواهد شد یا در مراحل آخر هم میتوان از دادخواست فروش سرقفلی منصرف شد. آیا وراث حق تقدمی نسبت به دیگران در مزایده دارند یا خیر؟
اگر دادگاه با قرارداد جديدي موافقت کند آيا از آن به بعد سرقفلي جديد تعلق ميگيرد. يا خير؟
اصولا آيا نماينده دادگاه بجاي مالک ميتواند قرادداد جديد به بندد در اين صورت راجع به سرقفلي چه شرايطي ميگذارند.
متشکرم خداحافظ 22 شهریور 58
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
آرزو
نام :
 
با سلام و آرزوي موفقيت روز افزون جنابعالي
همسرم قصد طلاق دادن مرا دارد ولي مي خواهد با جمع كردن 4 شاهد مهريه را به صورت اقساط پرداخت كند . چون اين كشمكش نزديك به 3 سال است كه ادامه دارد در اين مدت چيزي به نام خودش نكرده و ندارد. 3 سوال دارم
1ـ خصوصيات 4 شاهد چيست و چه چيز را شهادت مي دهند؟
2ـآيا امكان گرفتن مهريه به صورت كامل و يكجا وجود دارد؟
3ـ در صورت نياز به وكيل آيا از كمك شما مي توانم استفاده كنم و در صورت پاسخ مثبت حق الوكاله شما چقدر است ؟
ارادتمند و سپاسگذارم
پرسش :
 
با سلام وسپاس از عنايت شما. اگر شما اموالي از ايشان نتوانيد معرفي كنيد نوعا دادگاه به خصوصيات شهود چندان توجهي نمي كند البته شهود بايد بالغ عاقل و...باشند وموضوع شهادت ايشان وضعيت دارائي وتمكن مالي ايشان است. اگر اموالي نداشته باشد بصورت معمول خير نمي توانيد يكجا مهريه را بگيريد. در مورد سوال آخر بايد تماس تلفني ومراجعه داشته باشيد تا مذاكره كنيم.سربازي26/6/85
پاسخ :
 

 
مژگان طاهری
نام :
 
در صورت فوت زنی که فرزندی ندارد ، چقدر از اموالش به شوهرش می رسد؟
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
علی
نام :
 
با سلام و خسته نباشيد

اينجانب از سال 1383 براي عرضه محصول نرم افزاري خود (در قالب يک شرکت رايانه اي که براي همين منظور تاسيس نمودم) در استانهاي مختلف به دنبال نماينده محلي بودم. در بعضي از استانها موفق شدم. از جمله در استان گلستان توسط يکي از هم دانشگاهيانم که مورد اطمينان بود، برادر خانمش را که در گنبد زندگي مي کند، معرفي کرد. پس از بررسيها و توافق اوليه قرار شد که ايشان فعاليت کنند و در ازاي فروش، نصب، آموزش و پشتيباني در زمان گارانتي(6 ماه)، 15 درصد از مبلغ دريافتي را براي خود بگيرند. با توجه به دوري راه، ارتباط کاري ما از طريق تلفن و پست صورت مي گرفت. متاسفانه اين توافقات شفاهي (تلفني) صورت گرفت و هيچ قرارداد مکتوبي بين ما نبود.

پس از چند ماه فعاليت که اولين فروش صورت گرفت، ايشان مطابق قرارداد عمل نمود و مبلغ دريافتي از فروش اول را پس از کسر 15 درصد توافق شده به حساب اينجانب واريز نمود. و ضمنا قرارداد ارسالي اينجانب بين کاربر و نماينده مربوطه به امضا رسيد. در انتهاي اين قرارداد رسيدي نيز از نماينده گرفته و امضا شده است مبني بر اخذ وجه و تعهد انجام وظايف نمايندگي. (کپي اين قرارداد و رسيد موجود است)

پس از آن با تلاش فراوان موفق شديم اين محصول را در استان مربوطه جا بيندازيم به طوريکه تا پايان سال گذشته تعداد کاربران در استان به 44 کاربر رسيد. که آخرين آن در آبانماه 1384 اتفاق افتاد و پس از آن فروش جديد نداشتيم.
از اين تعداد حدود 30 کاربر با نماينده قرارداد فروش امضا کرده اند که برگه دوم آنها موجود است. ولي رسيد ذکر شده نماينده در انتهاي قرارداد اول موجود نيست.

اولين سفر من به استان و ديدار با نماينده مربوطه، زمستان 1383 اتفاق افتاد که جهت شرکت در جلسه صنف مربوطه کاربران و تبليغ برنامه انجام شد. خوشبختانه موفق شديم يکي از برنامه هاي منتخب صنف باشيم. (قابل ذکر است که يکي از اولين کاربران ما در استان سهم به سزايي در جا افتادن و بهبود کيفت محصول داشت که سبب اصلي موفقيت ما در استان بود) اما براي اين کار و رقابت با ساير محصولات لازم بود تا قيمت را پايين بياوريم (و يا زمان گارانتي را از 6 ماه به يکسال افزايش دهيم) که به همراه نماينده اين موافقت را به صنف مربوطه اعلام کرديم. (در عمل جز چند کاربر بيشتر کاربران را به سمت گارانتي بيشتر برديم) همين مطلب باعث شد که پس از آن جلسه تعداد کاربران ما از 6 کاربر به 44 کاربر در آبان 1384 برسد.
لازم به ذکر است که در همان سفر با توجه به فعال بودن نماينده، درصد نماينده را به 20 درصد ارتقا دادم. (اين مطلب شفاهي صورت گرفت و در جايي مکتوب نيست.)
در طي مدت فعاليت با توجه به فعاليت نسبتا رضايت بخش نماينده مشکل خاصي وجود نداشت. اما با توجه به اطميناني که نسبت ب ايشان داشتم وجوه دريافتي را واريز نمي کرد. فقط مقداري از آن را در دو مرحله که نياز داشتم در مهر و آذر سال 84 به حساب من واريز کرد.

از آنجا که در نيمه دوم سال قبل با توجه به اتمام فروش جديد و ... متوجه کم کاري نماينده به خصوص در دريافت طلب از کاربران که ماهها از خريدشان مي گذشت، در انتهاي سال 1384 به استان مسافرت نمودم و در طي چند روز به همراه نماينده اقدام به تسويه حساب با بقيه کاربران نموديم.

در روز آخر اقامت، اول اسفند 1384، ايشان براي اولين بار تقاضاي درصد بيشتر جهت پشتيباني کاربران نمود.
لازم به ذکر است که پس از اتمام مدت گارانتي مبلغي ساليانه (معادل ثلث مبلغ برنامه که مبلغ چندان زيادي نيست) بابت خدمات از کاربران اخذ مي شود.
که ايشان مدعي بود 20 درصد کافي نيست. بنده هيچگونه موافقتي نکردم و با توجه به عدم شناخت نسبت به ميزان کاري که قرار است نماينده انجام دهد، بالا بردن درصد را منوط به ادامه فعاليت و ثبت کل فعاليت کاري در طي يک يا دو ماه، توسط ايشان و ارزيابي آن قرار دادم. که ايشان سه هفته بعد،24 اسفند، در تماس تلفني اعلام نمود که قصد ادامه فعاليت را ندارد و فقط تا پايان فروردين جهت تسويه ها و کارهاي باقيمانده فعاليت مي کند. که بنده با ارسال نامه اي ضمن دعوت ايشان به ادامه همکاري، موافقت کردم در صورتي که تا پايان ارديبهشت فعاليت نمايد و وجوه مربوطه را تا آن تاريخ واريز نمايد.

همانطور که از متن فوق متوجه شديد هيچگونه مشکل حادي در زمان فعاليت پيش نيامد و برخي کم کاريها نيز با توجه به رابطه دوستانه به ديده اغماض گرفته مي شد. حتي با توجه به دانشجو بودن نماينده سعي شد که علاوه بر درصد همکاري به شکل ديگري به ايشان کمک شود. از جمله مبلغ 900 هزار تومان جهت خريد موبايل در اسفند 83 و مبلغ 1.5 ميليون تومان جهت وديعه مسکن گرگان ايشان (ايشان در گرگان دانشجو بودند) در شهريور 84 همگي از وجوه دريافتي فروش برنامه، صورت گرفت.

در نيمه خرداد 85 يعني پس از دو هفته که از زمان اتمام همکاري مي گذشت در تماس تلفني با نماينده، که پيگير عدم واريز وجوه دريافتي شدم. ايشان براي اولين بار مدعي درصد بيشتر شد. وي مدعي شد که:
1- مبلغ 20 درصد مورد توافق ما ارتباطي به خدمات پشتيباني در زمان گارانتي ندارد! و وجه فروش را دو قسمت نمود يکي مبلغ فروش که 20 درصد مي خواست و ديگري مبلغ پشتيباني معادل مبلغ پشتيباني ساليانه، که مدعي 50 درصد! از آن بود.
2- در مورد کاربراني که پشتيباني پس از مدت گارانتي را تمديد کرده بودند ادعاي 50 درصد! مي کرد.
صحبت تلفني طولاني ما بي نتيجه بود. بنده نيز از آنجا که مبلغ واريز نشده که در مورد آن ادعا نداشت زياد بود ملاحظه مي کردم. تا اينکه با وساطت تلفني دامادشان (هم دانشگاهي سابق و معرف ايشان) نهايتا در دو مرحله، 15 تير و 8 مرداد، مبالغي را که ادعا نداشت واريز کرد. در نهايت مبلغي که ايشان براي خود برداشت 38 درصد کل مبلغ دريافتي بود يعني 13 درصد بيشتر از توافق طرفين، که رقم قابل توجهيست.

تلاشهاي اين جانب براي حل دوستانه از طريق داماد و حتي پدر ايشان به نتيجه اي نرسيد. در نهايت قصد پيگيري قضايي دارم:
1- با توجه به نبودن توافق اوليه به صورت مکتوب، آيا مدارک موجود از جمله قراردادهاي ذکر شده با کاربران که برگه دوم آنها موجود است و به امضاي نماينده هم رسيده مي تواند محکمه پسند باشد؟
2- آيا رسيد انتهايي قرداد با کاربر اول به امضاي نماينده (کپي آن موجود است) که در آن درصد توافق اوليه (15 درصد) ذکر شده و وظايف نماينده از جمله کلمه پشتيباني در زمان گارانتي ذکر شده است، مي تواند به ساير کاربران نيز تعميم داده شود؟ با توجه به اينکه ايشان هم اکنون (و نه در طول دو سال فعاليت) مدعي شده است که در توافق اوليه ما ذکري از پشتيباني به ميان نيامده بود!
توضيح اينکه در قراردادهاي نماينده با کاربران، به صراحت ذکر شده که اعمال کليه وظايف فروشنده در استان از جمله پشتيباني بر عهده نماينده مربوطه است.
3- با توجه به شفاهي بودن قرارها، آيا مدارک فوق کفايت مي کند؟ اگر نه، چه بايد کرد؟
4- آيا با توجه به اينکه ايشان بدون اجازه در مبالغ اماني حاصل از فروش تصرف نموده مي توان به اتهام خيانت در امانت از ايشان شکايت کيفري نمود؟

با تشکر فراوان از حوصله و دقت شما
پرسش :
 
دوست عزيز راهنمائي كامل در اين خصوص مستلزم ملاحظه رسيدها وقراردادهاي نماينده با كاربران است.سربازي9/7/85
پاسخ :
 

 
وحید
نام :
 
آقای سربازی، سلام
مدت ده ماه با همسرم زندگی مشترک داشتم. ایشان با بهانه گیری بی مورد عرصه را بر من تنگ و یک روز طلا و جواهرات و مقداری پول را برداشته و از منزل خارج شدند. پس از مدتی دادخواست طلاق دادند. مهریه همسرم که یک آینه و شمعدان نقره بوده پرداخت نموده ام. اما در مدت کوتاه زندگی مشترک به اندازه ای از نظر مادی و معنوی سرمایه گذاری کرده ام که راضی به طلاق ایشان نیستم. لذا دادخواست الزام به تمکین را طرح نمودم. با آنکه دادخواست الزام به تمکین من پیش از دادخواست طلاق همسرم مطرح شده بود، وکیل همسرم به دادگاه مراجعه و اذعان کرد که موکل من در شهر اصفهان، محل اقامت پدر و مادر خود زندگی می کند. در حالی که پیش از آشنایی با همسرم ایشان در تهران منزل خاله خود زندگی می کردند. قاضی نیز به همین علت پرونده را بدلیل عدم صلاحیت محلی به شهر محل اقامت همسرم ارجاع کرد. پس از اطلاع به قاضی پرونده مراجعه کردم و ایشان گفت که همسرتان برای اثبات محل اقامت خود استشهاد داشته است. به ایشان گفتم من هم ادعای ایشان را با استناد به گواهی محل تحصیل ایشان در تهران و استشهاد محلی رد می کنم. قاضی گفت بسیار خوب من حکم عدم صلاحیت محلی صادر کرده ام و کاری نمی توانم بکنم. فقط شما می توانید دادخواست خود را پس گرفته و دادخواست دیگری به جریان بیندازید!!! من هم به ناچار چنین کردم. پس از مدتی زمان دادگاه طلاق همسرم که بعد از من اقدام نموده بود برگزار شد. من در آن جلسه شرکت و لایحه ای دادم. اما همسرم در دادگاه الزام به تمکین که پس از آن تشکیل شد به بهانه این که دادگاه صلاحیت محلی ندارد شرکت نکرد. امروز هم به دادگاه مراجعه کردم تا بار دیگر به قاضی بگویم که محل اقامت همسرم تهران است اما او گفت چنانچه صحبتی دارید در دادگاه مطرح کنید! آقای سربازی بدیهی است که قاضی نمی باید بار اول بدون حضور من و مشاهده دلایل من حکم عدم صلاحیت محلی صادر می کرد. حالا هم که مستندات کافی به ایشان ارائه داده ام شاید همان حکم قبلی را صادر نماید. در صورتی که چنین کند چگونه می توانم به حکم دادگاه اعتراض کنم؟ لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. با تشکر وحید
پرسش :
 
دوست عزيز با توجه به ارتباط كامل دعاوي الزام به تمكين وطلاق .مطابق قانون بايد دعاوي مذكور تواما در يك دادگاه رسيدگي شود.بنابر اين دادگاهي كه سبق ارجاع دارد يعني يكي از دادخواستها زودتر به آن ارجاع شده صالح به رسيدگي است مي توانيد به دادگاه ديگر مراجعه ومراتب را اعلام تقاضاي رسيدگي توامان كنيد.سربازي16/7/85
پاسخ :
 

 
پوران
نام :
 
جناب آقای سربازی سلام
خدا را شکر که شما جوابگوی سوالات ما هستید. بسیار متشکرم از این لطف شما
پدر من در سال 1355 بعنوان مستاجر قرار اجاره مغازه ای را بسته است و در سال 1377 برحمت خدا رفته وگواهی حصر وراثت نیز دریافت نموده ایم اما از آنجا که مغازه مزبور بسیار قدیمی است و نیاز به تعمیرات دارد و به موجر نیز دسترسی نیست قصد واگذاری منافع آنرا به یکی برادرانم که همیشه در آنجا کار میکرده داریم تا تعمیرات لازم راانجام دهد و خودش شغلی را در آن جا داشته باشد . همه وراث بجز برادر بزرگترم که اصولا با ما همراهی ندارد با این امر موافقت دارند . ضمنا از موجر فقط آدرسی قدیمی مذکوردر اجاره نامه از او داریم و هر چند سال یکبار اجاره سالانه را به محضر مربوطه سپرده کرده ایم .
به نظر شما راه قانونی برای دادن سهم قانونی برادر مخالف ما از سرقفلی این مغازه چیست؟ چون خودش حاضر به توافق نیست . آیا میتوانیم دادخواست تجویز فروش منافع را علیه موجر و برادر بزرگتر بدهیم و درخواست کنیم سهم او برمبنای قیمت کارشناس رسمی به نام او سپرده شود یا حتما اینگونه سرقفلی ها باید به مزایده گذاشته شود در اینصورت میترسیم پیشنهاد دهندگانی در مزایده شرکت و ما نتوانیم در مزایده برنده شویم آیا مزایده حضوری است یا مکتوب اینرا هم نمیدانیم؟ آیا حتما سرقفلی به بالاترین پیشنهاد واگذار خواهد شد یا در مراحل آخر هم میتوان از دادخواست فروش سرقفلی منصرف شد. آیا وراث حق تقدمی نسبت به دیگران در مزایده دارند یا خیر؟
متشکرم خداحافظ 5 مهر1385
پرسش :
 
با سلام و تشكر از عنايت شما وهمه دوستان بله مي توانيد دادخواست مورد اشاره را طرح نمائيد .از طريق مزايده اقدام مي شود.مزايده حضوري است.به بالاترين پيشنهاد فروخته خواهد شد.حق تقدمي وجود ندارد.11/7/85
پاسخ :
 

 
رها
نام :
 
با سلام/
پرده بکارتم توسط پسري که باهاش رابطه داشتم پاره شده/ايا مي توانم قانونا کاري انجام بدهم/البته رابطه ما براي ازدواج بود و به عبارتي مي توان گفت مرا فريب داده/
۲.آيا براي ازدواج پاشتن پرده بکارت شرط است/و اگر بعد از ازدواج مشخص شود که پرده بکارت وجود ندارد قانونا چکار مي توان کرد
پرسش :
 
اگر رابطه مذكور براي ازدواج بوده وقابل اثبات باشد مي توانيد مهر المثل مطالبه كنيد .اگر براي ازدواج به زوج اطلاع ندهيد وايشان متوجه شوند حق فسخ خواهند داشت.بله عرفا نياز است.سربازي11/7/85
پاسخ :