به سايت وكالت خوش آمديد :: جستجو
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
باشد
کلمه مورد جستجو :
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي

تعداد کل : 373
مشاهده
Preview << 4 [5] 6 7 >> Next
 
هومن
نام :
 
با سلام وخسته نباشيد:
مستثنيات دين يعني چه منظورم زبان ساده تر
آیا عدم توانائی پرداخت مهریه زندان هم دارد

3- حداقل اموالی که مرد میتواند داشته باشد و شامل ضبط اموال برای مهریه نمیباشد چیست؟ منظورم داشتن ماشین معمولی مثل پراید یا 405 داشتن یک واحد اپارتمان حدود 60 متری و داشتن تلفن همراه
آیا در صورت عدم توانائی پرداخت مهریه این اموال هم مصادره میشود؟
در
پرسش :
 
محكوم له مي تواند براي وصول به محكوم به اموال محكوم عليه را توقيف نمايد برخي اموال از اين قاعده استثناء شده است كه در ماده524 قانون آئين دادرسي مدني احصاء شده است از جمله مسكن مورد نياز محكوم عليه و افراد تحت تكفل.وسيله نقليه مورد نياز ومتناسب با شان محكوم عليه.اثاثيه مورد نياز.وسايل وابزار كار.و... خير اين اموال توقيف نمي شود.در صورت اعسار وپذيرش آن از طرف دادگاه زنداني ندارد.سربازي25/7/85
پاسخ :
 

 
مانا
نام :
 
درخصوص وكالت طلاق از سوي مرد به زن: آيا در متن وكالتنامه دقيقا بلافصل بودن اين حق بايد ذكر شود. آيا امكان ارائه يك نمونه وكالاتنامه معتبر حق طلاق ميباشد؟
پرسش :
 
منظورتان از بلافصل چيست؟لطفا تماس بگيريد09123147305سربازي18/7/85
پاسخ :
 

 
جعفر
نام :
 
با عرض سلام و خسته نباشيد
سوال بنده در مورد حضانت فرزند دختر مي باشد منظور از هفت سالگي ابتدا سال هفتم (پايان ۶ سالگي ) مي باشد يا خير در جواب يکي از دوستان فرموديد در سن رشد، فرزند مي تواند مکان زندگي يا بعبارتي بين پدر و مادر يکي را انتخاب کند. در صورت امکان توضيح بيشتري مرحمت فرمايد. متشکرم
با آرزوي موفقيت بيش از پيش براي شما عزيز بزرگوار
پرسش :
 
باتشكر از عنايت شما مطابق ماده1169قانون مدني براي حضانت و نگهداري طفلي كه ابوين او جدا از يكديگر زندگي مي كنند مادر تاهفت سالگي اولويت دارد وپس از آن با پدر است.همانطور كه ملاحظه مي فرمائيد تا هفت سالگي با مادر است يعني سال هفتم را شامل نمي شود.پس ازسن رشد ومطابق نظر برخي از حقوقدانان پس از بلوغ نيز انتخاب با فرزند است.سربازي26/7/85
پاسخ :
 

 
زمانی
نام :
 
با سلام و عرض تشکر
ملکی را با مبایعه نامه خریداری کرده و وکالت بلاعزل جهت انتقال رسمی از فروشنده گرفتم. چند ماهی محضر نرفتم و مطلع شدم فروشنده فوت شده
و وکالتنامه من باطل شده است.مشکل اینجاست که وراث خیال حصر وراثت ندارند و محضر نیاز به گواهی حصر وراثت دارد.در صورتی که اینجانب الان درخواست حصر وراثت بدهم. و وراث نخواهند.اقدام کنند کنند. نیاز به طرح دعوائی در دادگاه هست یا خیر.یکی از وراث هم خارج از کشور ومجهول المکان میباشد.
با تشکر
پرسش :
 
براي حصر وراثت چاره اي جز مراجعه به دادگاه نيست البته اگر وراث آن مرحوم براي انتقال ملك همكاري نداشته باشند با ابطال وكالت مذكور بطرفيت ايشان نيز بايد طرح دعوي نمائيد.سربازي26/7/85
پاسخ :
 

 
نيما
نام :
 
باسلام
اگر زن درخواست مهريه كند وبا توقيف و فروش اموال مرد به مهريه اش برسد و مرد درخواست تمكين نمايد و زن خواهان طلاق باشد بدون هيچ دليل محكمه پسندي مرد تا كي مي تواند از طلاق زن خود داري كند و اين دوره تسلسل تا چند سال ادامه خواهد يافت با توجه به اينكه مرد مهريه را پرداخت نموده و به هيچ عنوان حاضر به طلاق زن نمي باشد .( تاكيد ميكنم با فرض اينكه زن هيچ دليل موجهي نداشته باشد ) آيا قانون در چه شرايطي مرد را مجبور ميكند كه زن را طلاق دهد و مرد به فرض با يك ماه زندگي مشتر ك بايد مهريه را بدهد و زن را طلاق دهد آيا به صرف اظهار زن كه ديگر قادر به زندگي نيست و چون مهريه اش را نيز گرفته خواهان جدايي باشد ؟ حق و حقوق مرد و زيان مالي كه ديده چه خواهد شد .آيا اگر دادگاه به مرد اجازه ازدواج دوم را داد براي زن حق طلاق ايجاد مي شود ؟ و اگر مرد ازدواج نكرد تا چند سال ميتواند زنش را طلاق ندهد آيا مثل محكوميتهاي مالي كه يوم الادي دارد چنين حقي براي مرد براي عدم طلاق زن است ؟ و يا اينكه بعد از يكي دو سال دادگاه مثلا با فرض عسر و حرج براي زن و يااينكه زن به هيچ عنوان حاصر به تمكين نيست و ... حق طلاق را به زن خواهد داد با توجه به اينكه در اين مدت خود زن تمكين نكرده و دادگاه راي به تمكين زن داده است . با تشكرات فراوان
پرسش :
 
با سلام از فحواي سوال شما لجاجت طرفين كاملا محسوس است مسلما اين كشمكش فرسايشي روزي بدون برنده واقعي به پايان خواهد رسيد بهترين راه حل مصالحه طرفين است كه با وساطت شخصي آگاه ميسر است.اما زوجه تازماني كه دليل موجهي براي طلاق نداشته باشد امكان طلاق ندارد در وضعيتي كه به سبب عملكرد خويش در عسر وحرج هم باشد صرفا با بذل مهريه مي تواند تقاضاي طلاق داشته باشد.سربازي26/7/85
پاسخ :
 

 
امير مهدي
نام :
 
با سلام مهريه زوجه ام مقداري طلا بدون ذكر عيار بصورت وزني ويك صفر حج تمتع مي باشد مي خواستم بدانم اولا طلاي ساخته شده معيار است يا طلاي دست دوم يا طلاي ساخته نشده دوم اگر عيار در عقد نامه ذكر نشده باشد مي شود از طلاي ۱۷ عيار استفاده كرد ضمنا با توجه به اينكه زوجه رابه سفر عمره برده ام مي توانم از مبلغ مهريه كم كنم ومبلغ در يافتي بابت حج تمتع چقدر است
پرسش :
 
اگر در مورد عيار و...ذكري به ميان نيامده است ملاك عرف است .خير با توجه به قاعده ماقصدلم يقع وما وقع لم يقصد يعني آنچه مقصود بوده واقع نشده وآنچه واقع شده مقصود نيست سفر حج تمتع كماكان بر ذمه شماست. سربازي26/7/85
پاسخ :
 

 
شیرین
نام :
 
در سال ۸۱ ازدواج کردم وصاحب یه دخترهستم در زندگی ام مشکلی ندارم ولی شوهرم میخواهد همسر دیگری انتخاب کند وخودش میگوید از سر دلسوزی میخواستم بدانم من چه باید بکنم ایا شوهرم بدون اذن من میتواند اینکار را بکند چون شنیده ام اذن همسر اول لازم میباشد واگر عقدی بدون اذن همسر اول صورت بگیرد می توان شکایت کرد حتی از محضری که ان دو را به عقد هم در می اورند ایا چنین چیزی درست است و اگر بخواهم ا زهمسرم جدا شوم تکلیف بچه ام چی میشود ایا او را به من می دهند ومن میتوانم هم بچه ام را داشته باشم هم مهریه ام رو طلب کنم دومین سوالی هم که ازخدمتون داشتم این است که شوهرم سه دانگ از منزل پدرش به نامش میباشد میخواستم بدانم اگر شوهرم همسر دیگری انتخاب کرد ومن خواستم مهریه را بگیرم ۱۱۱۰سکه بهار ازادی میباشد به چه صورت هست و میتوانم ازخانه ای که بنامش هست نامی ببرم متشکرم
پرسش :
 
سعي كنيد او را منصرف كنيد اگر در مسائل زناشوئي كوتاهي كرده ايد مراقب باشيد از اين به بعد تكرار نشود .اما از جنبه حقوقي بدون اذن شما چنين حقي ندارد ودفاتر ازدواج نيز چنين اجازه اي را ندارند اگر هم بصورت غير رسمي چنين اقدامي كند وشما بتوانيد اثبات نمائيد حق طلاق خواهيد داشت.تا هفت سالگي حضانت ونگهداري فرزند مشترك با شما خواهد بود ومهريه خويش را نيز مي توانيد مطالبه كنيد.بله اگر در آنجا ساكن نباشد مي توانيد توقيف نمائيد.سربازي26/7/85
پاسخ :
 

 
amin
نام :
 
با سلام.
بنده پسري ۲۷ ساله داراي مدرک ليسانس بدون شغل و در حال حاضر سرباز مي باشم.مدت ۳ سال است که با دختري عقد کرده ولي هنوز زير يک سقف نرفته ايم در همان سال اول تقاضاي کل مهريه را از من کرد که پس از رفت و آمدهاي زياد در دادگاه ملزم به پرداخت ماهانه يک سکه بهار آزادي شده ام.اما با اين حال ايشان از من تمکين نکرده و حتي در شهري غير از محل سکونت ما(هم خانواده ي زوج و هم خانواده ي زوجه) در حال تحصيل دانشگاه آزاد آنهم براي ۴ سال ميباشد.با توجه به اين توضيحات:
۱.با توجه به قوانين جاري قضايي آيا ميتوانم مانع تحصيل او شوم؟
۲.با توجه به عدم تمکين ايشان راهي براي ازدواج مجدد(بدون طلاق دادن زوجه ي اول يا يا گرفتن حق طلاق توسط زوجه ي اول) وجود دارد؟چگونه؟
۳.از نظر حضرتعالي بهترين راه براي حل اين مشکل که کمترين ضرر اقتصادي را براي اينجانب(با توجه به بيکار و سرباز بودن من)داشته باشد چيست؟
با تشکر و سپاس فراوان
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
rira
نام :
 
باسمه تعالی باسلام آیا اگر وزارت راه وترابری هنگام احداث یا توسعه جاده با املاک مردم مواجه شود باید قیمت زمین ایی که در جاده قرار می گیرد را به مالکین آنها بپردازد یا خیر؟ علت طرح سئوال این است که قبل از انقلاب وزارت راه جاده ای را از وسط روستا عبور داد واملاک زیادی در جاده قرار گرفت بدیت ترتیب آیا آن وزارتخانه بایستی قیمت اراضی را به مالکین می پرداخت - اگر پرداخت ننموده حق مکتسبه افراد از بین رفته است یا مشمول مروز زمان شده است ومهم تر اینکه اگر این جاده توسعه یابد واجرای طرح مستلزم تصرف زمین های دیگری باشد پاسخ این پرسش چیست؟ با احترام
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
راضيه
نام :
 
اگر حكمي توسط دادگاه بدوي صادر شده و در مرحله تجديدنظر قطعي شده باشد و شخص ثالثي بخواهد دادخواست اعتراض ثالث بدهد به كدام دادگاه بايد دادخواستش را بدهد بدوي يا تجديدنظر
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
راضيه
نام :
 
اگر شخصي به وکيلي مراجعه کند و از جانب چند نفر وکالت نامه رسمي داشته باشد که در رابطه با موضوعي وکيل بگيرند وکيل آيا بايد نام همين فرد را در قرداد وکالت قيد نمايد يا بايد نامه همه آنها و امضاء آنان در قرداد وکالت باشد و در چه صورتي بعدا در دادگاه ايجاد مشکل نمي شود.
پرسش :
 
نام موكلين موكل يعني موكلين مع الواسطه را نوشته وقيد مي كند با وكالت مع الواسطه آقا يا خانم x(وكيل ايشان).سربازي28/7/85
پاسخ :
 

 
راضيه
نام :
 
اگر دختري به عقد كسي در آيد و در اين ايام قبل از اينكه به خانه برود تمكين نموده و ديگر دختر نباشد و حال زوج پس از گذشت چندين ماه حاضر نباشد كه ايشان را به خانه برده و با ايشان زندگي كند آيا علاوه بر مهريه مي تواند درخواست نفقه و تعيين تكليف از دادگاه و يا دادخواست تمكين بدهد در صورت لزوم لطف فرماييد كدام راه زودتر و يا مي تواند چه دادخواستهاي را در اين رابطه بدهد.
پرسش :
 
از تاريخ عقد زوجه مستحق نفقه و مهريه است چه تمكين خاص(عمل زناشوئي)داشته باشد چه نداشته باشد.در مورد سوال دادخواست هاي مذكور قابل طرح است به استثناء تمكين كه وظيفه زوجه است نه زوج.تفاوتي از لحاظ زماني ندارند البته شكايت كيفري ترك نفقه سريع تر به نتيجه مي رسد.سربازي28/7/85
پاسخ :
 

 
كاويان
نام :
 
با سلام وخسته نباشيد
يك دستگاه آپارتمان در۲۵شهريور به مبلغ ۴۳ميايون با فروشنده معامله كردم و۲۰ميليون آنرا به عنوان قسمتي از ثمن معامله طبق مبايعه نامه تنظيمي به فروشنده دادم وقرار بود در تاريخ ۲۵مهر دردفترخانه الباقي ثمن را دريافت كرده وسند را منتقل نمايدوملك را تحويل دهد اما حاضر به حضور دردفترخانه نگرديد وحتي دراين يك ماه استعلام نسبت به اخذ استغلام وتشريفات اداري اقدام ننموده ومدعي فسخ معامله ميباشد
قابل ذكر است در مبايع نامه از بابت عدم حضور مبلغ ۵ميايون تومان عدم حضور دردفترخانه پيش بيني شده ومبلغ صد هزارتومان به صورت روزانه نيز جهت عدم تحويل به موقع آپارتمان درج گرديده
۱- آيا ايشان ميتواند معامله فسخ نمايد
۲-اگر نميتواند بنده جهت احقاق حقم ميتوانم شكايت كنم به چه طريق
با تشكر
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
حيدر
نام :
 
با سلام وخسته نباشيد
اينجانب پدر ۵ فرزند ميباشم خانه اي دارم كه يخولاهم فقط بعد از مرگم به يكي از فرزندانم برسد و بقيه هيچ گونه دخل و تصرفي در آن نداشته باشند و در حال حاضر هم نمي خواهم سند مالكيت را به نام او تنظيم كنم و نميدانم از نظر حقوقي چه گونه رفتار كنم كه فردار بعد از مرگم فرزندان ديگرم اصلا نتوانند اعتراضي كنند خواهش ميكنم به پدر ۶۰ ساله كمك كنيد.
خداوند ياور وپشتيبانتان باشد
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
hamid
نام :
 
با سلام و قبولي طاعات
با توجه به اينکه اين سپوال را براي بار دوم مطرح مي کنم و جوابي دريافت نکردم از شما تقاضاي مشورت داشته و منتظر جواب حضرتعالي هستم
اينجانب وکيل پرونده حقوقي هستم که اداره منابع طبيعي اقدام به دادخواست ابطال ۱۲ هکتار از سند موکل نموده است بدين شرح که موکل و ديگر زارعين از سال ۱۳۳۳ و يد ماقبل بوسيله آباو اجدادشان بر روي قطعه زميني به وسعت ۱۲۰ هکتار کشت و زرع و تصرفشان مي باشد که در مرحله سوم اصلاحات ارضي سال ۱۳۵۱ موکل و ديگر زارعين زمين فوق يک پنجم آبي و يک دهم ديمي از اداره اصلاحات ارضي آن زمان خريده اند و ثمن راپرداخت کرده اند و سند اصلاحات ارضي صادر و تحويل موکل و ديگر زارعين شده از زمين فوق ۱۲ هکتار آن ثبت نموده اند و ما بقي آن از اداره فوق الذکر تقاضاي ثبت نموده اند در سال ۱۳۴۹ اداره منابع طبيعي آن زمان مي گويد زمين منابع ملي است اما آگهي نکرده است در سال ۱۳۵۴ آگهي مي کند و زمين را منابع ملي اعلام مي کند يعني بعد از سند رسمي اصلاحات ارضي موکل و زارعين ضمنا اداره اصلاحات ارضي در سال ۱۳۵۱ در پلاک زمين فروخته شده به موکلين اشتباه مي کند و پلاک روستاي همجوار مي باشد که در حال حاضر پلاک اصلاح شده است و زمين موکل داراي پلاک جديد مي باشد در۱۳۷۸ اداره منابع طبيعي دادخواست خلع يدبه طرفيت موکل داده است در دادگاه شهرستان به دليل اشتباه بودن پلاک حکم به خلع يد موکلان صادر مي گردد به هر ترتيب با اعتراض موکل و زارعين پرونده در شعبه ۸ ديوان عالي کشور مطرح و ديوان عالي کشور به دادگاه شهرستان صادر کننده حکم بدوي نيابت جهت کارشناسي مي دهد هيپت کارشناسان به نفع موکلان اعلام نظر ميدهد و صراحتا اظهار نظر مي کند که زمين طبق اسناد و مدارک امور اراضي درست و طبق نقشه مي باشد فقط در پلاک اشتباه شده که آن هم قابل اصلاح است و نهايتا دادگاه بدوي اقدام به صدور حکم به نفع موکل مي کند و در دادگاه تجديدنظر آن سال حکم قطعيت پيدا ميکند.آيابا توجه به اينکه يکبار به موضوع خلع يد در مورد اين پرونده مورد رسيدگي قرار گرفته و با توجه به اينکه اداره منابع طبيعي تقاضاي ابطال سند ۱۲ هکتار سند موکل که طبق ماده ۱۴۷و۱۴۸ قانون ثبت طبق بند ۶ ماده ۸۴ قانون آيين دادرسي امر مختومه دارد ياخير؟و دوم اينکه جهت دفاع در محکمه ازموکل جهت جلوگيري از ابطال سندتقاضاي مشورت و راهنمايي مورد استدعاست سوم اينکه ماده قانوني يا راي وحدت رويه يا نظريه مشورتي وجود دارد مرقوم فرماييد
يا تشکر از شما همکار محترم
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
نازی
نام :
 
جناب آقای سربازی با سلام من و همسرم مدت ۲ سال است که با هم ازدواج کردیم و دارای یک پسر ۱ ساله هستیم متاسفانه چند وقت پیش بخاطر دخالت های خواهر شوهرم در زندگیمان من عصبانی شده و طلاهای خواهر شوهرم را برداشتم و بدور انداختم و او متوجه گردید و از من شکایت کرد و من در دادگاه چون سوء سابقه ای نداشتم و پول طلاهای خواهر شوهرم را پرداختم به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم گشتم ولی در حکم دادگاه نوشته شده است که بنا بر اقرار صریح متهم به سرقت و پرداخت پول طلاها به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم می شود، حال من و شوهرم قصد جدایی داریم و بنا بر قانون خانواده حضانت فرزندم تا هفت سالگی با من می باشد سوال من از شما این است که در صورت طلاق آیا همسرم با ارائه دادنامه در خصوص سرقت به دادگاه آیا می تواند از من سلب حضانت نماید یا خیر چون آن پرونده با پرداخت پنجاه هزارتومان و پرداخت پول خواهر شوهرم بسته شد و فقط همسرم الان دادنامه را دارد که در آن من به اتهام سرقت به پرداخت پنجاه هزارتومان جریمه نقدی محکوم شدم آیا می تواند از من سلب حضانت نماید؟؟؟ ممنون می شوم جواب مرا بدهید.
پرسش :
 
خانم نازی سلام صرفنظر از اینکه میزان مجازات مورد اشاره تاثیری در موضوع ندارد واز طرفی تشخیص صلاحیت با لحاظ جوانب امر با قاضی است اصولا نوع اتهام از موارد مهم وقابل توجه است اگر بتوانید موضوع را برای دادگاه روشن کنید ودفاع موثری داشته باشید امیدوارم موفق شوید وحضانت تا موعد قانونی در اختیار شما باشد.سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
نیما
نام :
 
با سلام و تشكر از جنابعالي
خانم بنده بعد از 20 روزي كه در منزل مستقل بنده بودند بعلت پاره ای مشکلات بوجود آمده بصورت باكره منزل را ترك كرده و از آمدن امتناع مي كنند آیا مي توانند از حق حبس استفاده كنند .
جوابی که به من در سایت judiciarybar.net داده شد این است (((در صورت خودداري زوج از پرداخت مهريه زوجه مي تواند از حق حبس ولو از مضاجعه و تقبيل با شوهر خود استفاده نماييد. )))
در سايت معاونت آموزش قوه قضائيه چيزي غير از اينكه ایشان فرمودند من دیدم اميدوارم راهنمائيم كنيد و بفرمائيد به كدام روش در دادگاهها اعمال نظر مي شود و آيا من مي توانم به آن استناد كنم یا خیر .

سوال و جواب از سایت معاونت آموزش قوه قضائيه . « آيا زوجه ميتواند پس از بذل تمكين و ناتوانى زوج از ازاله بكارت در قبال درخواست تمكين مجدد از سوى زوج، آن را منوط به اخذ مهريه نموده از حق حبس استفاده نمايد ؟»

الف - نظر اكثريت : مستفاد از مواد 1085 و 1086 قانون مدنى تمكين به معناى خاص اعم از مضاجعه و تقبيل و .... است و در فرض بذل تمكين اقدام زوجه، مسقط حق وى از طلب مهريه قبل از تمكين است هر چند دخول نشده باشد.

ب - نظر اقليت : در فرض عدم دخول زوجه ميتواند از حق حبس استفاده نمايد، چون در صورت شك بقاى حق حبس استصحاب ميشود.
نشست (5) مدنى ** : نظر اكثريت نشست قضايى دادگسترى زنجان كه در بهمن ماه سال 1379 ابراز گرديده مورد تأييد است.
http://www.law-
training.org/Root/publication/books/content/0020/inter111438.aspx و با

توجه به اينكه بودن خانم در منزل بنده به مدت 20 روز مگر به منزله بذل تمكين نيست ؟ ودر جواب فوق صراحتا اشاره دارد هرچند دخول نشده باشد حق حبس مسقط است و با توجه به مورد بالا منظور از (نشست (5) مدنى ) چيست آيا به منزله قانون و يا وحدت رويه بوده و محاكم ملزم به رعايت موارد فوق هستند يا خير .
در ضمن خانم با وجود عدم ازاله بکارت کل مهر را ميتوانند خواهان باشند يا نصف آن را با تشكر

پرسش :
 
با سلام همانگونه كه ملاحظه مي فرمائيد موضوع اختلافي است برخي از حقوقدانان معتقدند دخول را شرط مي دانند وبرخي تمكين خاص را شامل مضاجعه وتقبيل نيز مي دانند از اينرو در اينكه با فرض اعلامي آيا حق حبس ساقط گرديده يا نه اختلاف اساسي وجود دارد .با توجه به نظر اكثريت بودن همسرتان در منزل شما تمكين محسوب وحق حبس ساقط گرديده است. منظور از نشست 5 و...در پاسخ دريافتي شما نشست قضائي قضات شهرستان ...است كه نتيجه در كمسيوني در تهران مجددا بررسي مي گردد وصرفا جنبه مشورتي دارد ودادگاه ها الزامي به تبعيت از آن ندارند.با عدم ازاله بكارت نصف مهريه به ايشان تعلق ميگيرد.سربازي14/8/85
پاسخ :
 

 
saeid
نام :
 
با عرض سلام.مي خواستم بدانم اگر دختري بخواهد در مورد ازاله بکارت از پسري شکايت کند چه مدارکي بايد ارايه دهد که براي دادگاه معتبر باشد. و اگر مدت زمان ازاله را به علت طولاني بودن ان پزشکي قانوني تشخيص ندهد حکم چيست؟ ضمنا اگر اثبات شود حکم شلاق نوعا اجرا مي شود؟ سپاسگزارم
پرسش :
 
اقرار به موضوع وداشتن رابطه توسط پسر .شهادت شهود گواهي پزشكي قانوني وحتي علم قاضي مي تواند دليل باشد .اگر دلايل ديگر باشد ودلالت بر موضوع كند نبود گواهي پزشكي قانوني موثر نيست بله هم شلاق اجرا مي شود وهم در مواردي دختر مورد اشاره مي تواند مدعي خسارت ازاله بكارت شود.سربازي14/8/85
پاسخ :
 

 
shokoohy
نام :
 
ا سلام
فرض بفرمائيد كه دختر مجردي شناسنامه خود را گم مي كند و با المثني با مردي ازدواج ميكند به طوري كه اين ازدواج در المثتي ثبت مي گردد.بعد از مدتي شناسنامه اصلي پيدا شده و اين بار اين زن با

شناسنامه اصلي خود با مرد ديگري ازدواج مي نمايد( بدون آگاهي مرد اول و دوم).
حال تكليف اين دو مرد چه خواهد شد؟ اگر مرد دوم نخواهد كه به هيچ وجه طلاق بدهد چه مي شود؟ حكم كيفري زن چي مي باشد؟
با تشكر
پرسش :
 
ازدواج دوم اين زن باطل ومستوجب مجازات كيفري است .ازدواج دوم به خودي خود باطل است ونيازي به طلاق نيست .علاوه بر مجازات زاني مطابق ماده 647قانون مجازات اسلامي به تحمل 6ماه تا2سال زندان محكوم مي شود.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
مهدی امیری
نام :
 
اسلام و سپاس فراوان،
همسر بنده مهریه خود را حدود 4-5 ماه پیش بذل نمود ولی حدود یکماه پیش رفته و دادخواست مهریه داده است ایا من میتوانم ان را (مهریه ) ندهم ؟
اگر او بگویید که من ننوشته ام یا شرایط روحیم مناسب نبود ؟ چی ؟ اگر قاضی پرونده سخت گیر باشد و بگویید باید بدهم من چکار میتوانم بکنم؟ سئوال دوم آیا یا همه سختی ها اگر وکیل بگیرد ؟ قاضی سرسخت باش؟ادعا کند خودش ننوشته یا دعا کند در شرایط روح مناسب نبوده و ...آیا میتواند بگیرد یا نه ؟ سئوال دوم یا باید وکیل بگیرم یا لایحه تنظیم کنم کافیست ؟
پرسش :
 
چنانچه مهريه را بذل نموده وذيل نوشته مربوطه امضاء نموده باشد(هر چند از خانم ها خيلي بعيد است)انكار امضاءكمكي به او نخواهد كرد زيرا از طريق كارشناسي اصالت آن مشخص خواهد شد در مورد اينكه در شرايط نامناسب روحي (جنون)نوشته شده بايد بتواند موضوع را اثبات نمايد كه مستلزم جلب نظر كمسيون پزشكي قانوني است . در هر صورت امضاء ذيل نوشته عليه امضاء كننده حجت است.موضوع ارتباطي به سرسختي قاضي ندارد.مسلما دفاع وكيل بسيار موثر تر خواهد بود.سربازي30/8/85
پاسخ :
 

 
ياري
نام :
 
باتقديم احترام .حدود يك سال ميباشد كه در دادگاههاي خانواده كرمانشاه گرفتار ميباشم و ميخواهم زنم را طلاق بدهم و نه ماه گذشت تا دادنامه عدم سازش صادر شد ولي ‌‌بعد از نوزده روز طرفم به راي دادگاه بدوي اعتراض نمود كه بدون در نظر گرفتن خواسته ام مبني بر عدم طلاق و جدايي راي صادر شده است لايحه اي تهيه و به دادگاه دادم كه حق طلاق يك طرفه برابر ماده قانوني با مرد است و حاضرم حق و حقوق قانوني زوجه را بدهم حال با عنايت به اينكه بنده كارمند يكي از ادارات دولتي بوده و از نظر زماني و روحي رواني اين قضيه تاثير بدي روي من گذاشته ميخواهم بدانم كه چه مدت طول ميكشد تادادگاه تجديد نظر حكم جديد را صادر نمايدوبا توجه به عدم توانايي ام در دادن نقدي مهريه دادگاه اوليه چه مدت زمان ميبرد كه درخواست تقسيط را قبول نمايد كه از ماده ۲ رهايي يابم در ضمن ميزان مهريه ۲۷۵ سكه تمام بهار آزادي است و حقو قم ۲۵۵۰۰۰ تومان.قاضي آيا ميتواند ماهيانه ۱ سكه برايم ماهيانه مقرر كند.و تا آخر حكم قطعي چقدر زمان ديكر مانده وآيا در صورت مشخص شدن ميزان دادن ماهيانه مهريه حتي درصورت اعتراض مجدد زوجه ميتوانم او را تا حكم جديد دادگاه تجديد نظر طلاق بدهم.خداوند نگهدار شما باشد.















پرسش :
 
دوست عزيز مدت زمان رسيدگي نا مشخص است ونمي توان زماني را يراي آن تعيين كرد.نحوه تعيين اقساط بر اساس تشخيص قاضي صادر كننده راي است كه با توجه به تمكن مالي تعيين مي شود .احكام تا قطعي نشود قابل اجرا نيست.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
ثمين
نام :
 
سلام و عرض ادب
جناب آقاي سربازي در رابطه با روشن شدن وضعيت ارثيه پدري در خانواده خود چند سوال دارم . ممنون مي شوم اگر راهنمايي كنيد.
1- آيا در بين ورثه مي توان يكي از طرف فقط سه يا چهار نفر وكيل شود و نسبت به تعيين وضعيت ارثيه اقدام كند؟
اگر بقيه وكالت ندهند چگونه بايد با آنها در مورد موضوعات مربوطه هماهنگ شد؟ منظورم مثلا اگر پولي هزينه شود و يا نياز به امضا و يا موارد ديگر است.
2- حدود اختيارات كسي كه وكيل بقيه شده چگونه تعيين مي شود ؟ آيا ممكن است پيش نويس آن را در اختيارم قرار دهيد؟
3- اگر فردي كه وكيل چند نفر از ورثه شده باشد و بخواهد يك وكيل حقوقي گرفته تا وي دنبال مسايل اداري و اجرايي و يا حتي هماهنگي بين بقيه ورثه برود ؛ چكار بايد بكند ؟
4- سوال آخر من در مورد وضعيت يك مغازه است. مرحوم پدرم چندين سال پيش مغازه اي را از فردي گرفته در حاليكه پولي بابت سرقفلي به مالك نداده و فقط ماهانه و يا شايد هم سالانه مبلغي را به عنوان اجاره پرداخت نموده است. حالا اين سوال پيش آمده كه تقسيم اين مغازه بين ورثه چگونه وضعيتي دارد؟ نسبت سهم مالك و سهم همه ورثه چگونه است؟ و چند درصد براي مالك و چند درصد براي ورثه است؟
خواهشمند است هر بند را برايم روشن كرده تا اگر شما راضي باشيد سوالات بعدي را هم بپرسم.
سپاسگزارم از زحمات شما
پرسش :
 
دوست عزيز من هيچگونه نارضايتي از طرح سوالات ندارم ولي انصافا امكان پاسخگوئي به اين همه سوال را با ابهامات آن ندارم لطفا يا تماس بگيريد يا حضورا مراجعه كنيد .سربازي27/8/85
پاسخ :
 

 
محمدی
نام :
 
با سلام و احترام
بنده در سال 80 بواسطه net با همسرم آشنا شدم و سال 81 عقد کردم و از آن زمان با توجه به مشکل فرهنگی و بر خلاف توافقات ایشان نمی توانستند به منزل ما بیایند و حتی من هم نمی توانستم آنجا بروم. این کشمکش ادامه داشت و با توجه به دروغهای همسرم بنده احساسی به ادامه زندگی با ایشان نداشتم و حتی پیش چند مشاور رفتیم و توصیه می کردند که ادامه داده نشود.علیرغم آن در سال 84 عروسی کردیم و بعد از 1 ماه و اندی پی بردم ایشان مبتلا به بیماری هپاتیت B میباشد و ایشان مهرشان را اجرا و بنده نیز از ایشان بعنوان تدلیس شکایت کردم و در بدوی رد شده و دلیل آن تزریق واکسن در سال 83 بوده و خانمم از دفتر چه بیمه من کنده بود...
سوال 1: آیا صرف زدن واکسن میشود با توجه به استناد کرد و تدلیس را رد کرد؟
2 - با توجه به اینکه ایشان بدون اجازه بنده از منزل رفتند به منزل پدرشان ،مستحق نفقه است؟
3)با توجه به اعتراض اینجانب به حکم تدلیس آیا در تجدید نظر میتواند اثبات کنم و با توجه به اینکه استشهاد هم دارم مبنی بر آنکه این خانم و خانوادشان بیماری را عمدا پنهان کردند؟
4) جهت دریافت مهریه ایشان شکایت فرار از دین مطرح کردند و من با توجه به اینکه به خواهرم منتقل کردم و در دادگاه گفتم موبایل دست خودم هست و بدلیل ابزار کار من است نمی توانم منتقل کنم آنرا؟ آیا میتوان در نامه های اداری شرکت که شماره همراه ذکر میشود استناد کنم؟
پرسش :
 
1-ظاهرا منظور از زدن واكسن آنهم با استفاده از دفترچه شما اين بوده كه شما در سال 83 از بيماري وي اطلاع داشته ايد وبا توجه به اينكه در سال 84 عروسي كرده ايد در واقع از موضوع اطلاع داشته ايد وچون اطلاع داشته ايد تدليس معني ندارد.2- تا زماني كه حكم الزام به تمكين وي را ازدادگاه نگيريد وقطعي نشود به اين معني كه نشوز وي بدليل عدم عذر موجه اثبات نگردد مستحق نفقه خواهد بود. 3- متاسفانه استشهاد در اين مورد( وبه نظر اينجانب در تمامي موارد )تاثيري ندارد. 4-اگر ابزار كار است كه جزء مستثنيات دين خواهد بود وغير قابل توقيف است وضرورتي براي انتقال به ديگري نيست اگر هم منتقل كرده ايد براي عدم توقيف واين انتقال صوري بوده تا ابزار كارتان را ازدست ندهيد وعلت آن هم جهل به قانون بوده است مرتكب جرمي نشده ايد وشكايت ايشان قابل دفاع است.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
انصاری
نام :
 
در صورتی که پرونده ای به دلیل کمبود مدارک در بررسی اول مختومه اعلام می شود، اخطاریه برای شاکی فرستاده می شود تا شاکی در صورتی که بخواهد اعتراض کند. در اینصورت:
1.اگر آدرس شاکی عوض شده باشد و اخطاریه به دست شاکی نرسد، پرونده بصورت اتوماتیک بسته می شود و یا تا زمانیکه اخطاریه به دست شاکی برسد، باز می ماند. اگر بسته شود شاکی می تواند درخواست کند که پرونده دوباره باز شود و یا اینکه می بایست تمام مراحل شکایت را از اول انجام دهد؟
2.در صورتی که شاکی در ابتدا تصور می کرده است که مدرک مهمی را که بازپرس درخواست کرده است، ندارد و به بازپرس گفته است که مدرک را ندارد، حال اگر مدرک مزبور را بیابد و پس از بازگشایی پرونده و به هنگام اعتراض، آنرا به بازپرسی ارائه دهد، آیا چون در ابتدا گفته است مدرک مزبور را ندارد، شاکی دروغگو محسوب می شود و مدرکش در تحقیقات اعمال نمی شود؟
پرسش :
 
مطابق تبصره 1 ماده 129 قانون آئين دادرسي كيفري شاكي مكلف است در صورت تغيير آدرس مراتب را به مرجع رسيدگي اعلام نمايد والا هراخطار به نشاني قبلي در حكم ابلاغ به ايشان است كه پس از مهلت قانوني اعتراضي از وي پذيرفته نمي شود.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
m.m
نام :
 
30 سال سن دارم و تقريبا 4 ماه قبل با پسر خاله م بطور رسمي و دائم عقد کرديم. 10 روز بعد از عقد پسرخاله ام متوجه شد که من قبل از ازدواج دائمم با او به عقد موقت به معناي صيغه محرميت يک فرد ديگري درآمدم که ظاهرا مدت زمان يکساله ي آن به پايان نرسيده ولي چون حق فسخ بين من و آن مرد دوطرفه بوده من مهرم را به آن مرد بخشيدم و خود را آزاد نمودم.و عقد دائمم درحال حاضر حتي با داشتن استفتاييه از طرف دفتر مقام معظم رهبري در قم و صحت اين موضوع کاملا صحيح مي باشد.حال با اين تفاسير همسرم بعد از گذشت 50 روز از عقدمان و اينکه اشراف کامل داشت که اين عقد صحيح است در پي تقاضاي ايشان که مهرم را از 500 سکه به 14 سکه تقليل دهم و من نپذيرفتم مبادرت به شکايت کرده و در آن موضوع تدليس را مطرح نموده و تقاضاي فسخ نکاح نموده است. پرونده اينجانب در دادگاه کيفري خانواده در ورود به مرحله دوم است يعني از مرحله بازپرسي به شعبه ارجاع داده شده و براي من قرار تعقيب صادر شده و من با ضمانت آزاد شده ام. البته من وکيل گرفته ام ولي للها من قصد فريب ايشان را نداشته ام و حتي ايشان قبل از عقد از من در مورد سابقه ازدواج قبلي نپرسيده اند. ولي با استناد به يکي از مندرجات داخل عقدنامه که شهود ادعا مي کنند خانم سابقه ازدواج قبلي ندارد ايشان مرا مجرم دانسته. ميخواهم بدانم مراحل کيفري دادخواست ايشان عليه من چيست؟ وکيل من ادعا مي کند که پرونده قابل دفاع است و همسرم در اين مرحله فقط قصد آزار من را دارد آيا اين ادعا صحت دارد؟ حکم من چيست؟ لطفا جوابيه را فقط براي ايميلم بفرستيد
پرسش :
 
دوست عزيز چنانچه نتوانيد اثبات نمائيد كه وي از ازدواج قبلي شما مطلع بوده وشما او را فريب نداده ايد دادگاه مي تواندشما را مطابق ماده 647قانون مجازات اسلامي به 6ماه تا 2سال حبس محكوم نمايد البته در صورت وجود جهات تخفيف قابل تبديل به جزاي نقدي خواهد بود.سربازي11/9/85
پاسخ :
 

 
حمید یعقوبیان
نام :
 
با چگونه ميشود شکاياتي را به علت عدول از قرار داد رسمي مستاجر تنظيم نمود که موجب به تخليه مکان فوق شود.
ضمنا اجاره نامه مصوب قانون ۵۶ ميباشد.


اينجانب شکايتي را تحت عنوان عدول از قرار داد رسمی عنوان نمودم

قبل از شکایت تامین دلیل نمودم راجع اینکه مغازه از طریق مستاجر به 2 باب تبدیل شده است و دارای 2 جواز مجزا میباشد.



مستاجر يک باب دکان با زير راه پله جزء دکان اجاره نموده و پس از آن در سال 77 نئوپان زير راه پله را جدا و از طريق آن دو جواز يکي خرازي و يکي لوازم آرايشي گرفته است با اينکه شهرداري از تفکيک دو مغازه و زدن نيم سقف را تاييد نموده و همچنين تامين دليل يکي از شبعات دو باب بودن و زدن نيم سقف در مغازه فپق را تاييد نموده ولي دادگاه اين جانب را به علل زير محکوم نموده است لذا خوهشمند است در اين مورد آنگونه که شايسته ميدانيد مرا راهنمايي فرماييد ضمنا در یکی از بند های اجاره نامه قید گردیده انتقال به غیر مجاز است نه اینکه مغازه تفکیک شود و به دو قسمت تقسیم نموده و اجاره به غیر دهد

دادگاه بدوی به دلایل زیر رای به محکومیت من داده است:
اولا نسبت به اینکه خوانده مغازه را اجاره داده طبق قرار داد چنین صختی را داشته است
ثانیا خسب گزارش مامور قضایی در راستا معاینه محلی خوانده بین مغازه و راه پله نئوپان وصل نموده که صرف آن موجب هیات مغازه نمیشود
ثالثا شهودی نیز رای به این دادهاند که در زمان اجاره مغازه نیم سقف وجود داشته و ایشان تعقیری در آن بوجود نیاورده است
رابعا شهود طرف خواهان بطور ضد و نقیض شهادت داده و صراحتا بیان نداشته اند که بعد از اجاره تعقیراتی در آن بوجود آمده است.
لذا خواهشمند است اینجانب را جهت تجدید نظر خواهی در دادگاه راهنمایی کنید
پرسش :
 
با توضيحاتي كه داده ايد دادنامه صادره مخدوش بنظر مي رسد با توجه به پيچيدگي مباحث سرقفلي وتخليه آن وضرورت ملاحظه مدارك ومستندات مربوطه توصيه مي كنم از مشاوره حضوري استفاده نمائيد.سربازي8/9/85
پاسخ :
 

 
نگار مقیمی
نام :
 
اگر مادر در طلاق توافقی حضانت طفل ۵ ماهه خود را به پدر واگذار کرده باشد آیا دوباره می تواند حضانت را پس بگیرد؟ اگر در طلاق توافق ذکر شده باشد که مادر حق ملاقات فرزند خود را دو بار در ماه ۵ ساعت در کلانتری را دارد آیا مادر دوباره می تواند دادخواست ملاقات بدهد و طفل خود را ۲۴ ساعت در هفته ملاقات نماید.
پرسش :
 
بله امكان پذير است چون حضانت علاوه بر حق, تكليف نيز هست قابل واگذاري نيست وهر يك از زوجين كه قانونا حضانت با اوست مي تواند از توافق عدول نمايد.سربازي14/8/85
پاسخ :
 

 
پاکزاد
نام :
 
اگر طلاق بدرخواست زوج باشد و زوجۀ ناشزه ترک زندگی کرده باشد اجرت المثل تعلق میگیرد؟
پرسش :
 
اجرت المثل ارتباطي به نشوز ندارد ليكن اگر نشوز وي اثبات شود تنصيف اموال زوج منتفي است16/8/85
پاسخ :
 

 
رضا
نام :
 
پدری قبل از فوت قطعه زمینی را بین فرزندان خود با وکالت بلاعزل منتقل می کند 1-آیا قطعه زمین مذکور در هنگام تعین ثلث اموال باید لحاظ شود؟2-آیا این وصیت که ثلث اموالم به همسرم برسد وبعد آن به یکی از فرزندانم برسد از نظر قانونی صحیح میباشد؟
پرسش :
 
همانگونه كه بارها بيان شده وكالت با انتقال يا بيع دو عقد متفاوت هستند كه آثار خاص خود را دارند يكي از اين آثار بطلان وكالت با فوت هر كدام از وكيل يا موكل است ودر اين مورد فرقي بين وكالت بلاعزل ووكالت قابل عزل نيست.بنابر اين اگرساير وراث انتقال شفاهي مرحوم را بپذيرند وامضاء نمايند يا به طريق ديگري انتقال اثبات شود قطعه زمين موصوف ماترك محسوب نمي شود والا بايد بعنوان ثلث منظور شود.2- وصيت تا ميزان ثلث اموال جايز وداراي نفوذ قانوني است.سربازي21/8/85
پاسخ :
 

 
فریدون زمانی
نام :
 
جناب آقای سربازی
با عرض سلام و احترام
استدعا دارم ضمن بررسی موضوع وکالتنامه که مختصرا به استحضار می رسد محبت فرموده پاسخ سئوال اینجانب را مبذول فرمایید.
در وکالتنامه ای که ورثه به مادر خود داده اند با حق توکیل غیر و برای فروش خانه بوده است .
وکیل اصیل خود اصالتا و وکالتا از طرف ورثه خانه را به غیر می فروشد و برای اجرای تعهدات و همچنین اخذ استعلامها وکالتی تام و مطلق به وکیل می دهد . وکیل ثانوی این وکالت را به موجب سند رسمی به شخص دیگری تفویض می نماید .
سئوال اینجاست که آیا وکالت تام و مطلق که برای وفای به عهد بوده ، حق توکیل غیر در آن مستطر می باشد یا خیر ؟
و آیا دفترخانه با توجه به اینکه وکیل اصیل عقد بیع را جاری نموده قادر به تنظیم وکالت توکیلی بوده است یا خیر ؟ و نیز آیا موکلین اولیه که مالکیت آنها توسط وکیل اصیل فروخته شده قادر به شکایت قانونی از دفترخانه هستند یا خیر؟
از آنجا که طبق قانون وکالت مطلق برای انجام امور اداری اموال است ، آیا برای وفای به عهد و انتقال ملک مورد معامله نفوذ قانونی دارد یا خیر؟
پرسش :
 
دوست عزيز چنانچه در وكالتنامه اي حق توكيل به غير صراحتا قيد نشده باشد وكيل حق اعطاءوكالت به ديگري را ندارد هر چند وكالت تام ويا مطلق باشد. بعد از اينكه وكيل مطابق اختيارات مصرحه در وكالت نامه عقد بيع را جاري نمايد ديگر اصيل و وكيل او حقي در مبيع ندارند و خريدار قائم مقام ايشان شده ومالك محسوب مي گردد وحق همه گونه تصرف من جمله اعطاء وكالت را دارد. اما اگر وكيل اصيل خارج از اختيارات وكالتي به ديگري داده باشد هم دفترخانه تخلف نموده وهم وكيل ومسلما عقدي كه انجام شده باشد نافذ نيست.سربازي21/8/85
پاسخ :
 

 
shams
نام :
 
نسبت بين اصل وام و سود متعلقه در اولين تا آخرين قسط وامها چگونه است به عبارت ديگر از هر قسط وام كه توسط وام گيرنده پرداخت مي شود چه مقدار مربوط به اصل وام و چه مقدار مربوط به سود وام مي باشد.
پرسش :
 
با توجه به درصد سودي كه سيستم بانكي اعلام مي نمايد متفاوت است اطلاع دقيق ندارم با مراجعه به بانك مربوطه سوال نمائيد.سربازي21/8/85
پاسخ :
 

 
سيد عزيز موسوي
نام :
 
سوال من اپارتماني ميباشد که داراي وام جانبازي است ومن انرا بصورت وکالت بلا عزل خريداري کرده ام ايا جانباز ميتواند دران دخل يا تصرفي کند دراين زمينه مرا راهنمايي نمايد
پرسش :
 
وكالت بلاعزل با مبايعه نامه متفاوت است ومسلمل آثار بيع را ندارد اگر مبايعه نامه اي فيما بين شما نباشد در آينده دچار مشكلات متعددي خواهيد شد.سربازي28/8/85
پاسخ :
 

 
فرهاد
نام :
 
با سلام و عرض خسته نباشيد و تشكر وافر بابت اين اقدام فرهنگي شما
منزل پدري ما مغازه اي دارد كه چند سال قبل از سال 1355 بسته بوده و در اين سال با قولنامه اي دستي به اجاره واگذار شده و در سنوات بعد با توافقات دوستانه و بدون تمديد كتبي اجاره نامه ، اين امر استمرار داشته است .
از طرفي سابقه قبلي مغازه نشان ميدهد فرد ديگري كه زماني مغازه را در دست داشته ، بدون مراجعه به دادگاه ادعاي حق كسب و پيشه اي نموده و مستاجر فوق الاشاره بدون هماهنگي با پدر اينجانب مبلغي را به فرد مذكور داده و صلح نامه با وي تنظيم نموده است .
در حال حاضر هر سه اين افراد به رحمت ايزدي رفته اند و مغازه با همان شرايط قبلي در اختيار فرزند مستاجر مغازه ميباشد . ما بعلت رعايت حال و آسايش مادرمان پس از انحصار وراثت اقدامي جهت ساختمان و مغازه ننموده ايم ، ليكن پسر مستاجر مغازه از اين خلا استفاده نموده و ادعاي سرقفلي دارد . (پدر بنده سال 67 و پدر ايشان نيز در سال 70 فوت نموده اند)
سئوال
1. آيا صلح نامه فوق قانوني است
2. آيا ادامه حضور فرزند مستاجر پس از فوت پدرشان مانع قانوني ندارد
3. آيا حق كسب و پيشه جزو ماترك متوفي است و قابل وراثت است
4. اكنون خانه كاملا فرسوده شده و ميبايستي هر چه سريعتر تخريب و دوباره سازي شود و خطر تخريب و آسيب رسيدن به عابرين مشكلي براي ما شده است از آنجا كه در شرايط فعلي امكان تامين مطالبات مستاجر وجود ندارد ، با چه اقدامي ميتواند
أ‌- مغازه را پس گرفت
ب‌- خطر تخريب و آسيب هاي احتمالي را به حد اقل رساند
ت‌- آيا تخريب ساير قسمتهاي ساختمان بجز مغازه را ، جهت كاهش مخاطرات توصيه مينماييد
ث‌- شرايط فيزيكي ساختمان به چه مرجعي بايستي گزارش شود .
پرسش :
 
با تشکر از عنایت شما با توضیحاتی که فرموده اید سرقفلی به مستاجر تعلق می گیرد .سرقفلی نیز قابل وراثت است .وبا تخلف مستاجر در انتقال به غیر حق تخلیه برای شما ایجاد شده است که شرایطی دارد .برای اخذپاسخ کامل تر چون اطلاعات ناقص است لطفا تماس بگیرید.سربازی 27/8/85
پاسخ :
 

 
موسوي
نام :
 
لطفا جواب سوال اينجانب را فارسي انگليسي پاسخ دهيد جناب اقاي سربازي ملکي را بصورت وکالت بلاعزل خريداري نموده ام که داراي وام جانبازي مي باشد ميخواهم بدانم ايا در صورتي که براي صاحب سند که جانباز ميباشد فوت شود وراث ميتوانند درملک ادعايي داشته باشند قابل ذکر است داراي مبايعه نامه مي باشم
پرسش :
 
agar mobayeh name dareed negaran nabasheed.sarbazi30/8/85
پاسخ :
 

 
ايرج
نام :
 
اينجانب آپارتماني دارم كه با همسرم شريك ميباشم اين آپارتمان داراي 83 متر مربع مسكوني و90 متر مربع انباري ميباشد آيا ميتوانم آن را افراز نمايم وانباري آن را جدا نمايم
پرسش :
 
مرجع تشخيص قابل افراز يا عدم افراز بودن ملك اداره ثبت است وتا آنجا كه بنده اطلاع دارم آپارتمان ها نوعا قابل افراز نيستند.سربازي30/8/85
پاسخ :
 

 
شهرام موظف
نام :
 
با سلام و خسته نباشيد .
پدر بنده در سال ۵۳ يک باب مغازه به صورت سر قفلي با اجاره نامه عادي و با قيد داشتن حق انتقال به غير خريداري نموده است . در بخش مشخصات طرفين معامله شغت پدرم را تعويض روغني قيد نموده اند ولي در متن قرارداد هيچگونه اشاره اي به آن نداشته ؛ فقط آنزمان شفاها گفته اند که شغل حرام شرع و يا مشروب فروشي و نيز آهنگري نميتواند انجام دهد . در سال ۱۳۸۰ به دليل خستگي و نيز مسن شدن پدرم مجبور به تغيير شغل نموده و به لوازم تحريري تغيير شغل داده ايم . اين در صورتي است که مالک اين بار نيز شفاها به ينده گفتند که هيچ مشکلي با تغيير شغل شما ندارم و بعد از آن به خاطر شغل جديد کادو ( گل ) آوردند . ولي ايشان بعد از ۶ ماه با اراپه دادخواستي به خاطر تغيير شغل تقاضاي تخليه از دادگاه کرده است . ما بعد از چند جلسه دادگاه اقدام به بازگشت به حالت اوليه نموده و دوباره تعويض روغني را داير نموديم .
سوال بنده اين است
۱- حکم دادگاه را چگونه پيش بيني مي کنيد و نظر حقوقي جنابعالي در اين مورد چيست ؟
۲- آيا مي توانيم با داشتن حق انقال به غير مغازه را به شخص ديگري واگذار کرده و رابطه مالک و مستاجري را که دادخواست بر مبناي آن تنظيم شده پايان داده و دادخواست بي نتيجه بماند؟
۳- آيا دريافت اجاره بها از طرف مالک در زمان لوازم تحريري دليل بر رضايت ايشان بر وضع جديد مغازه مي باشد يا خير ؟
۴- بنده به عنوان پسر خوانده در دادخواست مي توانم در دادگاه قانونا به عنوان شاهد که مالک شفاها اجازه تغيير شغل را داده و عنوان کرده که هيچ مشکلي ندارد حضور پيدا کنم ؟
با تشکر
پرسش :
 
اگر نتوانيد رضايت مالك را با تغيير شغل اثبات نمائيد كه ظاهرا نتوانسته ايد وشهادت شما نيز تاثيري در موضوع ندارد ,بعلت اينكه تخلف شما در تغيير شغل محقق شده است هر چند بعدا به شغل سابق برگشته باشيد حق تخليه براي مالك ايجاد شده است وانتقال به غير هم كمكي به شما نخواهد كرد.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
ناظم خ.
نام :
 
جناب آقای سربازی
با عرض سلام و احترام

مستاجري هستم كه حدود يك ماه و نيم پيش آپارتماني را در شهرك جهان نما، جهت خريد قولنامه كرده و به همين منظور ۴ فقره چك به فروشنده پرداخت كردم. چك اول سر موعد مقرر پرداخت شد وچك دوم ۸ روز زودتر نقدا پرداخت گرديد. بابت پرداخت چك سوم كه موعد سررسيد آن ۱/۸/۸۵ بود، سه روز قبل از رسيدن موعد پرداخت چك به اتفاق پدر و برادر خانمم ، حضورا به منزل فروشنده مراجعه كرده و اعلام نموديم كه متاسفانه در روز مورد نظر حساب جهت برداشت (بدليل اينكه مي خواستيم از وام بانكي استفاده كنيم و از آنجا كه كارهاي اداري مربوطه به آن بطول انجاميد و حداكثر ۶ روز ديگر آماده مي شد) تكميل نخواهد شد و خواستار آن شديم که اگر براي ايشان (منظور فروشنده) مقدور باشد تا ۱۰ روز ديگر نقدا پرداخت گردد، ايشان موافقت كردند.اما متاسفانه ايشان به تعهد خويش (حتما بدليل رشد و افزايش قيمت املاك در عرض اين يك ماه در آن منطقه و يا شايد ... )عمل نكرده و چك را برگشت زدند و ضمنا خواستار فسق معامله و حتي مدعي دريافت ضرر و زيان هم شدند. آقاي وكيل لازم است كه به استحضار برسانم، آقاي فروشنده كاملا از وضعيت اينجانب آگاه بوده و مي دانند كه بنده مهلت اجاره ام نيز به اتمام رسيده و شايد وقت پي گيري از لحاظ قانوني به دليل شرايط فعلي را نداشته باشم.
آقاي وكيل خواهشمند است بنده را راهنمايي بفرمائيد. با تشكر - ناظم خ.
پرسش :
 
دوست عزيز ,اگر در مبايعه نامه قيد نشده باشد كه در صورت برگشت هر يك از چكها ايشان حق فسخ معامله را دارد دادخواست وي رد خواهد شد نگران نباشيد واگر قيد شده باشد وايشان دادن مهلت را قبول كند هم ره به جائي نخواهد برد والا مي تواند مبايعه نامه را فسخ كند. براي راهنمائي مناسب تر مي توانيد مبايعه نامه را برايم بياوريد تا رويت كنم.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
نجفی
نام :
 
فرستنده : نجفی

سوال حقوقي : با عرض سلام و احترام پدر من در حدود 16 سال پیش یک زمینی را که دارای پروانه کشاورزی که در آن نوشته تقريبا ۲۰هکتار به شخصي مي فروشدو در قولنامه نيز حدود 20 هکتار قید می شوداما حدود چهارگانه کل زمین با همسایگان قیدمی شود.
اکنون قسمتي از زمين که در قسمت غرب ميباشد در دست پدرم است که چند سالي است که اقدام به کشت کندم در آن ميکند اما خريدار امروز مدعي است با توجه به اينکه حدود کل
زمين در قولنامه قيد شده است همه زمين متعلق به اوست.آياادعاي اين شخص درست است؟ آيا اين شخص فقط ميتواند۲۰ هکتار خود را تصرف کند يا همه زمين را؟ آيا اگر اين زمين ۲۵ هکتار باشد با توجه به اينکه در قولنامه حدود ۲۰ هکتار قيد شده است مي تواند چنين ادعايي بکند
پرسش :
 
با توجه به اينكه در قولنامه حدود اربعه زمين مشخص گرديده وقيد شده حدود 20 هكتار بنظر مي رسد ادعاي خريدار صحيح باشد مگر اينكه قرائن ودلايل مناسب تري دال بر اراده طرفين به مقدار مشخص داشته باشيد.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
میرزائی
نام :
 
با سلام وادب
خانم بنده ادم بسيار مشکوکي مي باشد و حتي به خواهر خودش برچسب مي زند و بعد از دو ماه ازدواج ما ايشان به منزل پدرشان رفته و عليرغم مراجعه ما توجهي نداشتند(بدليل شک به بنده )
و پس از ۴ ماه جهيزيش را انتقال داده و قسمتي از وسايلم را برده است.
حال با توجه به شکايت ايشان صدور قرار تامين جهيزيه صادر گرديده است.
اولا) چگونه مي توانم وسايلم را باز پس گيرم؟
۲) با توجه به اينکه ايشان اصلا به بنده اطلاع نداده است و بدون هماهنگي من وسايلم و جهيزيه اش را برده است چگونه مي توانم از حقم دفاع کنم؟
۳) آيا هزينه حق الوکاله را بنده بايد تقبل کنم؟
۴) در صورت صدور راي ‌چگونه مي توانم عکسهايم در روز انتقال جهيزيه باز پس گيرم؟
پرسش :
 
جناب ميرزائي براي صدور قرار تامين جهيزيه از طرف دادگاه خسارت احتمالي مطالبه مي شود تا ضرر وزيان احتمالي خوانده كه حضور ندارد تامين شود .چنانچه وسايل شما را برده مي توانيد به همان شعبه مراجعه نمائيد تا پس از اثبات موضوع وي را ملزم به استرداد وسايل خويش با خسارات وارده نمائيد.البته چنانچه اثبات نمائيد در بردن وسايل شما سوءنيت داشته است موضوع وصف كيفري نيز خواهد داشت. چنانچه در طرح دعوي وكيل گرفته شود و خوانده محكوم واقع شود در صورت مطالبه خواهان دادگاه خوانده را به پرداخت حق الوكاله وكيل خواهان محكوم خواهد نمود.سربازي6/9/85
پاسخ :
 

 
اللهیار
نام :
 
اگر طلاق بدرخواست زوج باشد و زوجه ترک زندگی کرده باشد و تمکین نکند آیا اجرت المثل و تنصیف اموال به زوجه تعلق میگیرد؟
پرسش :
 
در صورتيكه طلاق به دليل سوءمعاشرت زوجه باشد (عدم تمكين از مصاديق سوءمعاشرت است)زوجه نمي تواند متوسل به شرط تنصيف اموال زوج شود.اما اجرت المثل ايام زندگي مشترك به ايشان تعلق مي گيرد.سربازي1/9/85
پاسخ :