خواهر اينجانب در سانحه تصادف فوت كرده و وارثان او پدر مادر و شوهر و يك فرزندش مي باشند
۱- آيا از جهيزيه و مال و اموال او به پدر و مادرش به ارث مي رسد
۲- آيا پدر و مادر دختر مي توانند سهم الارث خود را از مهريه او طلب كنند و مهريه او را به اجرا بگذارند
۳- از ديه تعلق گرفته به او چه مقدار به پدر و مادر مي رسد

با سلام و عرض ارادت
خانمي جهت تامين مهريه به دادگاه خانواده از همسرش شكايت مي كند پس از استعلامهاي لازم مشخص ميشود شوهر يكهفته قبل از شكايت (درخواست اجرا از دفترخانه) دو مورد آپارتمان را كه از محل ارث پدري به ايشان رسيده است بطور رسمي از طريق دفترخانه بنام يكي از وراث و فرد غير فاميل انتقال داده است و هم اينك پول نقد و دارائي ديگري ندارد آيا دادگاه ميتواند نسبت به ابطال معامله اقدام نموده و معادل مهريه دانگ از آپارتمانها به خانم بدهد؟در ضمن شوهر كارمند دولت ميباشد.
آيا شوهر ميتواند درخواست اعسار كند؟
با تشكر و ارادت

حق فسخ به ورثه به ارث رسيده و تعدادي از ورثه ميخواهند از حق فسخ خوداستفاده نموده و عقد را فسخ نمايند و اين در حاليست که برخي از وراث مايل به فسخ عقد نيستند حال حکم قضييه چيست و وراثي که ميخواهند قرارداد را فسخ نمايند در صورت عدم موفقيت در جلب رضايت ساير وراث بايد چگونه عمل نمايند ؟

با سلام و دعاي خير
احتراما
يكباب مغازه وقفي سالهاي متمادي در تصرف پدر اينجانب بوده و با اداره اوقاف و امور خيريه رابطه استيجاري داشته است كه پس از فوت پدرم اداره مذكور در سال 1359 ششدانگ مغازه مذكور را بصورت اجاره به برادرم واگذار نموده است تا اينكه بنده در سال 1384 با تقديم دادخواست ابطال سند اجاره و الزام به تنظيم سند اجاره مغازه مذكور نسبت به سهم الارث ( 2 دانگ از 6 دانگ) بطرفيت اداره اوقاف و برادرم اقامه دعوي نمودم و در نهايت حكم به نفع بنده صادر و اجرا گرديد. و طبق اسناد اجاره تنظيمي در اداره اوقاف 2 دانگ از مغازه مذكور به بنده و 4 دانگ ديگر به براردم بصورت اجاره واگذار گرديد. ولي بنده هيچگونه تصرفي در مغازه مذكور ندارم و با مراجعه به اداره اوقاف نيز آنها ميگويند ما فقط حكم دادگاه را اجرا كرده‌ايم و تصرف مورد اجاره نسبت به 2 دانگ وظيفه خود شماست و بايد از طريق محاكم دادگستري اقدام نماييد. حاليه اينجانبه چه نوع دادخواستي بايد بطرفيت برادرم بدهم؟ با توجه به اينكه مالك ملك اداره اوقاف مي‌باشد و من و برادرم مستاجر مي‌باشيم چگونه مي‌توانم در مورد اجاره تصرف كنم يا اينكه سهم مرا بخرد يا سهم خودش به من بفروشد . و در نهايت ايا از سال 1359 تا كنون به بنده حق و حقوقي بابت 2 دانگ سهمم كه در تصرف برادرم بوده تعلق ميگيرد و با چه دادخواستي بايد آن را استيفا نمايم؟

بنام خدا
باسلام
1-مادرم درحیات خودبه برادرم وکالت تام الاختیار داده .آن هم بخاطر منظور خاصی .بعد از فوت مادرم برادربزرکتربا همدستی برادری که وکالت داشته ملک مادری را درتهران که بیش از 400میلیون اررزش دارد با همدستی بنگاه معاملات ملکی در شهرستان مبادرت بفروش ملک مادرم بتاریخ 6 روزقبل ازفوت مادرم به برادرم بصورت صلحنامه به مبلغ 10 میلیون مینماید وتاریخ مراجعه به دفترخانه را یکماه بعد از فوت مادرم در مبایعه نامه صلح درج میگردد بعد از 17ماه از فوت مادرم که درخوئاست تقسیم ترکه در مجتمع شهید بهشتی شعبه 16 داده ایم .اوادعامالکیت ملک فوق بر استناد صلحنامه تنظیمی با وکالت برادرم را در دادگاه ارائه نمودند وبا طرح دعوئی الزام به تنظیم سند در شعبه88مجتمع صدر اقدام نمود.ماادله ای که این صلحنامه بعد از فوت تنظیم شده نداریم تنها با ادله اینکه کدام مادر 6 روز قبل از فوت آنهم نه خودش ملک را به یک فرزند خود میبخشد وثانیا امضائی از مادرمان درذیل سند نیست طرح دعوئی الزام سند باید بر علیه فروشنده که برادرم بود اول طرح میگردید ثالثل اصلا با توجه به اینکه الان بیش دوسال از فوت مادرمان میگذرد وتعهد فروشنده تنها یکماه از صلحنامه در انتقال بود والان مدت دوسال از آن میگذرد وحتی یک اظهارنامه در این خصوص برایمان نفرستاد ولی ما باارسال اظهار نامه ادعا کرده ایم این انتقال غیر واقعی میباشد وابا روح ماده 522وماده190ق.م نیت ورضای مادرمان لحاظ نگردید وصلحنامه در رفع تعارض است نه ایجاد تعارض .لطفا طرح دعوئی برادرم مبنای قانونی با توجه ارزش ملک والزام به تنظیم سند برعلیه وارثین وجاهت قانو نی دارد یا خیر ضمنا میخواستم وکالت پرونده فوق را قبول مینمائید .باتشکر

باعرض سلام مغازه ای درسال1336ازفردی به مدت دو سال به اجاره گرفته شده ودر اجاره نامه محضری ذکر گردیده که مادامی که مغازه درتصرف مستاجر میباشد اجرت المثل پرداخته شود. این مغازه تا سال1360به همان صورت درتصرف مستاجر بوده ودر آن مشغول کسب وکار بوده ودرآن سال مستاجر فوت نموده ویگانه فرزندش مغازه رامتصرف میگردد ودر سال 1364مالکیت مغازه را از تنها وارث موجربیع مینمایدوایشان نیز درسال1367طی مبایعه نامه دیگری به فرزند خود مالکیت را بیع وسرقفلی وحق کسب وپیشه را(که قهرا" به ارث برده)مصالحه می نماید واین آقا درسال 1376براساس این مبایعه نامه ووفق ماده147سنداین مغازه رابنام خود ثبت می نمایدودرآن مغازه مشغول فعالیت تجاری گردیده تا اینکه در سال1382سند این مغازه با مختصات فوق در قبال مبلغی بصورت ششدانگ دررهن فردی قرار گرفته ودر سند رهنی در شرایط ضمن العقد ذکر گردیده که راهن حق واگذاری عین ومنافع را تا قبل از فک سند رهنی ندارد.راهن در انتهای مدت رهن بدهی خود را پرداخت نکرده وملک پس از طی کلیه مراحل ومهلتهای مقرر در ماده34قانون ثبت در مورد اسناد لازم الاجرا از طریق انتقال اجرایی به مرتهن واگذار گردیده وسند انتقال اجرایی صادر شده است.مرتهن دراین مرحله از اداره ثبت محل درخواست تخلیه وتحویل ملک را نموده ودر معیت ممیز ثبت ونماینده دادستان برای تخلیه به محل ملک مراجعه می نماید ولی درآنجا وکیل پدر راهن حاضر وبا ارائه اجاره نامه سال1336در مقابل تخلیه مقاومت وگفت که مطابق این مدرک سرقفلی متعلق به موکل اینجانب میباشد واجازه تخلیه را نداد.مراتب طی صورتمجلسی به دادستان گزارش وفرد وکیل پس از طی مراحل دادیاری نهایتا"دریکی از شعب دادگاه به جرم تمرد محکوم گردید ولی با توجه به وجود مدعی ثالث اداره ثبت از ادامه عملیات تخلیه خودداری وپرونده به هیات نظارت ارسال و هیات نظارت نیز مطابق - ماده ای که میگوید رسیدگی به مدارک ثالث خارج از صلاحیت اداره ثبت می باشد انجام تخلیه را منوط به مراجعه به محاکم دانست.با ارائه دادخواست خلع ید ادامه اقدامات از طریق محکمه پیگیری گردید که در جلسه اول دادگاه خوانده اینطور پاسخگو بود که درست است که پدر اینجانب مالکیت مغازه را بهمراه سرقفلی به بنده طی مبایعه نامه بیع وصلح نموده ودرپرونده ثبتی نیز این مدرک عادی موجود می باشد ولی چون پدرم بعد از فوت پدرش اقدام به درخواست انحصار وراثت ننموده است بنابر این تشریفات قانونی برای انتقال سرقفلی از پدربزرگم به پدرم صورت نپذیرفته وسرقفلی همچنان به قوت خود بنام پدربزرگم هست وباید تازه بعد از انجام انحصار وراثت به فرزندش(با این توضیح که یگانه فرزند می باشد)رسیده تا بعدا" چنانچه ایشان دلشان خواست به بنده یا هر کس دیگری که دلش خواست واگذار نماید.آنچه ذکر شد تمامی مراحل صورت پذیرفته پرونده ای است که درجریان می باشد خواهشمند است چنانچه راهنمایی خاصی به نظرتان میرسد در جهت احقاق حق به اینجانب اطلاع دهید.
باتشکرz

سه تن از چهار وراث اقدام به گرفتن وکيل کرده اند ايا وارث چهارم نيز بايد وکيل بگيرد

با سلام و دعاي خير براي جنابعالي
ضمن تقدير و تشكر از شما اينجانب در تعيين خواسته پرونده ذيل مدتي است سرگردانم خواهشمند است مرا راهنمايي نماييد:
اداره اوقاف و امور خيريه در سال ۱۳۵۰ ششدانگ يكباب مغازه وقفي را جهت كسب به علي اجاره مي‌دهد. در سال ۱۳۵۹ با فوت علي، اداره اوقاف تنها با يكي از ورثه علي (بنام حسين ) نسبت به تنظيم سند اجاره اقدام مي‌نمايد. تا اينكه در سال ۱۳۸۴ احد ديگر از وراث (بنام فاطمه ) بر عليه اداره اوقاف و حسين دادخواستي بخواسته ابطال سند اجاره و الزام به تنظيم سند اجاره نسبت به سهم‌الارث ( ۲ دانگ از ۶ دانگ مغازه مذكور ) تقديم دادگاه مي‌نمايد كه دادگاه پس از رسيدگي خواسته خواهان را وارد و به نفع او اقدام به صدور راي مي‌نمايد و در مرحله اجرا نيز سند اجاره‌اي با حسين نسبت به ۴ دانگ و با فاطمه نسبت به ۲ دانگ از ۶ دانگ مغازه مذكور منعقد مي‌گردد. حاليه
۱- با توجه به اينكه از سال ۵۹ تا كنون فاطمه در مغازه مذكور تصرفاتي نداشته آيا مي‌تواند نسبت به وصول اجرت المثل ايام تصرف نسبت به ۲ دانگ مغازه مذكور اقدام نمايد و چگونه؟ نوع خواسته؟ آيا فقط بايد بطرفيت حسين اقامه دعوا نمايد؟
۲- علي رغم اينكه اداره اوقاف با فاطمه نسبت به ۲ دانگ از مغازه مذكور اقدام به تنظيم سند اجاره نموده است ولي همچنان ۶ دانگ مغازه در تصرف حسين است و فاطمه هيچگونه تصرفاتي ندارد و خواسته فاطمه اين است كه يا حسين نسبت به خريداري حقوقش ( سرقفلي يا كسب و پيشه ) اقدام نمايد و يا حقوق حسين را خريداري نمايد و يا اينكه نسبت به ۲ دانگ سهم خودش در مغازه مذكور تصرفاتي داشته باشد(لازم به ذكر است كه مغازه مذكور غير قابل تقسيم مي باشد) حال با چه نوع دادخواستي مي‌توانيم اقامه دعوا نماييم
با تجديد مراتب ادب و احترام

سلام
چگونه ميتوانم سهم الارث خود را از منزل پدري قبل از دادن ماليات و صدور انحصار ورثه به ديگري واگذار نمايم

با تشك

با عرض ادب
در صورتي که فرد متوفي هيچ وارثي نداشته باشد تکليف اموال او چه ميشود؟

با سپاس

بسمه تعالي

۱- اگر در وصيت وراث قبول کردند ومال به موصي له برسد آيا مستقيما وارد مي شود و يا اين که اموال ابتدا به ملک موصي له مي رود و از ملک موصي له به ملک وراث؟

۲- آيا براساس قانون ارث بايد مبلغ مورد وصيت را تقسيم کنيم يا بر اساس وصيت به صورت مساوي تقسيم کنيم؟

لطفا پاسخ سريع باشد متشکرم

با سلام و خسته نباشيد
من سه سال پيش همسرم رو از دست دادم مهريه ام ۲۰۰۰ سكه بهار آزادي بود ، دارايي همسرم شامل يك واحد آپارتمان و ۳۰ ميليون تومان پول ، كه در مراحل انحصار وراثت يك چهارم بنده ارث بردم. تازه متوجه شدم كه بايد حق مهريه من ابتدا پرداخت ميشده، البته با توجه با اينكه پدر همسرم روحاني هستند اون موقع فكر ميكردم ايشان بر مبناي قوانين عمل ميكنند.حال سوال من از شما اين است آيا واقعاً مهريه من بايد پيش از انحصار وراثت مد نظر قرار ميگرفته يا خير؟
با سپاس

همسر بنده فوت کرده در مورد حق الارث فقط من و مادر ایشان ارث می بریم نحوه تقسیم به چه نوع است 2- مهریه در این بین چه می شود و چه حکمی دارد 3- من به کجا و با چه مدارکی باید اقدام کنم 4- مبلغی بابت ÷اداش مرخصی و ... اداره ایشان ÷رداخت می کند آیا حکم دادگاه نیاز است یا باید به تامین اجتماعی مراجعه کنیم....ممنون

با سلا م وضمن تشكرازشما درخصوص حل مشكلا ت حقوقي .اينجانب زميني را از پدرم خريداري نموده ام كه نزديك پنجا ه سال است در تصرف او بوده ودرآن كشاورزي ميكرد ه است.اخيرا شخصي به استناد اينكه در اداره ثبت نيمي از زمين به نا م اونمره خورده است مدعي مالكيت نيمي از ان شده است در حاليكه در طول اين ساليان هيچگونه تصرفي در زمين نداشته است.وصرفا به استناد اين نمره ثبتي مدعي مالكيت شده است .لا زم به ذكر است كه اين زمين از طريق ارث به پدرم منتقل شده است.خواهشمنداست اين جانب را راهنما يي فرما ييد.