به سايت وكالت خوش آمديد :: جستجو
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
بعد
کلمه مورد جستجو :
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي

تعداد کل : 229
مشاهده
Preview << 1 2 [3] 4 >> Next
 
بهروز حسن پور
نام :
 
با سلام و احترام
اینجانب قبلا با شخصی بصورت شراکتی کار می کردم و سود حاصل را به نسبتی عادلانه بین خود تقسیم می کردیم. بعد از مدتی و در معامله ای، شخص مزبور مدعی شد که سودش بیشتر از عددی است که دریافت کرده است و بر سر همین موضوع اختلاف شدیدی پیدا کردیم. وی برای ادعای خود هیچ مدرکی(مانند چک، سفته و ...) نداشت و به دلیل کینه ای که از من به دل گرفت دست به کار عجیبی زده است. وی بعد از مدتی کاغذی را نزد من آورده که در آن از قول من نوشته شده است که بنده مبلغ مورد بحث را به وی بدهکارم و می بایست تا تاریخ مشخص شده پرداخت کنم. پایین برگه امضایی بسیار بسیار شبیه به امضای رسمی من خورده است که در اسناد مهم و دولتی(مانند چک و قراردادها) از آن استفاده می کنم. وی تهدید کرده است در صورتیکه مبلغ مورد نظر را به وی عودت ندهم از من شکایت خواهد کرد. حال تکلیف بنده چیست؟ آیا می توانم ثابت کنم که امضای مزبور، امضای من نمی باشد؟
پرسش :
 
اگر امضاي مذكور را شما نزده ايد از طريق كارشناسي قابل اثبات است نگران نباشيد.صبر كنيد اگر از شما شكايت كرد به امضاي مذكور اعتراض كنيد.سربازي16/7/85
پاسخ :
 

 
محمد-ي
نام :
 
سلام
بعد از مطابه مهريه 1357 سكه،همسرم راضي به طلاق توافقي شد با مهريه 100ريال، سوال اين است كه
حق الوكاله وكيل معاضدتي و
نيم عشر دولتي و هزينه دادرسي چگونه محاسبه ميشود(چند درصد)؟؟
و بر مبناي كدام (كل مهريه يا 100 ريال) محاسبه ميشود؟؟؟
متشكرم
پرسش :
 
وكيل معاضدتي اگر توافقي نداشته باشيد مطابق نظر كانون تعيين مي شود .در طلاق توافقي نيم عشر دولتي موضوعيت ندارد اگر عمليات اجرائي در مطالبه مهريه شروع نشده باشد هم نيم عشر منتفي است.هزينه دادرسي طلاق غير مالي است 600تومان.سربازي18/7/85
پاسخ :
 

 
hamid
نام :
 
با سلام و قبولي طاعات
اينجانب وكيل پرونده حقوقي به موضوع تقسيم تركه مي باشم كه خواهران موكل به طرفيت موكل تقاضاي تقسيم تركه مورثشان كه عبارتند از يك قطعه زمين كشاورزي و قنات مخروبه و دو منزل قديمي . نكته مورد سئوال و مبهم براي اينجانب اين است كه مورث موكل در سال 58 فوت شده و قنات در سال 59 خشك گرديده موكل خود به تنهايي جهت مجوز و اخذ پروانه چاه از سازمان آب اقدام نموده و پروانه به اسم موكل و ساير ورثه صادر گرديده موكل پروانه را در زمين ديگر كه متعلق به خودش بوده چاه حفر كرده و كليه هزينه ها پرداخت كرده و به آب مي رسدضمنا ساير ورثه كتبا اقرار و اعتراف نموده اندكه چاه فوق الذكر و كليه هزينه ها خود موكل پرداخت نموده و گفته اند هيچ گونه سهمي در چاه ندارند و ذيل برگه را كليه ورثه امضا نموده اندبعد از 26 سال كه اختلاف حاصل شده با توجه به اينكه در در قطعه زمين و دو منزل اختلافي وجود ندارد ورثه ادعا نموده اند كه مالك چاه نيز هستندآيا ورثه در چاه مالكيتي دارند يا فقط در امتيازپروانه چاه لطفا جهت دفاع در محكمه اينجانب را راهنمايي فرماييد چنانچه ماده قانوني يا راي وحدت رويه اي وجود دارد بيان فرماييد
با تشكر
پرسش :
 
همكار عزيز سلام در خصوص موضوع راي وحدت رويه اي نديدم ضمن آنكه با توافقات وراث واقرار ايشان به نداشتن سهم در چاه مورد ادعا حقي در آن برايشان متصور نيست اما اگر پروانه صادره امتيازي داشته باشد در ان سهيم خواهند بود.مواد قانوني ماده 10و1275و1301قانون مدني قابل استناد است.سربازي18/7/85
پاسخ :
 

 
peyman
نام :
 
با سلام و عرض تشکر خدمت جنابعالي
خانم بنده بعد از يک ماه و نيم که از زندگي مشترکمان مي گذرد به منزل پدريشان مراجعه کرده و بعد مراجعت من و پدرم امتناع کرده است و اکنون مهريه خود را به اجرا گذاشته است و اينجانب بدليل بده کار بودن ماشينم و موبايلم را به خواهرم انتقال دادم حال ايشان کيفري فرار از دين از من شکايتي کردند .
سوال اينکه آيا صرف پرداخت قسط خودرو ميتوانم اثبات کنم مقروض بودم؟
۲.ايشان در خواست نفقه کردند آيا با وجود اينکه خودشان ممانعت کردند مستحق خواهد بود؟
۳-ايشان هنگام توقيف جهيزيه بدون اطلاع بنده صرف داشتن حکم انجام دادند و وسايل من را هم بردند چگونه مي توانم پيگيري کنم؟
۴- بنده از ايشان بعنوان تدليس (داشتن هپاتيت بي) شکايت کردم که در دادگاه بدوي محکوم شدم که ايشان صرف زدن واکسن بعد دو سال من اکتفا کرده و حکم بنفع ايشان بوده آيا در دادگاه تجديد نظر مي توانم اثبات کنم يا خير؟
۵- در اين حالت چگونه طلاق داده مي شود آيا مي تواند اقدام کند؟
با احترام
پرسش :
 
با سلام وارادت 1-انتقال خودرو وموبايل به خواهر قرينه مناسبي براي فرار از پرداخت دين است.البته خودرو و تلفن همراه در صورت نياز شما مي تواند جزء مستثنيات دين باشد كه قابل توقيف نخواهد بود. 2-تا زماني كه عدم تمكين وي بدون عذر موجه اثبات نگرديده يعني حكم قطعي بر الزام به تمكين صادر نشده وي مستحق نفقه خواهد بود. 3-در صورت اثبات و سوء نيت ,وي مرتكب خيانت در امانت شده است 4-با توجه به محتويات پرونده مي توان اظهار نظر كرد. 5-طلاق از ناحيه زوجه بايد مبتني بر دلايل كافي ناظر به عسر وحرج وسوءمعاشرت باشد وضعيت شما برايم مبهم است.سربازي25/7/85
پاسخ :
 

 
محسن
نام :
 
سلام :
در تاريخ 27.6.85موتورم سرقت شد من بعد از گذشت 2 روز اعلام سرقت رو انجام دادم ......
حالا پس از گذشت چند ماه موتور پيدا شده من هم به دادگاه رفته و مراحل ترخيص موتور از پاركينگ را انجام دادم .

حالا از شما متن دادخواست جهت ادعاي خسارت وارده به موتور سيكلت را دارم


با تشكر م
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
رضا پورزینال
نام :
 
پدری قبل از فوت قطعه زمینی را بین فرزندان خود به وکالت بلاعزل منتقل می کند بعد از فوت طبق وصیت نامه رسمی معلوم میشود که ثلث اموال خود را به همسر وبعد آن به تنها پسر خود منتقل کرده است آیا قبل از فوت همسر میتوان ثلث اموال را به پسرمنتقل نود 2-آیا قطعه زمین مذکور جزو ثلث اموال متوفی محسوب میشود یا وراث می توانند بطرفیت سایر وراث الزام به تنظیم سند رسمی بنمایند؟
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
زمانی
نام :
 
با سلام خدمت شما

تنفيذ وکالتنامه وکيل توسط وراث موکل بعد از فوت موکل به چه صورت انجام ميپذبرد.ايا نياز به مراجعه به دادگاه است يا توسط محضرانجام ميپذيرد.و ايا بعد از تنفيذ وکيل توسط وراث .امضاي انجام شده بعد از فوت موکل و قبل از تنفيذ وراث .معتبر ميشود يا خير؟
با تشکر
پرسش :
 
با فوت موكل وكالت اعطائي باطل مي شود نه غير نافذ تا با تنفيذ وراث اعتبار يابد .بنا بر تنفيذ وكالتنامه مورد سوال قانونا مقدور نيست.وراث پس از حصر وراثت مي توانند وكالت ديگري اعطا نمايند.سربازي26/7/85
پاسخ :
 

 
نيما
نام :
 
باسلام
اگر زن درخواست مهريه كند وبا توقيف و فروش اموال مرد به مهريه اش برسد و مرد درخواست تمكين نمايد و زن خواهان طلاق باشد بدون هيچ دليل محكمه پسندي مرد تا كي مي تواند از طلاق زن خود داري كند و اين دوره تسلسل تا چند سال ادامه خواهد يافت با توجه به اينكه مرد مهريه را پرداخت نموده و به هيچ عنوان حاضر به طلاق زن نمي باشد .( تاكيد ميكنم با فرض اينكه زن هيچ دليل موجهي نداشته باشد ) آيا قانون در چه شرايطي مرد را مجبور ميكند كه زن را طلاق دهد و مرد به فرض با يك ماه زندگي مشتر ك بايد مهريه را بدهد و زن را طلاق دهد آيا به صرف اظهار زن كه ديگر قادر به زندگي نيست و چون مهريه اش را نيز گرفته خواهان جدايي باشد ؟ حق و حقوق مرد و زيان مالي كه ديده چه خواهد شد .آيا اگر دادگاه به مرد اجازه ازدواج دوم را داد براي زن حق طلاق ايجاد مي شود ؟ و اگر مرد ازدواج نكرد تا چند سال ميتواند زنش را طلاق ندهد آيا مثل محكوميتهاي مالي كه يوم الادي دارد چنين حقي براي مرد براي عدم طلاق زن است ؟ و يا اينكه بعد از يكي دو سال دادگاه مثلا با فرض عسر و حرج براي زن و يااينكه زن به هيچ عنوان حاصر به تمكين نيست و ... حق طلاق را به زن خواهد داد با توجه به اينكه در اين مدت خود زن تمكين نكرده و دادگاه راي به تمكين زن داده است . با تشكرات فراوان
پرسش :
 
با سلام از فحواي سوال شما لجاجت طرفين كاملا محسوس است مسلما اين كشمكش فرسايشي روزي بدون برنده واقعي به پايان خواهد رسيد بهترين راه حل مصالحه طرفين است كه با وساطت شخصي آگاه ميسر است.اما زوجه تازماني كه دليل موجهي براي طلاق نداشته باشد امكان طلاق ندارد در وضعيتي كه به سبب عملكرد خويش در عسر وحرج هم باشد صرفا با بذل مهريه مي تواند تقاضاي طلاق داشته باشد.سربازي26/7/85
پاسخ :
 

 
راضيه
نام :
 
اگر شخصي به وکيلي مراجعه کند و از جانب چند نفر وکالت نامه رسمي داشته باشد که در رابطه با موضوعي وکيل بگيرند وکيل آيا بايد نام همين فرد را در قرداد وکالت قيد نمايد يا بايد نامه همه آنها و امضاء آنان در قرداد وکالت باشد و در چه صورتي بعدا در دادگاه ايجاد مشکل نمي شود.
پرسش :
 
نام موكلين موكل يعني موكلين مع الواسطه را نوشته وقيد مي كند با وكالت مع الواسطه آقا يا خانم x(وكيل ايشان).سربازي28/7/85
پاسخ :
 

 
hamid imani
نام :
 
با سلام و احترام
صلح نمودن یک دارائی مانند یک واحد آپارتمان به چه معنی است؟ من مایل هستم بدون هزینه های هنگفت نقل و انتقال سه دانگ از منزل شخصی خود را به همسرم تقدیم نمایم آیا میتوانم سه دانگ آن را صلح نمایم و آیا این بعد از مرگ من هم قابل استناد و استفاده ایشان هست؟
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
حيدر
نام :
 
با سلام وخسته نباشيد
اينجانب پدر ۵ فرزند ميباشم خانه اي دارم كه يخولاهم فقط بعد از مرگم به يكي از فرزندانم برسد و بقيه هيچ گونه دخل و تصرفي در آن نداشته باشند و در حال حاضر هم نمي خواهم سند مالكيت را به نام او تنظيم كنم و نميدانم از نظر حقوقي چه گونه رفتار كنم كه فردار بعد از مرگم فرزندان ديگرم اصلا نتوانند اعتراضي كنند خواهش ميكنم به پدر ۶۰ ساله كمك كنيد.
خداوند ياور وپشتيبانتان باشد
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
امير قاسمي
نام :
 
باسلام وتشکر از توجه وپاسخ شما جواب سپوال من را در تاريخ ۲۸/۷ لطف فرموديد ولي چون نکته مبهمي داشتم سوال وجواب را دوباره تکرار ميکنم وبعد سپوالم را ميپرسم
من كارمند رسمي يك شركت دولتي هستم مهريه همسرم ۵۰۰ سكه است مابه خانه خود نرفتيم ولي هم بستر شديم من يك خانه دارم كه سندش بنامم هست وفعلا خالي هست من منزل پدرم هستم وايشان فوت كرده وشش وارث دارد آيا درصورت به اجراگذاشتن مهريه با حقوق ماهيانه ۳۵۰ هزار تومان يك سوم حقوقم را ميگيرد .يا خانه ام رانيز توقيف مي كند وآيا توقيف يعني عدم توانائي در نقل وانتقال ومن ميتوانم ساكن شوم در آن يا اينكه دادگاه آن راضبط ميكند و به او ميدهد
پاسخ : با سلام وسپاس از لطف شما اگر در منزل مرحوم پدرتان ساكن هستيد منزل خودتان قابل توقيف است واگر در منزل خودتان ساكن باشيد منزل پدرتان به نسبت سهم الارث شما قابل توقيف خواهد بود.توقيف به معني عدم امكان نقل وانتقال است تا زمان قطعيت محكوميت شما وصدور اجرائيه وعدم پرداخت محكوم به وبعد از آن ارزيابي شده به مزايده گذاشته مي شود.سربازي28/7/85
سپوال : من قطعا بايد مهريه را بپردازم ومحکوم ميشوم اما اگر من بگويم منزل خودم ساکنم و تقاضاي اعسار کنم وبا توجه به اينکه کارمند رسمي دولت هستم و ميخواهم مهريه را متناسب با حقوق ۳۵۰ هزار توماني بدهم آيا بازهم سهم الارث من يا خانه من به مزايده گذاشته ميشود .
پرسش :
 
دوست عزيز زماني كه اموالي بنام شما وجود دارد يا سهم الارثي داريد كه محكوم له مي تواند به حكم قانون آنرا توقيف وارزيابي نموده وطلب خود را وصول نمايد وصول قسطي از حقوق شما مطرح نمي شود.بله سهم الارث شما توقيف مي شود.سربازي30/7/85
پاسخ :
 

 
hamid
نام :
 
با سلام و قبولي طاعات
با توجه به اينکه اين سپوال را براي بار دوم مطرح مي کنم و جوابي دريافت نکردم از شما تقاضاي مشورت داشته و منتظر جواب حضرتعالي هستم
اينجانب وکيل پرونده حقوقي هستم که اداره منابع طبيعي اقدام به دادخواست ابطال ۱۲ هکتار از سند موکل نموده است بدين شرح که موکل و ديگر زارعين از سال ۱۳۳۳ و يد ماقبل بوسيله آباو اجدادشان بر روي قطعه زميني به وسعت ۱۲۰ هکتار کشت و زرع و تصرفشان مي باشد که در مرحله سوم اصلاحات ارضي سال ۱۳۵۱ موکل و ديگر زارعين زمين فوق يک پنجم آبي و يک دهم ديمي از اداره اصلاحات ارضي آن زمان خريده اند و ثمن راپرداخت کرده اند و سند اصلاحات ارضي صادر و تحويل موکل و ديگر زارعين شده از زمين فوق ۱۲ هکتار آن ثبت نموده اند و ما بقي آن از اداره فوق الذکر تقاضاي ثبت نموده اند در سال ۱۳۴۹ اداره منابع طبيعي آن زمان مي گويد زمين منابع ملي است اما آگهي نکرده است در سال ۱۳۵۴ آگهي مي کند و زمين را منابع ملي اعلام مي کند يعني بعد از سند رسمي اصلاحات ارضي موکل و زارعين ضمنا اداره اصلاحات ارضي در سال ۱۳۵۱ در پلاک زمين فروخته شده به موکلين اشتباه مي کند و پلاک روستاي همجوار مي باشد که در حال حاضر پلاک اصلاح شده است و زمين موکل داراي پلاک جديد مي باشد در۱۳۷۸ اداره منابع طبيعي دادخواست خلع يدبه طرفيت موکل داده است در دادگاه شهرستان به دليل اشتباه بودن پلاک حکم به خلع يد موکلان صادر مي گردد به هر ترتيب با اعتراض موکل و زارعين پرونده در شعبه ۸ ديوان عالي کشور مطرح و ديوان عالي کشور به دادگاه شهرستان صادر کننده حکم بدوي نيابت جهت کارشناسي مي دهد هيپت کارشناسان به نفع موکلان اعلام نظر ميدهد و صراحتا اظهار نظر مي کند که زمين طبق اسناد و مدارک امور اراضي درست و طبق نقشه مي باشد فقط در پلاک اشتباه شده که آن هم قابل اصلاح است و نهايتا دادگاه بدوي اقدام به صدور حکم به نفع موکل مي کند و در دادگاه تجديدنظر آن سال حکم قطعيت پيدا ميکند.آيابا توجه به اينکه يکبار به موضوع خلع يد در مورد اين پرونده مورد رسيدگي قرار گرفته و با توجه به اينکه اداره منابع طبيعي تقاضاي ابطال سند ۱۲ هکتار سند موکل که طبق ماده ۱۴۷و۱۴۸ قانون ثبت طبق بند ۶ ماده ۸۴ قانون آيين دادرسي امر مختومه دارد ياخير؟و دوم اينکه جهت دفاع در محکمه ازموکل جهت جلوگيري از ابطال سندتقاضاي مشورت و راهنمايي مورد استدعاست سوم اينکه ماده قانوني يا راي وحدت رويه يا نظريه مشورتي وجود دارد مرقوم فرماييد
يا تشکر از شما همکار محترم
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
pedram
نام :
 
با سلام و عرض اردات
بنده در سال ۸۱ با همسرم عقد کرديم.بنا به دروغ هاپي که ايشان گفته از جمله از خانواده اش و حتي از بيماريشان (هپاتيت) بنده ديگر احساسي نسبت به ايشان نداشته و چند بار به مشاورهاي مختلف مراجعه کرديم.نهايتا علي رغم ميل باطنيم در سال ۸۴ ازدواج کرديم (عروسي) و بعد از يکماه بعد از يک در گيري بنده ايشان را به منزل پدرشان بردم و بعد از يک هفته بنده باتفاق خانواده ام مراجعه کرديم و ايشان ممانعت کردند و بعد از چند روزي هم مهريه شان باجرا گذاشتن و نفقه را همين طور:
سوال :۱) آيا ايشان مستحق نفقه خواهند بود؟
۲) در صورتيکه بنده ماشينم را بدليل مقروض بودن فروختم و حتي خريدار به کس ديگري فروخته مي توان فرار از دين از من شکايتي کنند؟
۳) ايشان ازين طريق قصد تنگنا قرار دادن من را دارند آيا مي تواند صرف داشتن يک مدرک (عکس) با يکي از همکارام جدا شود؟
در پايان ضمن تشکر و خسته نباشيد خدمت جنابعالي ‌چه راهي وجود دارد که راحتتر بتوانم از اين مخصصه نجات پيدا کنم ؟
پرسش :
 
با سلام 1-بله تا زمانيكه عدم تمكين بلاوجه وي در دادگاه اثبات نشود . 2-در صورتيكه سوءنيت شما در فروش احراز شود آري. 3-لطفاتوضيح بيشتري بدهيد. 4-بهترين راه توافق است در همه مسائل واگر نشد حق حقوق ايشان را پرداخت كنيد وطلاق دهيد.سربازي30/7/85
پاسخ :
 

 
ماريا
نام :
 
حدود سه سال است برادرم با خانمش مشكل دارد. هر دو در يك شركت خصوصي كار ميكردند و با رئيس شركت ارتباط خيلي صميمي و رفت و آمد خانوادگي داشتند به گفته برادرم متوجه ارتباط خانمش با رئيس شركت شد كه اصرار داشت خانمش از شركت بيرون بيايد و سر كار نرود. در حال حاضر برادرم خود يك شركت خصوصي دارد. و به راحتي ميتواند از عهده مخارج زن و دو فرزندش برآيد. اما بعد از اينكه از خانمش شكايت كرده جهت منع اشتغال راي قاضي بر اين بوده كه چون برادرم نميتواند خرج خانوادهاش را بكشد خانمش بايد كار كند تا خرج خود و فرزندانش را در آورد. ضمناً حدود 15 سال از ازدواجشان ميگذرد و خانه به نام خانم است . كه با همدستي رئيس شركت برادرم را اغفال كردند و خانه را بنام خانم كردند.
در صورتي كه برادرم به كار گذاشتن نوار در شركت از ارتباط نامشروع آنها مطوئن شده است اما نوار در دادگاه مورد تأييد نيست. ميخواستم بدانم اگر بخواهد تقاضاي طلاق بدهد . چه وضعيتي دارد. هم از نظر فرزندان دو دختر 15 و 12 ساله و هم از نظر نفقه .

پرسش :
 
از وضعیتی که شرح داده اید متاسفم اما در صورت طلاق نفقه ایشان تا پایان عده بر عهده برادرتان است ضمن آنکه چون دختران بالغ شده اند انتخاب حضانت با خودشان است.سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
سید عبدالعلی حسنی
نام :
 





چند ماه پيش سرقفلي مغازه اي رااز فردي که سرقفلي مغازه بر اساس وکالتنامه رسمي بنام او بود به مبلغ سي وپنج ميليون تومان در مشاور املاک خريداري نمودم رضايت مالک با فروشنده بوده ومالک حضور نداشته وفروشنامه را امضا نکرده يک ميليون تومان نقد وچهارده ميليون تومان چک روز بعد داده وقرارشد بعد از وصول اين چک مغازه را روز بعد تحويل وچک دوم به مبلغ پانزده ميليون را ازبنگاه تحويل بگيرد بعد چند روز ادعاي مغمونيت داشته ومغازه را که۹۵درصد درحضور نماينده مشاور املاک طي دو شب خالي کرده دوباره وسيله ريخته درصورتيکه خيار غبن را از خود سلب نموده وچک ۱۵۰۰۰۰۰۰توماني نزد بنگاه بوده ومحل آن تامين است عدم حضور در دفترخانه را گرفته ام درصورت عدم حضور خسارت ۵۰۰۰۰۰۰تومان وبه ازاي هر روز ۱۰۰۰۰تومان ضرروزيان پيش بيني وبه طرف اين حق داده شده که با مراجعه به دادگاه درخواست انتقال سند بنام خود را نمايد قبلا شما فرموديد ميتوانم مغازه را بدست آورم اما در حال حاضر مالک بر عليه مستاجر خود (فروشنده)شکايت کرده وقصد گرفتن مغازه را دارد وقاضي هم جهت صدور حکم رضايت مالک رااجباري بيان کرده ومالک هم رضايت نمي دهدخواهشمندم مرا راهنماييکنيد وکيل هم دارم
پرسش :
 
دوست عزيز با توجه به اينكه وكيل داريد ومسلما با ملاحظه مدارك بهتر از من مي تواند شما را راهنمائي كند مناسب تر است از همان طريق پيگيري نمائيد .سربازي
پاسخ :
 

 
نیما
نام :
 
با سلام و تشكر از جنابعالي
خانم بنده بعد از 20 روزي كه در منزل مستقل بنده بودند بعلت پاره ای مشکلات بوجود آمده بصورت باكره منزل را ترك كرده و از آمدن امتناع مي كنند آیا مي توانند از حق حبس استفاده كنند .
جوابی که به من در سایت judiciarybar.net داده شد این است (((در صورت خودداري زوج از پرداخت مهريه زوجه مي تواند از حق حبس ولو از مضاجعه و تقبيل با شوهر خود استفاده نماييد. )))
در سايت معاونت آموزش قوه قضائيه چيزي غير از اينكه ایشان فرمودند من دیدم اميدوارم راهنمائيم كنيد و بفرمائيد به كدام روش در دادگاهها اعمال نظر مي شود و آيا من مي توانم به آن استناد كنم یا خیر .

سوال و جواب از سایت معاونت آموزش قوه قضائيه . « آيا زوجه ميتواند پس از بذل تمكين و ناتوانى زوج از ازاله بكارت در قبال درخواست تمكين مجدد از سوى زوج، آن را منوط به اخذ مهريه نموده از حق حبس استفاده نمايد ؟»

الف - نظر اكثريت : مستفاد از مواد 1085 و 1086 قانون مدنى تمكين به معناى خاص اعم از مضاجعه و تقبيل و .... است و در فرض بذل تمكين اقدام زوجه، مسقط حق وى از طلب مهريه قبل از تمكين است هر چند دخول نشده باشد.

ب - نظر اقليت : در فرض عدم دخول زوجه ميتواند از حق حبس استفاده نمايد، چون در صورت شك بقاى حق حبس استصحاب ميشود.
نشست (5) مدنى ** : نظر اكثريت نشست قضايى دادگسترى زنجان كه در بهمن ماه سال 1379 ابراز گرديده مورد تأييد است.
http://www.law-
training.org/Root/publication/books/content/0020/inter111438.aspx و با

توجه به اينكه بودن خانم در منزل بنده به مدت 20 روز مگر به منزله بذل تمكين نيست ؟ ودر جواب فوق صراحتا اشاره دارد هرچند دخول نشده باشد حق حبس مسقط است و با توجه به مورد بالا منظور از (نشست (5) مدنى ) چيست آيا به منزله قانون و يا وحدت رويه بوده و محاكم ملزم به رعايت موارد فوق هستند يا خير .
در ضمن خانم با وجود عدم ازاله بکارت کل مهر را ميتوانند خواهان باشند يا نصف آن را با تشكر

پرسش :
 
با سلام همانگونه كه ملاحظه مي فرمائيد موضوع اختلافي است برخي از حقوقدانان معتقدند دخول را شرط مي دانند وبرخي تمكين خاص را شامل مضاجعه وتقبيل نيز مي دانند از اينرو در اينكه با فرض اعلامي آيا حق حبس ساقط گرديده يا نه اختلاف اساسي وجود دارد .با توجه به نظر اكثريت بودن همسرتان در منزل شما تمكين محسوب وحق حبس ساقط گرديده است. منظور از نشست 5 و...در پاسخ دريافتي شما نشست قضائي قضات شهرستان ...است كه نتيجه در كمسيوني در تهران مجددا بررسي مي گردد وصرفا جنبه مشورتي دارد ودادگاه ها الزامي به تبعيت از آن ندارند.با عدم ازاله بكارت نصف مهريه به ايشان تعلق ميگيرد.سربازي14/8/85
پاسخ :
 

 
فهيمه
نام :
 
با سلام و خسته نباشيد
مي خواهم بدانم حكمي كه براي پنج ميليون و پانصد هزار تومان چك برگشتي تعيين مي شود چيست. زيرا قاضي براي پدر من دو سال حبس و رد مال صادر كرده است مي خواهم بدانم اين حكم عادلانه است.
2- ما دو سال پيش يك وكيل كرفتيم و حق وكالت را 4 ميليون تعيين نمودند و در قرارداد ذكر شد كه نيمي از حق وكالت قبل از شروع كار و نيمي ديگر در پايان كار پرونده و بهعد از به نتيجه رسيدن آن پرداخت شود وليكن بعد از دو سال كه وكيل براي ما هيچ كاري نكرده و پرونده را پيش نبرده و حال ادعا مي كند كه ما به او پولي نداده ايم در صورتي كه داخل قرارداد ذكر شده كه دو ميليون گرفته و هر وقت كه با او تماس مي گيريم يا جواب نمي دهد و يا اينكه تلفن او روي پيغام گير است و يا به امروز و فردا مي كند مي خواستم بدانم چه بايد بكنيم.
از توجه شما متشكرم.
پرسش :
 
جواب سوال اول را داده ام مي توانيد ملاحظه فرمائيد در مورد سوال دوم نيز لطفا با من تماس بگيريد.سربازي27/8/85
پاسخ :
 

 
سيد عليرضا تقوي
نام :
 
با سلام
باستحضار ميرساند که پدر اينجانب ۸ ماه قبل به دليل دلسوزي منزل طبقه پاپين خود را به ۳ نفر يک مادر و دختر و پسر ه مبلغ بسيار کم اجاره داد و يک قرارداد داخلي خودشان امضا کردند ولي از ان روز به بعد به دليل مشکلات فراواني که اين خانواده براي ايشان ايجاد مي کنند وبه طوريکه ناگهان با فحاشي و ابرو ريزي با عث استرس شديد به پدر و مادر پير اينجانب زندگي را مختل نموده اند و اخرين بار با مراجعه به درب منزل شروع به فحاشي و درگيري نموده که با وساطت پليس ۱۱۰ کار به شکايت از طريق کلانتري کشيده شدو لي به احضاريه توجه نکرده و در کلانتري حاضر نشدند سپس که پرونده به دادگستري ارجاع پيدا کرده انها هم به دليل گمراه کردن جريان دادرسي اقدام به شکايت نموده اند تا به اين وسيله و روش ادامه دهند و همچنان مشکل افريني کنند که با توجه به مريضي مادر و پدر و سن بالاي انها شديداٌ نگران هستم لطفاٌ کمکم نماپيد
پرسش :
 
جناب آقاي تقوي سلام نمي دانم مشكلي كه كمك خواسته ايد چيست بابت اجاره نامه يا شكايت ايشان؟ لطفا تماس بگيريد.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
shokoohy
نام :
 
ا سلام
فرض بفرمائيد كه دختر مجردي شناسنامه خود را گم مي كند و با المثني با مردي ازدواج ميكند به طوري كه اين ازدواج در المثتي ثبت مي گردد.بعد از مدتي شناسنامه اصلي پيدا شده و اين بار اين زن با

شناسنامه اصلي خود با مرد ديگري ازدواج مي نمايد( بدون آگاهي مرد اول و دوم).
حال تكليف اين دو مرد چه خواهد شد؟ اگر مرد دوم نخواهد كه به هيچ وجه طلاق بدهد چه مي شود؟ حكم كيفري زن چي مي باشد؟
با تشكر
پرسش :
 
ازدواج دوم اين زن باطل ومستوجب مجازات كيفري است .ازدواج دوم به خودي خود باطل است ونيازي به طلاق نيست .علاوه بر مجازات زاني مطابق ماده 647قانون مجازات اسلامي به تحمل 6ماه تا2سال زندان محكوم مي شود.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
ياري
نام :
 
باتقديم احترام .حدود يك سال ميباشد كه در دادگاههاي خانواده كرمانشاه گرفتار ميباشم و ميخواهم زنم را طلاق بدهم و نه ماه گذشت تا دادنامه عدم سازش صادر شد ولي ‌‌بعد از نوزده روز طرفم به راي دادگاه بدوي اعتراض نمود كه بدون در نظر گرفتن خواسته ام مبني بر عدم طلاق و جدايي راي صادر شده است لايحه اي تهيه و به دادگاه دادم كه حق طلاق يك طرفه برابر ماده قانوني با مرد است و حاضرم حق و حقوق قانوني زوجه را بدهم حال با عنايت به اينكه بنده كارمند يكي از ادارات دولتي بوده و از نظر زماني و روحي رواني اين قضيه تاثير بدي روي من گذاشته ميخواهم بدانم كه چه مدت طول ميكشد تادادگاه تجديد نظر حكم جديد را صادر نمايدوبا توجه به عدم توانايي ام در دادن نقدي مهريه دادگاه اوليه چه مدت زمان ميبرد كه درخواست تقسيط را قبول نمايد كه از ماده ۲ رهايي يابم در ضمن ميزان مهريه ۲۷۵ سكه تمام بهار آزادي است و حقو قم ۲۵۵۰۰۰ تومان.قاضي آيا ميتواند ماهيانه ۱ سكه برايم ماهيانه مقرر كند.و تا آخر حكم قطعي چقدر زمان ديكر مانده وآيا در صورت مشخص شدن ميزان دادن ماهيانه مهريه حتي درصورت اعتراض مجدد زوجه ميتوانم او را تا حكم جديد دادگاه تجديد نظر طلاق بدهم.خداوند نگهدار شما باشد.















پرسش :
 
دوست عزيز مدت زمان رسيدگي نا مشخص است ونمي توان زماني را يراي آن تعيين كرد.نحوه تعيين اقساط بر اساس تشخيص قاضي صادر كننده راي است كه با توجه به تمكن مالي تعيين مي شود .احكام تا قطعي نشود قابل اجرا نيست.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
ثمين
نام :
 
سلام و عرض ادب
جناب آقاي سربازي در رابطه با روشن شدن وضعيت ارثيه پدري در خانواده خود چند سوال دارم . ممنون مي شوم اگر راهنمايي كنيد.
1- آيا در بين ورثه مي توان يكي از طرف فقط سه يا چهار نفر وكيل شود و نسبت به تعيين وضعيت ارثيه اقدام كند؟
اگر بقيه وكالت ندهند چگونه بايد با آنها در مورد موضوعات مربوطه هماهنگ شد؟ منظورم مثلا اگر پولي هزينه شود و يا نياز به امضا و يا موارد ديگر است.
2- حدود اختيارات كسي كه وكيل بقيه شده چگونه تعيين مي شود ؟ آيا ممكن است پيش نويس آن را در اختيارم قرار دهيد؟
3- اگر فردي كه وكيل چند نفر از ورثه شده باشد و بخواهد يك وكيل حقوقي گرفته تا وي دنبال مسايل اداري و اجرايي و يا حتي هماهنگي بين بقيه ورثه برود ؛ چكار بايد بكند ؟
4- سوال آخر من در مورد وضعيت يك مغازه است. مرحوم پدرم چندين سال پيش مغازه اي را از فردي گرفته در حاليكه پولي بابت سرقفلي به مالك نداده و فقط ماهانه و يا شايد هم سالانه مبلغي را به عنوان اجاره پرداخت نموده است. حالا اين سوال پيش آمده كه تقسيم اين مغازه بين ورثه چگونه وضعيتي دارد؟ نسبت سهم مالك و سهم همه ورثه چگونه است؟ و چند درصد براي مالك و چند درصد براي ورثه است؟
خواهشمند است هر بند را برايم روشن كرده تا اگر شما راضي باشيد سوالات بعدي را هم بپرسم.
سپاسگزارم از زحمات شما
پرسش :
 
دوست عزيز من هيچگونه نارضايتي از طرح سوالات ندارم ولي انصافا امكان پاسخگوئي به اين همه سوال را با ابهامات آن ندارم لطفا يا تماس بگيريد يا حضورا مراجعه كنيد .سربازي27/8/85
پاسخ :
 

 
محمدی
نام :
 
با سلام و احترام
بنده در سال 80 بواسطه net با همسرم آشنا شدم و سال 81 عقد کردم و از آن زمان با توجه به مشکل فرهنگی و بر خلاف توافقات ایشان نمی توانستند به منزل ما بیایند و حتی من هم نمی توانستم آنجا بروم. این کشمکش ادامه داشت و با توجه به دروغهای همسرم بنده احساسی به ادامه زندگی با ایشان نداشتم و حتی پیش چند مشاور رفتیم و توصیه می کردند که ادامه داده نشود.علیرغم آن در سال 84 عروسی کردیم و بعد از 1 ماه و اندی پی بردم ایشان مبتلا به بیماری هپاتیت B میباشد و ایشان مهرشان را اجرا و بنده نیز از ایشان بعنوان تدلیس شکایت کردم و در بدوی رد شده و دلیل آن تزریق واکسن در سال 83 بوده و خانمم از دفتر چه بیمه من کنده بود...
سوال 1: آیا صرف زدن واکسن میشود با توجه به استناد کرد و تدلیس را رد کرد؟
2 - با توجه به اینکه ایشان بدون اجازه بنده از منزل رفتند به منزل پدرشان ،مستحق نفقه است؟
3)با توجه به اعتراض اینجانب به حکم تدلیس آیا در تجدید نظر میتواند اثبات کنم و با توجه به اینکه استشهاد هم دارم مبنی بر آنکه این خانم و خانوادشان بیماری را عمدا پنهان کردند؟
4) جهت دریافت مهریه ایشان شکایت فرار از دین مطرح کردند و من با توجه به اینکه به خواهرم منتقل کردم و در دادگاه گفتم موبایل دست خودم هست و بدلیل ابزار کار من است نمی توانم منتقل کنم آنرا؟ آیا میتوان در نامه های اداری شرکت که شماره همراه ذکر میشود استناد کنم؟
پرسش :
 
1-ظاهرا منظور از زدن واكسن آنهم با استفاده از دفترچه شما اين بوده كه شما در سال 83 از بيماري وي اطلاع داشته ايد وبا توجه به اينكه در سال 84 عروسي كرده ايد در واقع از موضوع اطلاع داشته ايد وچون اطلاع داشته ايد تدليس معني ندارد.2- تا زماني كه حكم الزام به تمكين وي را ازدادگاه نگيريد وقطعي نشود به اين معني كه نشوز وي بدليل عدم عذر موجه اثبات نگردد مستحق نفقه خواهد بود. 3- متاسفانه استشهاد در اين مورد( وبه نظر اينجانب در تمامي موارد )تاثيري ندارد. 4-اگر ابزار كار است كه جزء مستثنيات دين خواهد بود وغير قابل توقيف است وضرورتي براي انتقال به ديگري نيست اگر هم منتقل كرده ايد براي عدم توقيف واين انتقال صوري بوده تا ابزار كارتان را ازدست ندهيد وعلت آن هم جهل به قانون بوده است مرتكب جرمي نشده ايد وشكايت ايشان قابل دفاع است.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
jazayeri
نام :
 
با سلام خدمت استاد ارجمند جناب سربازی
ضمن تشکر از راهنمائیهای راسخ ومتین حضرت عالی وهمکاران گرامیتان حقیر خواستار راهنمائیهای سودمند حضرت عالی در خصوص مشکلم هستم
حقیر بعد از خرج حدود 4 میلیون تومان هزینه تدارکات جشن عروسی وخرید تمامی وسایل زندگی پدر خانمم دو بار مراسم را در لحظات آخر با دلایلی واهی وبی منطق بهم زده ودر بار آخر اعلام عدم موافقت با شروع زندگیم با دخترش کرده وقتی از ایشان خسارتهای متحمله از بهم زدن مراسم را خواستم که دخترش را طلاق بدم موافقت نکرد وبا عدم آگاهی از قوانین مجبور شدم اظهار نامه تمکین بدهم که بلافاصله تمکین را مشروط بر گرفتن نصف مهریه که مهریه کامل 313سکه بود واستفاده از حق حبس( ماده 1085 )کرد من با حقوق 180هزار تومان در یک شرکت با قرارداد موقت کار میکنم که میخواهم اعسار بدهم ودرخواست قسط بندی کنم یعنی با این کار میخواهد فشار به من بیاورد ودخترش را طلاق بدهم ایشان هم یک وکیل با پولی که به دخترش دادم علیه من گرفته، بار سنگینی از این مساله متحمل شدم سئوال من از حضرتعالی راه قانونی وممکن برای اخذ مجوز ازدواج مجدد از دادگاه چیست؟ حالا که خانمم از پدرش پیروی میکند وهم وغم ایشان گرفتن یک پول مفت از من است من هم میخواهم ازدواج کنم واز این راه فشار به آنها بیاورم واین هم معقول نیست چند سال منتظر باشم تا قسط تمام شود وبعد ببینیم خانم تشریف فرما شوند یا خیر عاجزانه درخواست یک راه حل برای این معضل خانمانسوز جوانهای امثال من که فریب مهریه سنگین را خورده اند مساله آخر در صورت ازدواج مجدد زوج به هر دلیل زوجه حق طلاق پیدا خواهد کرد آخه این راه حل مناسب برای اعطای ازدواج مجدد برای زوجه غیر متمکنه است؟این حق طلاق با چه شرایطی است آیا طلاق خلع است؟با این توصیف قانون عملا حق طلاق را به زن داده است ویک فرجه بزرگ برای گسترش معذل ببخشید در نتیجه مطلب باید سر درب دفاتر ازدواج نوشته بشه اعطای وام بلاعوض برای خانمها !!!خواهشا جواب سئوالهایم را بدهید
پرسش :
 
آقاي جزايري عزيز سلام صرفنظر از اينكه پس از تقسيط مهريه وپرداخت قسط اول حق حبس موضوعيت خود را از دست ميدهد وزوجه مكلف به تمكين مي شود.با قوانين موجود وشروط مندرج در عقدنامه كه ظاهرا به امضاي جنابعالي نيز رسيده است پس از ازدواج زوج زوجه مي تواند تقاضاي طلاق نمايد.متاسفانه قانونگذاران ما در تصويب قوانين به نظرات اساتيد حقوق توجه لازم را نداشته اند واين امر باعث تصويب قوانيني گرديده كه نه حقوق زنان ونه حقوق مردان رعايت نشده است .در هر صورت فقط مي توانيم بگوئيم متاسفيم.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
m.m
نام :
 
30 سال سن دارم و تقريبا 4 ماه قبل با پسر خاله م بطور رسمي و دائم عقد کرديم. 10 روز بعد از عقد پسرخاله ام متوجه شد که من قبل از ازدواج دائمم با او به عقد موقت به معناي صيغه محرميت يک فرد ديگري درآمدم که ظاهرا مدت زمان يکساله ي آن به پايان نرسيده ولي چون حق فسخ بين من و آن مرد دوطرفه بوده من مهرم را به آن مرد بخشيدم و خود را آزاد نمودم.و عقد دائمم درحال حاضر حتي با داشتن استفتاييه از طرف دفتر مقام معظم رهبري در قم و صحت اين موضوع کاملا صحيح مي باشد.حال با اين تفاسير همسرم بعد از گذشت 50 روز از عقدمان و اينکه اشراف کامل داشت که اين عقد صحيح است در پي تقاضاي ايشان که مهرم را از 500 سکه به 14 سکه تقليل دهم و من نپذيرفتم مبادرت به شکايت کرده و در آن موضوع تدليس را مطرح نموده و تقاضاي فسخ نکاح نموده است. پرونده اينجانب در دادگاه کيفري خانواده در ورود به مرحله دوم است يعني از مرحله بازپرسي به شعبه ارجاع داده شده و براي من قرار تعقيب صادر شده و من با ضمانت آزاد شده ام. البته من وکيل گرفته ام ولي للها من قصد فريب ايشان را نداشته ام و حتي ايشان قبل از عقد از من در مورد سابقه ازدواج قبلي نپرسيده اند. ولي با استناد به يکي از مندرجات داخل عقدنامه که شهود ادعا مي کنند خانم سابقه ازدواج قبلي ندارد ايشان مرا مجرم دانسته. ميخواهم بدانم مراحل کيفري دادخواست ايشان عليه من چيست؟ وکيل من ادعا مي کند که پرونده قابل دفاع است و همسرم در اين مرحله فقط قصد آزار من را دارد آيا اين ادعا صحت دارد؟ حکم من چيست؟ لطفا جوابيه را فقط براي ايميلم بفرستيد
پرسش :
 
دوست عزيز چنانچه نتوانيد اثبات نمائيد كه وي از ازدواج قبلي شما مطلع بوده وشما او را فريب نداده ايد دادگاه مي تواندشما را مطابق ماده 647قانون مجازات اسلامي به 6ماه تا 2سال حبس محكوم نمايد البته در صورت وجود جهات تخفيف قابل تبديل به جزاي نقدي خواهد بود.سربازي11/9/85
پاسخ :
 

 
حمید یعقوبیان
نام :
 
با چگونه ميشود شکاياتي را به علت عدول از قرار داد رسمي مستاجر تنظيم نمود که موجب به تخليه مکان فوق شود.
ضمنا اجاره نامه مصوب قانون ۵۶ ميباشد.


اينجانب شکايتي را تحت عنوان عدول از قرار داد رسمی عنوان نمودم

قبل از شکایت تامین دلیل نمودم راجع اینکه مغازه از طریق مستاجر به 2 باب تبدیل شده است و دارای 2 جواز مجزا میباشد.



مستاجر يک باب دکان با زير راه پله جزء دکان اجاره نموده و پس از آن در سال 77 نئوپان زير راه پله را جدا و از طريق آن دو جواز يکي خرازي و يکي لوازم آرايشي گرفته است با اينکه شهرداري از تفکيک دو مغازه و زدن نيم سقف را تاييد نموده و همچنين تامين دليل يکي از شبعات دو باب بودن و زدن نيم سقف در مغازه فپق را تاييد نموده ولي دادگاه اين جانب را به علل زير محکوم نموده است لذا خوهشمند است در اين مورد آنگونه که شايسته ميدانيد مرا راهنمايي فرماييد ضمنا در یکی از بند های اجاره نامه قید گردیده انتقال به غیر مجاز است نه اینکه مغازه تفکیک شود و به دو قسمت تقسیم نموده و اجاره به غیر دهد

دادگاه بدوی به دلایل زیر رای به محکومیت من داده است:
اولا نسبت به اینکه خوانده مغازه را اجاره داده طبق قرار داد چنین صختی را داشته است
ثانیا خسب گزارش مامور قضایی در راستا معاینه محلی خوانده بین مغازه و راه پله نئوپان وصل نموده که صرف آن موجب هیات مغازه نمیشود
ثالثا شهودی نیز رای به این دادهاند که در زمان اجاره مغازه نیم سقف وجود داشته و ایشان تعقیری در آن بوجود نیاورده است
رابعا شهود طرف خواهان بطور ضد و نقیض شهادت داده و صراحتا بیان نداشته اند که بعد از اجاره تعقیراتی در آن بوجود آمده است.
لذا خواهشمند است اینجانب را جهت تجدید نظر خواهی در دادگاه راهنمایی کنید
پرسش :
 
با توضيحاتي كه داده ايد دادنامه صادره مخدوش بنظر مي رسد با توجه به پيچيدگي مباحث سرقفلي وتخليه آن وضرورت ملاحظه مدارك ومستندات مربوطه توصيه مي كنم از مشاوره حضوري استفاده نمائيد.سربازي8/9/85
پاسخ :
 

 
رضا طباطبایی
نام :
 
با سلام.از کسي کفالت کردم وبعد از مهلت ۲۰روزه موفق شدم متهم را تحويل دهم.به دادگاه تجديدنظر شکايت کردم۰آيا اگر تجديد نظر دستور ضبط وجه الکفاله را تاييد کند؛کاري متوانم انجام دهم؟
پرسش :
 
متاسفانه خير.مگر اينكه دادگاه تجديد نظر بر خلاف قانون ارفاق نمايد.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
سید عبدالعلی حسنی
نام :
 
زن و شهري که بچه نداشته باشند وقتي شوهرفوت نمايد به زن چه مقدار ارث اعم از منقول وغير منقول ميرسد و اگر شوهر کليه اموال را باتنظيم وصيت نامه بعد از مرگ خودش به زنش واگذار نمايد و در همان وصيت نامه بگويد بعد فوت زنم به فرد خاصي ميرسد تا چه اندازه قانونيست واگر وراث قبول نکنند جه ميشود
پرسش :
 
مطابق بند2ماده900قانون مدني زوجه در صورت فوت شوهر ربع تركه را به ارث مي برد 2-وصيتي كه فرموده ايد نافذ نيست بعلت اينكه وصيت تا ثلث اموال نافذ است ومازاد بر آن در صورتيكه وراث اجازه دهند صحيح خواهد بود.
پاسخ :
 

 
رضا
نام :
 
پدری قبل از فوت قطعه زمینی را بین فرزندان خود با وکالت بلاعزل منتقل می کند 1-آیا قطعه زمین مذکور در هنگام تعین ثلث اموال باید لحاظ شود؟2-آیا این وصیت که ثلث اموالم به همسرم برسد وبعد آن به یکی از فرزندانم برسد از نظر قانونی صحیح میباشد؟
پرسش :
 
همانگونه كه بارها بيان شده وكالت با انتقال يا بيع دو عقد متفاوت هستند كه آثار خاص خود را دارند يكي از اين آثار بطلان وكالت با فوت هر كدام از وكيل يا موكل است ودر اين مورد فرقي بين وكالت بلاعزل ووكالت قابل عزل نيست.بنابر اين اگرساير وراث انتقال شفاهي مرحوم را بپذيرند وامضاء نمايند يا به طريق ديگري انتقال اثبات شود قطعه زمين موصوف ماترك محسوب نمي شود والا بايد بعنوان ثلث منظور شود.2- وصيت تا ميزان ثلث اموال جايز وداراي نفوذ قانوني است.سربازي21/8/85
پاسخ :
 

 
هادی مسلمی
نام :
 
در پرونده ایی شاکی از من شکایت کرده ولی در دادگاه از شکایتش رسما صرفنظر کرده و رضایتش را رسما در پرونده ثبت کرده است. حال بعد از مدتها بر سر موضوع جدیدی اختلاف پیدا کرده و تهدید کرده که شکایتش را علیه من دوباره مطرح خواهد کرد، حال با توجه به اینکه مدتها از بسته شدن پرونده و همین طور منقضی شدن مهلت تجدید نظر پرونده قبلی می گذرد، می تواند به اسم پرونده قبلی علیه من شکایت کند و زیر حرفهایش و رضایتش در پرونده بزند؟
پرسش :
 
خیر در صورت اعلام انصراف وگذشت از شکایت امکان طرح مجدد همان شکایت ویا به جریان انداختن همان پرونده قانونا امکان پذیر نیست.سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
مهران
نام :
 
با عرض سلام و خسته نباشيد
اينجانب يک واحدی مسکونی از يک مجتمع را بصورت پيش خريد در سال 81 خريداری کرده ام
پارسال بعد از تحويل گرفتن واحد متوجه شدم که واحد من،قسمتی از پارکينگ مجتمع
است که به صورت غير قانونی تبديل به مسکونی شده.
از طرفی به علت شکايت ساکنين مجتمع از شخص سازنده به شهرداری،شهرداری در دادگاه
تجديد نظر حکم به تخريب واحد من داد،ولی سازنده بعدا در دادگاه استناد کرد که بنابر قانون شهرداری
در سال 81،اکثر سازنده ها،خلاف ميساختند و بعد جريمه خلاف را به شهرداری ميپرداختند
در نتيجه ديوان عدالت اداری حکم تخريب شهرداری را لغو کرد
از طرفی سازنده،الان در قيد حيات نيست و من الان در واحدم ساکن هستم
سوال من اين است که به نظر شما اين پرونده به کجا ختم ميشود؟آيا احتياج به گرفتن وکيل دارم؟
با توجه به فوت سازنده و ساکن بودن من در واحد،آيا امکان تخريب واحد من 100% از بين رفته است؟
خيلی ممنون
پرسش :
 
با تشكر از عنايت شما با توجه به نظر ديوان عدالت اداري كه حكم تخريب كمسيون ماده 100را نقض نموده ,امكان صدور حكم تخريب منتفي است نوعا در اينگونه موارد بر اساس فرمول خاصي كه بنا به موقعيت ملك متفاوت است جريمه اي در نظر گرفته مي شود.براي پاسخ دقيقتر مي توانيد مدارك مربوطه را برايم فكس يا ارسال نمائيد.سربازي30/8/85
پاسخ :
 

 
فرهاد
نام :
 
با سلام و عرض خسته نباشيد و تشكر وافر بابت اين اقدام فرهنگي شما
منزل پدري ما مغازه اي دارد كه چند سال قبل از سال 1355 بسته بوده و در اين سال با قولنامه اي دستي به اجاره واگذار شده و در سنوات بعد با توافقات دوستانه و بدون تمديد كتبي اجاره نامه ، اين امر استمرار داشته است .
از طرفي سابقه قبلي مغازه نشان ميدهد فرد ديگري كه زماني مغازه را در دست داشته ، بدون مراجعه به دادگاه ادعاي حق كسب و پيشه اي نموده و مستاجر فوق الاشاره بدون هماهنگي با پدر اينجانب مبلغي را به فرد مذكور داده و صلح نامه با وي تنظيم نموده است .
در حال حاضر هر سه اين افراد به رحمت ايزدي رفته اند و مغازه با همان شرايط قبلي در اختيار فرزند مستاجر مغازه ميباشد . ما بعلت رعايت حال و آسايش مادرمان پس از انحصار وراثت اقدامي جهت ساختمان و مغازه ننموده ايم ، ليكن پسر مستاجر مغازه از اين خلا استفاده نموده و ادعاي سرقفلي دارد . (پدر بنده سال 67 و پدر ايشان نيز در سال 70 فوت نموده اند)
سئوال
1. آيا صلح نامه فوق قانوني است
2. آيا ادامه حضور فرزند مستاجر پس از فوت پدرشان مانع قانوني ندارد
3. آيا حق كسب و پيشه جزو ماترك متوفي است و قابل وراثت است
4. اكنون خانه كاملا فرسوده شده و ميبايستي هر چه سريعتر تخريب و دوباره سازي شود و خطر تخريب و آسيب رسيدن به عابرين مشكلي براي ما شده است از آنجا كه در شرايط فعلي امكان تامين مطالبات مستاجر وجود ندارد ، با چه اقدامي ميتواند
أ‌- مغازه را پس گرفت
ب‌- خطر تخريب و آسيب هاي احتمالي را به حد اقل رساند
ت‌- آيا تخريب ساير قسمتهاي ساختمان بجز مغازه را ، جهت كاهش مخاطرات توصيه مينماييد
ث‌- شرايط فيزيكي ساختمان به چه مرجعي بايستي گزارش شود .
پرسش :
 
با تشکر از عنایت شما با توضیحاتی که فرموده اید سرقفلی به مستاجر تعلق می گیرد .سرقفلی نیز قابل وراثت است .وبا تخلف مستاجر در انتقال به غیر حق تخلیه برای شما ایجاد شده است که شرایطی دارد .برای اخذپاسخ کامل تر چون اطلاعات ناقص است لطفا تماس بگیرید.سربازی 27/8/85
پاسخ :
 

 
محمد
نام :
 
باسلام
حدود ۴ ماه است با همسرم عقد کرده ايم. روز اول که با هم صحبت کرديم به همسرم گفتم که من تازه سر کار رفته ام و چيزي ندارم و ايشان در پاسخ گفتند باشه من با همه چيز تو مي سازم حتي زير چادر زندگي مي کنيم و مشکلي ندارم. حالا بعد از اينکه ما عقد کرديم با دخالت هاي مادرش و خواهر کوچکترش هر چه برايش مي برم بي ارزش حسابش مي کند و باز مي گويد چيزي براي نياوردي. و هر دفعه ميگويد براي دختر خاله اي فلان چيز را خريده اند و تو برايم نخريدي و غيره .........
حالا تصميم گرفته ام ديگر سراغش نروم چون خيلي زبان درازي مي کند و هر چه دلش مي خواهد مي گويد و دلش رو خوش کرده به ۱۴ ميليون مهريه.
از شما خواهش مي کنم جواب سوالهاي مرا بدهيد.
۱- با توجه به اينکه هيچ گونه تماسي با هم نداشتيم مهريه همسرم چقدر مي شود
۲- آيا در صورت نداشتن تمامي مبلغ مهريه آيا مرا زنداني مي کنند.
۳- حقوق اينجانب ماهي ۱۷۰ هزار تومان است.
خواهش مي کنم جواب مرا زود بدهيد.
پرسش :
 
با سلام به مجرد عقد زن مالک تمام مهریه است وهر گونه تصرفی که بخواهد می تواند در آن داشته باشد. خیر در صورت اعسار ومطالبه مهریه توسط ایشان می توانید دادخواست اعسار به تقسیط داده تا مهریه قسطی شود در صورت پرداخت اقساط ,زندان یا اعمال ماده 2 منتفی است.سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
شهرام موظف
نام :
 
با سلام و خسته نباشيد .
پدر بنده در سال ۵۳ يک باب مغازه به صورت سر قفلي با اجاره نامه عادي و با قيد داشتن حق انتقال به غير خريداري نموده است . در بخش مشخصات طرفين معامله شغت پدرم را تعويض روغني قيد نموده اند ولي در متن قرارداد هيچگونه اشاره اي به آن نداشته ؛ فقط آنزمان شفاها گفته اند که شغل حرام شرع و يا مشروب فروشي و نيز آهنگري نميتواند انجام دهد . در سال ۱۳۸۰ به دليل خستگي و نيز مسن شدن پدرم مجبور به تغيير شغل نموده و به لوازم تحريري تغيير شغل داده ايم . اين در صورتي است که مالک اين بار نيز شفاها به ينده گفتند که هيچ مشکلي با تغيير شغل شما ندارم و بعد از آن به خاطر شغل جديد کادو ( گل ) آوردند . ولي ايشان بعد از ۶ ماه با اراپه دادخواستي به خاطر تغيير شغل تقاضاي تخليه از دادگاه کرده است . ما بعد از چند جلسه دادگاه اقدام به بازگشت به حالت اوليه نموده و دوباره تعويض روغني را داير نموديم .
سوال بنده اين است
۱- حکم دادگاه را چگونه پيش بيني مي کنيد و نظر حقوقي جنابعالي در اين مورد چيست ؟
۲- آيا مي توانيم با داشتن حق انقال به غير مغازه را به شخص ديگري واگذار کرده و رابطه مالک و مستاجري را که دادخواست بر مبناي آن تنظيم شده پايان داده و دادخواست بي نتيجه بماند؟
۳- آيا دريافت اجاره بها از طرف مالک در زمان لوازم تحريري دليل بر رضايت ايشان بر وضع جديد مغازه مي باشد يا خير ؟
۴- بنده به عنوان پسر خوانده در دادخواست مي توانم در دادگاه قانونا به عنوان شاهد که مالک شفاها اجازه تغيير شغل را داده و عنوان کرده که هيچ مشکلي ندارد حضور پيدا کنم ؟
با تشکر
پرسش :
 
اگر نتوانيد رضايت مالك را با تغيير شغل اثبات نمائيد كه ظاهرا نتوانسته ايد وشهادت شما نيز تاثيري در موضوع ندارد ,بعلت اينكه تخلف شما در تغيير شغل محقق شده است هر چند بعدا به شغل سابق برگشته باشيد حق تخليه براي مالك ايجاد شده است وانتقال به غير هم كمكي به شما نخواهد كرد.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
امير
نام :
 
چند شب قبل پس از مراجعه به منزل متوجه بهم ريختگي خانه شدم ابتدا فكر كردم دزد آمده اما بعدا ٌ با تلفن همسرم متوجه شدم كه ايشان تمامي اسناد و مدارك بنده را برداشته و به خانه پدرش رفته است و با مراجعه بنده به خانه پدرشان ايشان از بازگشت به منزل امتناع كرد و پدرشان نيز اقدام به ضرب و شتم بنده نمود . با توجه به اينكه ايشان بدون اجازه منزل را ترك كرده و همه مدارك بنده را نيز برده بود من به دادگاه شكايت كردم . ولي فكر ميكنم روند دادرسي طول بكشد و چون دسته چك و دفترچه هاي حساب پس انداز من را نيز برده براي گذران زندگي با مشكل مواجه هستم . ( كارمند هستم و درامد ديگري ندارم ) . خواهشمندم مرا راهنمايي بفرماييد .
پرسش :
 
اگر سوالتان در مورد امكان برداشت از حسابتان است مشكلي نداريد مي توانيد به بانك مراجعه نمائيد پس از احراز هويت امكان برداشت از حساب برايتان مقدور است.ضمن آنكه مي توانيد حسابتان را مسدود وحساب ديگري افتتاح كنيد.سربازي30/8/85
پاسخ :
 

 
میرزائی
نام :
 
با سلام وادب
خانم بنده ادم بسيار مشکوکي مي باشد و حتي به خواهر خودش برچسب مي زند و بعد از دو ماه ازدواج ما ايشان به منزل پدرشان رفته و عليرغم مراجعه ما توجهي نداشتند(بدليل شک به بنده )
و پس از ۴ ماه جهيزيش را انتقال داده و قسمتي از وسايلم را برده است.
حال با توجه به شکايت ايشان صدور قرار تامين جهيزيه صادر گرديده است.
اولا) چگونه مي توانم وسايلم را باز پس گيرم؟
۲) با توجه به اينکه ايشان اصلا به بنده اطلاع نداده است و بدون هماهنگي من وسايلم و جهيزيه اش را برده است چگونه مي توانم از حقم دفاع کنم؟
۳) آيا هزينه حق الوکاله را بنده بايد تقبل کنم؟
۴) در صورت صدور راي ‌چگونه مي توانم عکسهايم در روز انتقال جهيزيه باز پس گيرم؟
پرسش :
 
جناب ميرزائي براي صدور قرار تامين جهيزيه از طرف دادگاه خسارت احتمالي مطالبه مي شود تا ضرر وزيان احتمالي خوانده كه حضور ندارد تامين شود .چنانچه وسايل شما را برده مي توانيد به همان شعبه مراجعه نمائيد تا پس از اثبات موضوع وي را ملزم به استرداد وسايل خويش با خسارات وارده نمائيد.البته چنانچه اثبات نمائيد در بردن وسايل شما سوءنيت داشته است موضوع وصف كيفري نيز خواهد داشت. چنانچه در طرح دعوي وكيل گرفته شود و خوانده محكوم واقع شود در صورت مطالبه خواهان دادگاه خوانده را به پرداخت حق الوكاله وكيل خواهان محكوم خواهد نمود.سربازي6/9/85
پاسخ :
 

 
ندا
نام :
 
جناب آقاي سربازي

سلام اگر شاکي در پرونده کيفري قبل از دادن راي دادگاه رضايت کتبي و رسمي خود را اعلام نمايد و در پرونده رضايت او درج گردد ايا بعد از دادن راي دادگاه در زمان تجديد نظر دوباره مي تواند تجديد نظر بخواهد از راي دادگاه و يا با دادن رضايت حق خود را از هرگونه تجديدنظر خواهي و شکايتي ساقط مي کند؟
پرسش :
 
خانم ندا سلام بعد از اعلام گذشت در جرايم قابل گذشت پرونده با قرار موقوفي تعقيب مختومه مي گردد و امكان به جريان افتادن مجدد پرونده يا تعقيب متهم مقدور نيست.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
اللهیار
نام :
 
باسلام و خسته نباشید،در مادۀ واحده قانون طلاق مصوب 28 آبان 1371 مجمع تشخیص مصلحت در تبصرۀ 6 پیش شرط اجرای بندهای الف یا ب را عدم وجود شرط مالی ضمن عقد ذکر کرده که بنظر میرسد بند الف عقدنامه های بعد از سال 1363 (شرط تنصیف اموال) مانع از اجرای بندهای الف یا ب مذکور در تبصرۀ 6 ماده واحده میباشد.حال سؤال من این است که اگر طلاق بدلیل عدم تمکین و بدرخواست زوج باشد (در عقدنامه شرط تنصیف وجود دارد) به زوجه نصف اموال و اجرت المثل تعلق میگیرد یا خیر.
متشکرم
پرسش :
 
دوست عزيز به نكته مهم وظريفي اشاره فرموده ايد ,هر چند اينجانب معتقدم شرط تنصيف اموال زوجه كه در عقد نامه ها درج شده شرطي باطل وبلا اثر است كه در جاي خود يعني مقاله اي بدان پرداخته ام واگر مطابق اين اعتقاد بخواهم پاسخ دهم پيش شرط مفروز شما منتفي خواهد بود اما بر فرض صحت شرط تنصيف: اولا شرط تنصيف بدليل تخلف زوجه از وظايف همسري منتفي بوده وزوجه بر اساس آن حقي ندارد.ثانيا: بايد پذيرفت كه تبصره 6ماده واحده مورد اشاره جنابعالي نه تنها امتيازي به زن نداده است بلكه موانع مهمي در راه استيفاي حق به وجود آورده است حقي را كه زن مي تواند بي هيچ قيد وشرطي به استناد ماده 336قانون مدني بخواهد تبصره 6منوط به درخواست شوهر براي طلاق,بيگناهي زن در شكست خانوادگي, عدم امكان سازش و طلاق نموده است. حتي اگر معتقد نباشيم كه منظور از پيش شرط مندرج در تبصره 6ومورد نظر شما, توافق زوجين در خصوص حق الزحمه كارهائي است كه بر عهده زوجه نمي باشد , بوده به دليل تخلف زوجه از شرايط مندرج در تبصره 6 .وي حقي در اجرت المثل هم نخواهد داشت.سربازي6/9/85
پاسخ :
 

 
رضا
نام :
 
باسلام.آيامجني عليه درهنگام مرگ ميتواند جاني را ازقصاص وديه بري نمايد وبعد از مرگ وي اولياءدم مقتول ميتوانندمطالبه ديه نمايند ياخير.
پرسش :
 
بنا به نص صريح ماده 268قانون مجازات اسلامي چنانچه مجني عليه قبل از مرگ جاني را از قصاص نفس عفو نمايدحق قصاص ساقط مي شود واولياء دم نمي توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمايند.سربازي6/9/85
پاسخ :
 

 
پادشاه
نام :
 
به نام خدا
با سلام
احتراما به استحضار عالي مي رساند اينجانب با در دست داشتن سند رسمي زمين کشاورزي به مساحت شش هکتار به هنگام مراجعه به روستا کشاورزان فقط ۲ هکتار از زمين کشاورزي را نشان من دادن .وقتي که از مابقي ان پرسيدم به من پاسخ دادن ( دزديده شده) يعني معلوم نيست کجاست و قاطي زمين چه کسي است وهيچ مدرکي دال بر اينکه قاطي کدام زمين مي باشد وجود ندارد. بعد از ان به جهاد کشاورزي مراجعه کردم و کارشناس انها به من گفت : روال کار اين است کسي که زمين را ميکاشته و برداشت مي کرده را شکايت کنيد تا با شکايت شما و به حکم قاضي زمين هاي
روستا و اطراف ان اندازه گيري شود و سهم قانوني هر کس که طبق سندش مي باشد در اختيارش قرار دهد .
اما من چند مشکل دارم:
۱) من نمي دانم چه کسي زمين کشاورزي را مي کاشته چون زمين مال پدرم بوده و ارث به من رسيده
۲)کشاورزان مخالف اندازه گيري زمينها مي باشندزيرا بيشتر از سند قانوني خود زمين در اختيار دارند که اضافه زمين انها زمين من و افرادي مثل من است که قدرت بازپس گيري زمين خود را ندارد
۳)درصورت شکايت کردن انقدر نفوذ دارند که مانع از اندازه گيري زمينها ميشوند
۴)انها از مخالفان طرح تسطيح اراضي و زهکشي اب مي باشندوحتي کشاورزي با تهديد ندادن سهميه کود نتوانسته انها مجبور به اندازه گيري زمينها بکند پرسش من اين است که دادخواستم را چطور تنظيم کنم کي رو شکايت بکنم تا اگر خدا بخواهد با پيگيري ان مشکل خودم بلکه مشکل دهها نفر مثل خودم را حل کنم
با تشکر
پرسش :
 
دوست عزيز اگر زمين شما سند رسمي داشته باشد مسلما تحديد حدود شده است بنا بر اين با استفاده از كارشناسان ثبت ونقشه برداري مي توانيد موقعيت زمين را مشخص نموده اگر متصرفي داشت خلع يد واجرت المثل ايام تصرف را بخواهيد.سربازي6/9/85
پاسخ :