به سايت وكالت خوش آمديد :: بحثی پیرامون مهریه متعارف و نامتعارف
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
   English Arabic Chinese (Simplified) French German Russian Spanish

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي
يک‌شنبه - ۱۱ بهمن ۱۳۸۸ بحثی پیرامون مهریه متعارف و نامتعارف
نويسنده : سید مهدی حجتی- وکیل پایه یک دادگستری

حسب سیاست تقنینی قانونگذار به نظر می رسد که هدف از تقسیم بندی مهریه به متعارف و نامتعارف، تشویق زنان به تعیین مهریه های پائین و کاهش تجمل و چشم و هم چشمی و تفاخر از طریق تعیین مهریه های بالا و نجومی است تا به نوعی از طریق وضع قانون به تدریج در زمینه تعیین مهریه های معقول فرهنگ سازی شود؛ این در حالی است که اگر چه ممکن است زنان و خانواده های آنان در مقام تعیین مهریه، با اندیشه امکان اعمال ضمانت اجرای بازداشت شوهر جهت وصول مهریه، به تعیین مهریه های متعارف رضایت دهند، اما اینبار باید منتظر آن بود تا مردان جهت فرار از اعمال ضمانت اجرای موضوع ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و بازداشت، به تشویق خانواده همسر به تعیین مهریه های نامتعارف متوسل گردند و این بار، قضیه به صورت خلاف قاعده محقق شود. بعلاوه باید توجه داشت که خانواده ها در زمان تعیین میزان مهریه، اصولاً به وصول آن و اعمال ضمانت اجراهای قانونی فکر نمی کنند تا با انگیزه بازداشت داماد در زمان استکاف از پرداخت مهریه، تن به تعیین مهریه های تعیین شده از ناحیه دولت دهند.

اما ظاهراً تعیین مهریه متعارف یا نامتعارف بعهده قوه قضائیه گذارده شده تا هر سه سال یک بار مبادرت به اعلام مهریه های متعارف نماید. لیکن این ابهام وجود دارد که ملاک متعارف بودن مهریه زمان تعیین و ثبت آن در سند نکاحیه است و یا زمان مطالبه آن توسط زوجه ؟! این امر از این جهت واجد اهمیت است که ممکن است مهریه در زمان تعیین و ثبت در سند نکاحیه نامتعارف باشد اما با انقضاء مدت 10 یا 15 سال، به تدریج همان مهریه نامتعارف به مهریه متعارف تبدیل گردد که در این صورت اگر ملاک نامتعارف بودن مهریه، زمان تعیین و ثبت و درج آن در سند ازدواج باشد، در این صورت زنی که پس از 15 سال از زمان ازدواجش در مقام مطالبه مهریه خویش بر می آید و عملاً مهریه متعارف را در زمان مطالبه آن درخواست می کند، امکان اعمال مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و بازداشت شوهر خویش را در صورت استنکاف از پرداخت مهریه ندارد ولی زن دیگری که مثلاً یک سال قبل ازدواج کرده و مهریه او معادل مهریه زنی است که 15 سال قبل ازدواج کرده است لیکن حسب اعلام دولت مهریه او در زمان ثبت متعارف بوده است، امکان اعمال مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و بازداشت همسرش را خواهد داشت که این امر در رویه عملی منجر به تعارض و عدم حمایت یکسان قانون از همه زنان متأهل می گردد.

اما اگر مبنای متعارف بودن مهریه را زمان مطالبه آن قرار دهیم، در این صورت نیز متعارف یا متعارف بودن مهریه، به تدریج موضوعیت خود را در طول زمان از دست خواهد داد و چه بسا باعث شود تا زنانی که قصد مطالبه مهریه خود را دراند، مطالبه آن را تا زمان متعارف شدن مهریه به تاخیر اندازند تا امکان استفاده از ضمانت اجرای موضوع ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی برای آنان نیز فراهم گردد.

بعلاوه ممکن است مهریه در زمان تقدیم دادخواست مطالبه آن به دادگاه مربوطه، نامتعارف باشد لیکن پس از صدور حکم و یا در زمان اجرای آن به مهریه متعارف تبدیل گردد و لذا در چنین مواردی نیز معلوم نیست که ملاک استفاده از ضمانت اجرای موضوع ماده 2، زمان تقدیم دادخواست است و یا زمان صدور حکم یا اجرای آن ؟!

همچنین پرسشی که در خصوص تقسیم بندی جدید مهریه متبادر به ذهن می گردد آن است که آیا متعارف یا نامتعارف بودن مهریه منصرف به مبلغ و ارزش ریالی آن است و یا به نوع مهریه تعیینی نیز شمول دارد؟! بعنوان مثال، ممکن است فردی مهریه همسر خویش را 10000 قطعه ماهی سفید قرار دهد، چنین مهریه ای به لحاظ نوعی، متعارف نیست زیرا کسی ماهی را بعنوان مهریه تعیین نمی کند لیکن با توجه به اینکه ماهی سفید مالیت دارد، منعی نیز جهت تعیین آن بعنوان مهریه وجود ندارد. حال باید دید که آیا این نوع مهریه نیز تحت شمول مهریه نامتعارف مورد نظر مقنن واقع می گردد و یا اینکه ارزش ریالی آن را باید ملاک متعارف یا نامتعارف بودن مهریه دانست؟! که به نظر می رسد، آنچه در لایحه حمایت خانواده مقصود قانونگذار است، سقف ریالی مهریه باشد و نه نوع آن.

با این حال چنانچه مهریه متعارف یا نامتعارف را منصرف به ارزش ریالی آن بدانیم، در این صورت نیز با ایراد دیگری در این خصوص مواجه خواهیم بود؛ بدین ترتیب که چنانچه زنی که مهریه ضمن القباله او نامتعارف است، مباردت به مطالبه آن قسمت از مهریه خویش که متعارف محسوب می گردد نماید، در این صورت، آیا امکان اعمال مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی برای وی وجود دارد و یا اینکه در چنین مواردی صرفنظر از میزان مطالبه شده مهریه، کل مهریه تعیینی ملاک متعارف بودن یا نامتعارف بودن قرار می گیرد که به نظر می رسد در صورت تصویب ماده 25 این لایحه محاکم در رویه عملی برداشتهای متهافتی در این زمینه داشته باشند و رویه قضایی در این زمینه مشتت گردد.

ایراد دیگر متعارف یا نامتعارف بودن مهریه در شمول آن به کل افراد جامعه است به این معنی که متعارف یا نامتعارف چیزی به معنی آن است که آن چیز باید نوعاً متعارف باشد نه کلاً؛ و به عبارت دیگر آن چیز برای طبقه یا گروه خاصی از افراد جامعه که در موقعیتهای خاص اجتماعی، فرهنگی و ... قرار دارند، نوعاً ممکن است متعارف و همان چیز برای گروه دیگری از افراد جامعه ممکن است نوعاً نامتعارف باشد؛ از این رو تقسیم مهریه به متعارف و نامتعارف به این معنی خواهد بود که مقنن برای همه افراد جامعه اعم از ثروتمند، متوسط و فقیر، صرفنظر از موقعیت اجتماعی و مالی آنان، یک معیار کلی را ملاک قرار می دهد نه نوعی و این در حالی است که میزان مهریه تعیینی توسط قوه قضائیه، ممکن است همزمان در خانوده های متوسط از نظر مالی ، نوعاً متعارف و همان مهریه در خانواده های تهیدست نوعاً نامتعارف باشد و یا مهریه ای که در خانواده های ثروتمند، نوعاً متعارف باشد، همزمان در سایر طبقات دیگر جامعه نامتعارف خواهد بود، لذا نمی توان همه افراد و طبقات جامعه را که دارای وضع مالی و پایگاههای اجتمتعی متفاوتی از یکدیگر هستند یکسان محسوب و با وضع یک قاعده کلی همه را با یک چوب راند، کما اینکه متعارف یا نامتعارف بودن مهریه بستگی به شرایط دیگری از جمله محل زندگی، شهر و منطقه سکونت و فرهنگ و عرف حاکم بر آن مردم نیز دارد.

بعلاوه لازم به ذکر است که مفاهیم متعارف و نامتعارف همچنانکه از مفهوم این لغات پیداست؛ به معنی مطابقت چیزی با عرف و به رسمیت شناخته شدن عرفی آن در جامعه و طبقات مختلف اجتماع است و از این رو نمی توان برای عرف قانون وضع کرد و به عبارتی از طریق قانونگذاری چیزی را متعارف و یا نامتعارف کرد، چرا که اگر قانونی بر خلاف عرف موجود در جامعه تصویب شود، با اقبال عمومی در جهت اجراء مواجه نشده و مردم توجهی به آن نخواهند کرد، لذا باید توجه داشت که این عرف است که به تدریج قدرت تغییر قانون را پیدا می کند و قانون باعث تغییر عرف نمی گردد و متروک می ماند.

ایراد دیگری که در خصوص این تقسیم بندی جدید وجود دارد آن است که وقتی برای مهریه متعارف ضمانت اجرای بازداشت تعیین می گردد و برای مهریه نامتعارف خیر، این امر تبعیضی ناروا در امر قانونگذاری تلقی می گردد و اصولاً قانون باید به گونه ای تصویب شود که بر همه افراد جامعه بصورت یکسان شمول داشته باشد. از طرفی دیگر قاعده فقهی « اقدام» که به معنی پاسخگو بودن مقدم در قبال اعمالی است که به ضرر خود انجام می دهد نیز با این تقسیم بندی جدید ناسازگار است، زیرا کسی که با آزادی اراده و با اقدام خود مهریه ای سنگین برای همسرش تعیین می کند، خود نیز پاسخگو و متعهد پرداخت آن خواهد بود و لذا دخالت قانونگذار در این موارد ضمن آنکه آزادی اراده افراد را در قراردادهای خصوصی محدود می کند، مخالف قاعده اقدام نیز هست.

تجربه نشان داده است که وضع قانون هیچگاه نتوانسته به آزادی اراده افراد لطمه وارد و آن را به شکل مورد نظر قانونگذار محدود نماید و لذا در صورت تصویب نهایی ماده 25 قطعاً راهکارهایی نیز برای دور زدن قانون توسط افراد جامعه شناسایی شده و قانون ابتر خواهد ماند.

خالی از فایده نخواهد بود که اشاره کنیم در مجلس هفتم و در سال 1383 ، فوریت طرحی تحت عنوان « ساماندهی ازدواج » به تصویب مجلس رسید که بر اساس آن قرار بود کمیته ای برای تعیین سقف مهریه زنان در مناطق مختلف کشور تشکیل گردد که از وظایف این کمیته آن بود که سقف متفاوتی برای مهریه زوجین در مناطق مختلف کشور تهیه و برای اجراء به دولت ارسال نماید و دولت هم موظف بود به این وسیله از ثبت ازدواج های با غیر این شرط خودداری کند که این طرح بنا بر همین ایرادی که در خصوص محدودیت آزادی اراده افراد بیان گردید، به تصویب نهایی نرسید.

در حال حاضر مکانیسمی وجود دارد که به موجب دستور العمل بهمن ماه سال 1385 سازمان ثبت اسناد و املاک کشور که به دفاتر ازدواج ابلاغ گردیده و در حال اجراست مهریه می تواند عندالمطالبه و عندالاستطاعه باشد و لذا مردی که می داند حین العقد قادر به تأدیه مهریه همسرش نیست می تواند ضمن العقد، شرط نماید عندالاستطاعه مهریه زوجه خویش را پرداخت کند نه بصورت عندالمطالبه.

حال اگر هدف از تصویب ماده 25 کاهش زندانیان مالی مهریه است، دولت می تواند با فرهنگ سازی و توسعه و بسط مفهوم عندالاستطاعه، ثبت مهریه های عندلاستطاعه را بسط داده و به هدف اصلی خود که جلوگیری از بازداشت مردان در قبال عدم پرداخت مهریه و تراکم زندانیان مالی است نائل گردد و نیازی به تصویب ماده 25 لایحه حمایت خانواده احساس نمی شود.





 
 
   
       
نظر شما در مورد این خبر
نام
 
نظر
 
 
  
       
نظر کاربران در مورد این خبر :
فربد
نام :
 
تنهاخاصیت مهریه این است که دختران بیشتری ترشیده شوند,چون دیگرهیچ پسری حاضرنمی شود به خاطرهیچ به زندان بیافتد یا تمام سرمایه چندین سال زحمت کشیده خودراه یک شبه به باد بدهد.
نظر :
 

رضا
نام :
 
آقایی که نمیدانم چطور حقوقدانی هستی که این همه مشکلات مهریه های بالا رو ندیدی این که گفتی قانون جدید آزادی مردها رو میگریه درست نیست چون مردها اگه بخواهند باز میتونند هر مهریه ای که بخواهند به همسرشون پرداخت کنند این قانون جلوی آزادی زنها رو میگیره که میخوان بخاطر زن بودنشون مرها رو اسیر کنند پس خواهشند نظرات حقوقی احمقانه پیرامون قانونی که میخواهد عدالت رو اجرا کنه ندید
نظر :
 

بهزاد
نام :
 
من هم با نظر آقای رضا کاملا موافقم
نظر :
 

حسن
نام :
 
مهریه از دیه کامل یک زن مسلمان بیشتر نباشد فکر میگنم به تمامی سوء اسفاده ها دعاوی مطالبه مهریه در محاکم دادگستر پایا ن دهد.
نظر :
 

49 - مهدي
نام :
 
با تشكر از سيد بزرگوار جناب مهدی حجتی
بنده نيز وقتي بحث تقسيم مهريه به متعارف و نامتعارف را در روزنامه خواندم آن را غير عملي و نامعقول يافتم چرا كه علاوه بر ايراداتي كه راقم معزز سطور فوق الاشعار بر اين تقسيم بندي وارد نمودند شرعاً و عقلاً نيز ميزان صداق فقط بستگي به توانائي مالي مرد دارد كه با رضاي كامل مرد و به قصد واقعي پرداخت آن بايد تعيين گردد و آيه مباركه (و اتوا النساء صدقاتهن نحله) نيز كاملاًً مويد اين مدعا مي باشد كه البته عرف ما در اين خصوص هيچ گونه تطابقي با شرع انور نداشته و به بياني ديگر عرف ما در خصوص تعيين مهر اصلاً كاري به شرع ندارد !!! چرا كه نه توانائي مالي زوج و نه رضايت قلبي ايشان لحاظ مي گردد و نه زوج في الواقع قصد پرداخت آن را دارد كه از نظر شرعي نيز تعيين چنين مهريه اي كاملاً مخدوش است و با استناد به عبارات غير شرعي و غير قانوني چون (مهريه را كي داده و كي گرفته) معمولاً مهريه اي كه اخيراً جهت يكي از نزديكترين بستگان زوجه تعيين شده قرار دده مي شود!!! و ناآگاهي مردان نيز از آثار و احكام مهريه مزيد بر علت شده و اميد به بهبود تعيين مهريه هاي معقول را به ياس مبدل مي سازد براستي چند درصد از جوانان در موقع امضاء عقدنامه از وجود ماده 1058 قانون مدني و حق حبس زوجه اطلاع دارند بنده از اكثر جواناني كه سوال نمودم آن را با ماده دو قانون نحوه اجراي محكوميت هاي مالي اشتباه گرفته و عنوان نمودند حق حبس زن يعني اين كه زن مي تواند مرد را بخاطر عجز از پرداخت مهريه حبس نمايد !!! البته از جواني نمي شود انتظار داشت چرا كه وقتي صدا و سيما و ديگر رسانه هاي ما به جاي اطلاع رساني و آگاه سازي جوانان از وجود چنين مواد قانوني فقط به طرح مباحثي چون زن مي تواند در خانه كار نكند و يا اين كه زن براي شير دادن به فرزند خويش هم مي تواند از شوهر خويش تقاضاي اجرت نمايد و طرح چنين خزعبلاتي مي پردازد چه انتظاري مي توان داشت ؟ آيا آنان كه در رسانه جمعي با طرح چنين مسائلي كانون خانواده ها را متشنج مي نمايند قصد آگاه سازي و اطلاع رساني و به اصطلاح بالا بردن سواد حقوقي مردم را دارند!! اگر راست مي گويند چرا مردم را از وجود روايات و احاديث فراواني كه در مذمت و نكوهش تعيين مهريه هاي سنگين و نابخردانه وجود دارد آگاه نمي سازند !!! براستي اگر حضرت صديقه طاهره سلام الله علهيا الگوي زنان ماست مگر نه اين است كه آن بزرگوار در منزل به سختي كار ميكرد و دستان مباركشان در اثر كار تاول زده بود مگر نه اين است كه رسول خدا فرمود)) : کارهای داخل منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی باشد)) مگر ادعا مي نمي كنيم الگوي زنان ما بايد دخت نبي مكرم اسلام باشد پس اين افكار از كجا نشات گرفته است؟ بماند
بله تعيين مهريه هم چهره نوعي دارد و هم شخصي گذشته از آن عرف در امكنه و ازمنه مختلف هم متغيير خواهد بود بنابراين سرنوشت اين فكر بكر منور الفكران عصر ما نيز چون طرح هاي قبلي از جمله تعيين سقف و مسقف نمودن مهر خواهد بود و راه به جايي نخواهد برد چرا كه كاملاً غير كارشناسي و فاقد هر گونه وجاهت حقوقي و استدلالي است تنها راه چاره تبليغ اسلام ناب و پرهيز از تبليغ افكار تجويزي و فرمايشي است و حقيقيت شرعي مهريه نه جريمه طلاق است نه عوض بضع است نه ضمانت اجرائي نكاح است و نه چك سفيد امضاست نه طريقي براي زنداني نمودن مرد بلكه هديه اي است كه بايستي در حد توان زوج و با رضايت قلبي ايشان و با طيب خاطر به زوجه تقديم گردد اين است حقيقت شرع ما.البته طبعاً افكار فمينيستي و يا فرمايشي و تجويزي مويد اين مدعا نخواهند بود !!!
نظر :
 

ن ق شيراز
نام :
 
به نظر من بايد در نحوه تعيين مهريه تجديد نظر بشودما الان ميبينيم كه فردي براي خواستگاري ميرودكل زندگي اش 50ميليون نيست مهريه 200ميليون را تعهد ميكند پس اين يك كار عبث است بايد فرد موقع ازدواج كل اموالش را ارايه بدهد بعد كارشناس يا مشاور در ازدواج مهريه قابل قبول را براي فرد ارايه دهد تا به اين طريق از مشكلات دادگاهها وقضايي كاسته شود
نظر :
 

هستی
نام :
 
گاهی اوقات قانونگذار برای بهتر شدن شرایط جامعه مواردی را مطرح می کند که مجدد مشکلات دیگری را رقم می زند بنده نیز با نظرات شما موافقم
نظر :
 

خسرو
نام :
 
این طرح خوبیه..اینقدر با حرفهای متعارض پیچیدش نکنین..
نظر :
 

رها
نام :
 
من نمیدونم زناازدواج میکنن که مهریه بگیرن یا واقعازندگی تازه شروع کنن؟
بابامگه اونایی که مهریه شون کم بوده زندگی نکردن ؟
فقط همه دوست دارن بگم مهریه من تاریخ تولدمه........که چی بشه
مگه مهریه خانم فاطمه(ص)چشه؟
توروخدا.....
نظر :
 

محمد
نام :
 
اشکال بزرگ این است که ما نه از شرع مقدس اسلام چیزی می دانیم نه از قانون وچون قانون بر مبنای شرع عمل می کند مشکل ما دو چندان می شود معنی و مفهوم مهریه ازنظر شرع این است که مرد به خانم پیشنهاد ازدواج با مهریه معلوم را داده است و هیچ کس او را مجبور نکرده که چنین پیشنهادی بدهد درصورتی که بیشتر موارد این خانواده زوجه هستند که از یک طرف از عروس شدن دخترشان را آرزو دارند از طرف دیگر مهریه را خودشان تعیین میکنند و انواع و اقسام چاپلوسی ها و تعارفات بیخود را چاشنی می کنند تا سندی را تحصیل کنند بعد هم دادگاه تعیین تکلیف میکند به نظر شما در این مسائل آیا شرع و قانون هماهنگ هستند ؟
نظر :
 

شهناز پرستويي
نام :
 
به نظر من اگه قراره قيمت من فقط چند سكه باشه همان بهتر كه سر تعداد سكه ها خيلي چونه بزنيم .
چون در معاملات روزمره براي فروشنده قيمت هر چه بالاتر ، و براي خريدار قيمت هر چه پايين تر مطلوبتر است .
كاش در ازدواج ها به جاي اينكه ما را گران تر بفروشند ، خوشبختي و عاقبت به خيري آينده ما را در نظر بگيرند .
خواهر من با ١٣٤٨ سكه بهار آزادي ازدواج كرد و مدتي بعد با بخشيدن همه مهريه خود ، از شوهر بيكار خود جدا شد و اكنون چند سال است كه در انتظار بختي خوب ، چشم به در دوخته است .
نظر :
 

سايه منوري
نام :
 
من با مهريه پنج سكه ازدواج كرده ام و در حال حاضر بسيار از ازدواج خود خرسندم
نظر :
 

رضا
نام :
 
مهریه همسرم 14 تا سکه است ولی به دلیل زیاده خواهی زندگی مشترک رو ترک کرده مشکل سر دخالتهای بی مورد مادرشه که پاشو از زندگی ما بیرون نمی کشه......
نظر :