با سلام
زمینی به وسعت ۵۰ هکتار است که هر کدام از مالکین دارای یک سند ثبتی منگوله دار حدود ۴۰سال قبل میباشند ولی بنده فقط محدوده کل زمین را میدانم واطلاعی از اینکه زمین من را چه کسی یا کسانی تصرف کرده اند ندارم لطفا بفرمایید برای گرفتن زمین کشاورزی ام چه باید انجام دهم.

آپارتماني را حدود سه ماه پيش خريدم . 30 ميليون تومان پرداخت كرده ام . حال موقع تنظيم سند فروشنده ادعا ميكند خانه گران شده و من مغبون شده ام . ميخواهم فسخ كنم . سوال اول : آيا امان فسخ وجود دارد؟ دوم : در صورت شكايت من چه مدت طول ميكشد و در نهايت حق با كيست

با سلام وخسته نباشید این چندمین بار است که سوال میکنم اما پاسخی نمیگیرم مادر بنده یک واحد اداری (دفتر)سال 74 قولنامه نمودند اما مالک از سند زدن بنام متدرم طفره میرود و میگوید با شهرداری توافق نمودیم که 3تا از مغازه های تجاری پاساژ را به نام شهرداری بزنم (مالک)و شهرداری پایان کار بدهد اما شهرداری میخواهد عوارض شهرداری بگیرد در صورتی که فقط قرار بوده ما 3 مغازه به شهرداری بدهیم واسلام حال سوال من این اس تکه مادرم چگونه می تواندسند بگیرد ؟ ایا مالک میتواند علیه شهرداری اقامه دعوی نماید چون در توافق نامه صحبتی از عوارض نشده؟ وایا صلاح هست علیه شهرداری اقامه دعوی نمودن؟ شما چه پیشنهاد میکنید؟ با تشکر

با سلام مادرم یک واحد اداری در پاساژ خریداری نموده وپول انرا پرداخت نموده اما فروشنده سند انتقال بنام مادرم نمیزند ومیگویدشهرداری پایان کار نمیدهد و ما قبلا با شهرداری توافق نمودیم3 واحد از پاساژ را به شهرداری بدهیم وشهرداری پایان کار بدهد ولی علاوه بر واحدهای پاساژمیگوید عوارض پاساژ را باید بدهی بنظر جنابعالی برای پایان کار گرفتن و سند گرفتن چه باید گرفت؟ ایا ابه نظر شما اگر مالک پاساژ علیه شهرداری دعوی الزام به دادن پایان نتیجه حاصل است یا نه؟

با سلام . من و دوستم در ديماه ۸۳ ملکي را از ۴ ورثه به صورت سه دانگ‌‌ ‌سه دانگ به صورت قولنامه اي به مبلغ ۱۵۰ ميليون خريداري کرده ايم و براي طي مراحل قانوني و اخذ مفاصاحسابهاي لازم از طرف فروشندگان ۸ ماه فرصت قرارداده ايم ولي به دلايل مشکلات شهرداري و ... تا کنون سند به نام ما تنظيم نشده . تا کنون و در مراحل مختلف نيز مبلغ ۱۱۰ ميليون پرداخت نموده ايم با توجه به طولاني شدن روند معامله و ترقي ملک آيا مالکين فعلي ميتوانند طلب مبلغي اضافي نسبت به مبلغ قولنامه بکنند و در صورت خودداري ما ميتوانند فسخ قرارداد نمايند . آيا ما ميتوانيم دادخواست الزام به تنظيم سند قطعي بکنيم و با توجه به عدم قيد وجه التزام در قولنامه ما ميتوانيم تقاضاي ضرر و زيان بنماييم. در ضمن ملک در سه طبقه و يک واحد تجاري ميباشد که واحد تجاري و طبقه زيرزمبن در اختيار ما بوده و دو طبقه فوقاني هنوز در اختيار مالکين است . آيا ما ميتوانيم نسبت به تخليه ملک که هنوز به نام ما سند نشده اقدام کنيم؟

با سلام و خسته نباشيد
دادگاه انحصار وراثت حکم داده: يک هشتم سهم همسر و اولاد ذکور ۲ برابر اناث. آيا براي تنها منزلي که متعلق به پدرم است مي توانم با اين حکم تقاضاي سند از ثبت اسناد بنمايم يا بايد دوباره در دادگاه اقامه دعوي نموده و حکم تقسيم اموال بگيرم. در حال حاضر برادر کوچکتر با همدستي يک بنگاه و گرفتن امضاي يکي از خواهران بدون سند و فقط با فتوکپي آن منزل را ۱۲ ميليون رهن داده است. مي ترسم به همين ترتيب آن را بفروشد. چگونه سند بگيرم.

با سلام و دعاي خير براي جنابعالي
ضمن تقدير و تشكر از شما اينجانب در تعيين خواسته پرونده ذيل مدتي است سرگردانم خواهشمند است مرا راهنمايي نماييد:
اداره اوقاف و امور خيريه در سال ۱۳۵۰ ششدانگ يكباب مغازه وقفي را جهت كسب به علي اجاره مي‌دهد. در سال ۱۳۵۹ با فوت علي، اداره اوقاف تنها با يكي از ورثه علي (بنام حسين ) نسبت به تنظيم سند اجاره اقدام مي‌نمايد. تا اينكه در سال ۱۳۸۴ احد ديگر از وراث (بنام فاطمه ) بر عليه اداره اوقاف و حسين دادخواستي بخواسته ابطال سند اجاره و الزام به تنظيم سند اجاره نسبت به سهم‌الارث ( ۲ دانگ از ۶ دانگ مغازه مذكور ) تقديم دادگاه مي‌نمايد كه دادگاه پس از رسيدگي خواسته خواهان را وارد و به نفع او اقدام به صدور راي مي‌نمايد و در مرحله اجرا نيز سند اجاره‌اي با حسين نسبت به ۴ دانگ و با فاطمه نسبت به ۲ دانگ از ۶ دانگ مغازه مذكور منعقد مي‌گردد. حاليه
۱- با توجه به اينكه از سال ۵۹ تا كنون فاطمه در مغازه مذكور تصرفاتي نداشته آيا مي‌تواند نسبت به وصول اجرت المثل ايام تصرف نسبت به ۲ دانگ مغازه مذكور اقدام نمايد و چگونه؟ نوع خواسته؟ آيا فقط بايد بطرفيت حسين اقامه دعوا نمايد؟
۲- علي رغم اينكه اداره اوقاف با فاطمه نسبت به ۲ دانگ از مغازه مذكور اقدام به تنظيم سند اجاره نموده است ولي همچنان ۶ دانگ مغازه در تصرف حسين است و فاطمه هيچگونه تصرفاتي ندارد و خواسته فاطمه اين است كه يا حسين نسبت به خريداري حقوقش ( سرقفلي يا كسب و پيشه ) اقدام نمايد و يا حقوق حسين را خريداري نمايد و يا اينكه نسبت به ۲ دانگ سهم خودش در مغازه مذكور تصرفاتي داشته باشد(لازم به ذكر است كه مغازه مذكور غير قابل تقسيم مي باشد) حال با چه نوع دادخواستي مي‌توانيم اقامه دعوا نماييم
با تجديد مراتب ادب و احترام

با عرض سلام خسته نباشید 26/11/ 85

پدرم چندسال پیش دودانگ ازخانه را که متعلق به خودش وتنها داراییش بود طی یک وکالت بلاعزل محضری به یک حسینیه بخشید تا برای ساختمان آن درآینده خرج شود. بر اساس این وکالت به یکی ازاعضای هیت امنای حسینیه این اختیارداده شده تادرصورت فروش خانه ایشان میتواند در آن دو دانگ به نفع حسینیه تصرف داشته باشد.و البته بخشش فوق در دستنویس هایی از طرف پدرم به هیات امنای حسینیه ارائه شده است.
ولی درسندخانه چیزی قید نشده است .اکنون پدرم از این موضوع منصرف شده است ولی طرف مقابل ازعزل امتناع میکند. سوال اول این است که چه راهی برای نقض وکالت بلا عزل درزمان حیات میباشد؟ آیا درصورت
وکالت امکان به نام کردن سند به فرزندان وجوددارد؟ ثانیا موضوع وکالت پس از فوت چه شکلی پیدا میکند؟
باتشکر سیروس

با شکایت اداره زمین شهری مبنی برموات بودن زمین حکم دادگاه مبنی بر رفع تصرف عدوانی مالکِ متصرف صادر می شود براثراجرای این حکم طی صورتجلسه ای ملک مزبوراز تصرف مالکِ متصرف خارج می شود بعداً اداره زمین شهری موفق می شود نسبت به قسمتی ازاین زمین با دریافت رأی موات ازکمیسیون ماده 12 سند مالکیت دریافت کند و پس ازدریافت سند مالکیت باقیمانده زمین را که 4000 مترمربع می باشد بدون اطلاع مالک رها می کند و دراین میان شخص ثالثی به دعوی مالکیت آن را متصرف می شود،
آیا مالک می تواند علیه شخص ثالث دعوی رفع تصرف عدوانی اقامه کند و استدلال کند که چون سابقاً متصرف بوده و صورتجلسه تحویل زمین به دولت هم عملاً نسبت به باقیمانده زمین گسسته شده لذا تصرفات ثالث عدوانی محسوب می گردد و بایستی محکوم به رفع تصرف عدوانی شود؟!
یا اینکه مالک زمین بایستی با موضوع دیگری علیه ثالث اقامه دعوی کند تا موفق به تحصیل حکم به سود خودش بشود؟

جناب اقاي سربازي
با سلام و ضمن تشكربه استحضار مي رسانم بنده طبق توافق شفاهي ( بر اساس حسن نيت) با برادر زنم ، 5سال قبل خانه مخروبه پدر زنم را خراب كرديم و4 دستگاه آپارتمان ساختيم كه طبق هما ن قرار يك دستگاه اپارتمان به من وهمسرم تعلق گرفت. در ابتداي ساختمان سازي بنا به اصرار عروس خانواده بدون اطلاع من توافقنامه كتبي با حدود مضامين فوق نوشته شدو من دوسال بعد متوجه شدم ومن هم درخواست توافق نامه كتبي كردم كه با دلخوري وكشمش زياد حاضر به نوشتن توافق ديگري شدند و در اين توافقنامه پدر همسرم ( به عنوان مالك اصلي ) سهم من را 5/2 وهمسرم را 5/3 دانگ نوشت. من ناچار به پذيرش شدم چون در غير اين صورت حاضر به دادن هيچگونه كاغذي نمي شدند( در زمان خواستگاري در سياهه قباله متعهد شدم 3 دانگ از خانه اي كه در آينده خواهم خريد به نام همسرم كنم)حال پس از گذشت 3 سال از پايان ساختما ن از انجام امور تفكيكي و زدن سند به نام خودداري مي كنند.

1- چگونه مي توانم آنها را وادار به انجام امور ثبتي نمايم؟
2- ايا مي توانم نسبت به اين نحوه تقسيم عليرغم اينكه آنرا امضا كرده ام اعتراض كنم؟
3- آيا با استناد به توافقنامه مذكور مي توانم درخواست فروش سهم خود از آپارتمان تحويلي را بنمايم؟


با تشكر
رضا از اصفهان

جناب آقای سربازی
با عرض سلام و تقدیم احترام و با تشکر از اقدام مبتکرانه و شجاعانه جنابعالی در ایجاد سایت وکالت
مرحوم پدر اینجانب در یکی از روستاهای اطراف اراک دارای زمینی زراعی بود که از حدود 20 سال پیش توسط عده ای از اهالی همان روستا قسمتی از زمین ایشان و تعدادی دیگر از کشاورزان تصرف شده و هر بار که آن مرحوم یا سایر کشاورزان به متصرفان اعتراض مینمودند آنها با تهدید و ارعاب و یا با ایراد ضرب و جرح برخورد می نمودند .
سه سال پیش اداره راه اقدام به ایجاد اتوبان جدید کمربندی اراک نمود که از زمینهای تصرف شده مرحوم پدرم و آن کشاورزان میگذشت . متصرفان که در ادارات و ارگانهای اراک دارای نفوذ میباشند با اعمال نفود توانستند نسبت به دریافت قسط اول مبلغ پرداختی اداره راه اقدام نمایند .
پس از اینکه مرحوم پدرم و چند نفر از کشاورزان به اداره راه مراجعه نمودند و اصل سندهای 6 دانگ و سیم سربی خود را ارائه دادند اداره راه از پرداخت مابقی مبالغ زمین ها خودداری و اعلام نمود که پرداختها را موکول به اعلام نظر دادگستری مینماید .
پس از طرح شکایت مرحوم پدرم و تعدادی از کشاورزان به دادگستری مبنی بر تصرف زمینها و تهدید و ارعاب طی چندین مرحله متصرفین اقدام به ضرب و جرح و نابودی موتور آب و مسدود نمودن چاه های آب و . . . نمودند که کلیه موارد بصورت شکایت به دادگستری اعلام و صحت آنها به اثبات رسید که حتی چند نفر از ضاربین نیز مدتی بازداشت شدند .
در پی بالا گرفتن اقدامات آنها و ممانعت از پرداخت پول زمینها و ادامه تصرف زمینها مرحوم پدرم و تعدادی دیگر از کشاورزان به یک وکیل در اراک مراجعه نمودند که آن وکیل از آنها وکالت بلاعزل گرفت که نسبت به پس گرفتن اصل زمینهای تصرف شده و قسط اول پولی که متصرفان دریافت کرده بودند و همچنین دریافت مابقی پول اقدام نماید و در عوض از کل مبلغ و کل زمینهای مورد ادعا یک دانگ به او بدهند .
حدود 7 ماه پیش هنگامی که چند نفر از موکلین نسبت به وضعیت پرونده از وکیل سوال کرده بودند و شماره پرونده در اداره راه را پرسیده بودند وکیل مذکور به بهانه آماده بودن پول زمین ها از موکلین خواسته بود تا اصل سندهایشان را به او بدهند تا اقدام کند .
مرحوم پدرم و سایرین نیز اصل سندها را به تحویل داده بودند . مرحوم پدرم حدود 2 ماه پیش فوت نمودند و هنگامی که ما جهت پس گرفتن سند به ایشان مراجعه کردیم ایشان گفتند من وکیل پدرتان بودم و سند را تا زمانی که یک دانگ زمین ها را تفکیک نکنم و سهم یکدانگ خودم از پولها را مشخص نکنم نمیدهم . در مراجعه مجدد ایشان اعلام نمودند که باید بروید و انحصار وراثت کنید تا من سند را به وراث ایشان بدهم .
با توجه به اینکه برای انحصار وراثت اقدام نموده ایم و دادگستری گفته که باید روزنامه بشود و این امر حدود یک ماه طول میکشد حال سوالات زیر برای ما بوجود آمده است :
1 - چگونه ما باید سند خود را از این وکیل پس بگیریم .
2 - این وکیل از دادن هر کونه اطلاعاتی نسبت به پرونده فوق الذکر به ما خودداری می کند و حتی شماره پرونده را نیز نمی گوید . چگونه میتوانیم قانونا از او اطلاعات و اقداماتی را که در مورد پرونده و مبالغ پرداختی و وضعیت زمینها انجام شده است دریافت کنیم ؟
3 - در اراک به چند نفر وکیل مراجعه نمودیم متاسفانه با توجه به کوچک بودن شهر و آشنایی آنها با یکدیگر و یا سایر موارد . . . وکلا یا به ایشان اطلاع میدهند یا ما را سر میدوانند . چه باید بکنیم ؟
ما 4 برادر و 5 خواهر هستیم . برادر بزرگترمان با وکیل مذکور دوست است و در اصل او ایشان را برای اینکار به مرحوم پدرم و سایر کشاورزان معرفی کرده و هنگام تقاضای انحصار وراثت حاضر به اقدام نشد و حتی با ادعای گم کردن شناسنامه اش آن را جهت تقاضا تحویل نداد . هر اقدامی که ما انجام میدهیم ایشان به وکیل مذکور اطلاع میدهد . وکیل مذکور دارای زد و بند و ارتباطات گسترده ای در ادارات مختلف و ارگانهای اراک میباشد . برای متوقف کردن ایشان و احقاق حق و حقوقمان و عزل ایشان از وکالت و ادامه رسیدگی به رونده چه باید بکنیم ؟

سلام جناب سربازی و شدیدا خسته نباشید:
اما سوالات:
شما با این وقت محدود و وکالت پرونده های مختلف چگونه به تمام سوالات، باز هم تاکید میکنم به تمام سوالات پاسخ می دهید؟ با ذکر این مطلب که پیداست بسیار خوش اخلاق وبذله گو هستید که این را از پاسخ بعضی از سوالهایتان متوجهه شدم.
بنده سال گذشته به شخصی مبلغ 1200000 تومان دادم که سر سال آنرا با کارکرد وسود پول ونیز اصل پول به من برگرداند اما وی از این کار استنکاف و سرپیچی میکند؟ آیا چون بالای 1 میلیون است نمی توانم در شورای حل اختلاف آنرا پیگیری کنم؟
بنده این پول را به حسابش ریخته وفیش واریزی را دارم اما شاهد ندارم آیا میتوانم این ادعا را در شورا بدون شاهد اثبات کنم؟به چه مواد قانونی میتوانم در دادخواستم استناد و وی را محکوم کنم؟ آیا این فیش سند عادی محسوب میشود ؟ اگرعادی است پس شاید وجود دو شاهد الزامی باشد من که شاهد ندارم چکار کنم تا برنده پرونده باشم؟ لطفا در صورت امکان راهنمایی دقیق بفرمایید .
البته سوالات دیگر بماند برای وقتی دیگر ...
با تشکر فراوان و آرزوی موفقیت در تمام پرونده هایتان.

لطفا بفرمایید تقویم خواسته تنفیذ سند رسمی ملک به چه میزان است

جناب آقای سربازی با تشکر از سایت بسیار مفید شما سوالی در خصوص تصرف عدوانی دارم: دو سال پیش دو نفر از احدی از مالکین قطعه زمین ما (که 11 نفر مالک مشاعی هستیم) شکایت تصرف عدوانی نمودند متاسفانه علیرغم آنکه قطعه زمین ما دارای تحدید حدود و نقشه ثبتی با طول و ابعاد مورد تایید اداره ثبت اسناد و املاک محل بوده و بر اساس تایید محلی بیش از 60 سال است که زمین در تصرف اینجانبان است و شکات کوچکترین دلیل و مدرک مالکیت نداشته و صرفا به یک کاغذ خطی استناد نموده اند (خرید قطعه زمین از فردی که خود دارای مدرک و سند مالکیت و تصرف نمی باشد) به علت دفاع غلط احدی از مالکین در دادگاه اولیه منجر به صدور رای علیه اینجانبان گردید و پرونده اینک در دادگاه تجدید نظر میباشد. در رسیدگی تجدید نظر کارشناس یک نفره بر علیه رای دادگاه اولیه و به نفع این جانب رای داد و اینک پرونده به علت اعتراض شکات اولیه به کارشناسان سه نفره ارجاع گردیده .سوال این است با توجه به این که شکات پرونده اولیه با توجه به قانون اولیه تصرف عدوانی هیچ نوع دلیل مالکیتی نداشته (نامبردگان این موضوع را صراحتا در لوایه خود اقرار کتبی نموده اند) و از طرف دیگر طبق مدارک قطعی اینجانبان ادعای تصرف قطعه زمین توسط شکات اولیه قطعا باطل می باشد(و در واقع نامبردگان با یک کاغذ خطی از فردی که خود مالک نیست و تصرف نیز ندارد اقدام به شکایت نموده اند) آیا ارائه این مطلب به دادگاه تجدید نظر، دادگاه مکلف به رسیدگی و حذف تقاضای کارشناس سه نفره میباشد یا خیر؟با تقدیم احترام و تشکر

با سلام
آیا يک شخص می تواند در يک سند وکالت کاری (در مورد مراجعه به سازمانهای مختلف از جمله شهرداری ، آب ، برق و ...) سه نفر را به عنوان وکیل خود تعیین نماید به طوریکه هر کدام از سه شخص به تنهایی بتوانند به امور کاری مربوط به این شخص رسیدگی کنند. با تشکر

ضمن تشکر از سایت پر محتوی و عالیتان
اینجانب یک ملک از یک فرد خریداری کرده ام که ملک فوق بعلت اینکه قدیمی و گلنکی بود دارای 3 سند مجزا بود که فروشنده متاسفانه فقط 2 سند را به اینجانب نشان داده و سند سوم را نشان نداده است و حالا ادعا می کند که ملکی را که در سند سوم است را به اینجانب نفروخته است و نیز چون کل متراژ معامله 900 متر بوده دو سند داده شده به اینجانب فقط 750 متر را تکمیل می نماید. حالا من چطور می توانم ثابت کنم که فروشنده کلاهبرداری کرده است

آپارتمانی خریده و تحویل گرفته ام.مالک حاضربه تنظیم سند نیست وپول بیشتری مطالبه می کند.ضمنا سند مادرساختمان (سندزمین) در رهن بانک میباشد.دو بار اظهارنامه جهت تنظیم سند ارسال کرده ام.لطفا مراراهنمایی کنید.

سلام خداوند امثال شماها را براي مردم نگه دارد باز هم تشکر مي کنم از پاسخي که داديد - خيلي خيلي ممنونم
اما مشکل ديگري هم دارم .من با همان خانم يکسال و چهار ماه است که به صورت توافقي جدا شده ايم . ايشان قبل از طلاق اقدام به سرقت وساپل خانه کرده بود و در دادگاه عنوان کرد که جهيزيه ام بوده ( البته بدون اراپه مدرک ) در زمان طلاق تصميم گرفتم مقداري از وساپل برده شده را به او بدهم و وقتي که در شوراي حل اختلاف براي طلاق توافقي رفته بوديم در فرم توافقي نوشتند که جهيزيه از منزل خارج شده و در دادنامه نوشتند که جهيريه تماما تحويل زوجه گرديده است و در دفتر طلاق و سند طلاق هم آورده شده است ناگفته نماند که من وساپل به سرقت رفته را قبل از طلاق با دستور بازپرسي و صورتجلسه کلانتري از او گرفتم و مقداري از وساپل را هم به او دادم مثل تلويزيون ال جي و... که در زمان ازدواجمان (۲۰ سال پيش ) شرکت ال جي وجود نداشته . اکنون مدتهاست که پيگير جهيزيه است و مدام مرا به شوراي حل اختلاف مي کشاند که دو جلسه آخر نرفتم ضمن اينکه قاضي شورا هم با او هم صداست و جالب اينکه منشي وي در حضور خانم سابقم گفت که بگذار ايشان به منزل شما بيايند و وسايلش را ببرند و حتي پرونده را به دادگاه هم نمي فرستند . نمي دانم چکار کنم چندين وکيل هم حق را به من داده اند و سند طلاق را دليلي محکم بر ادعاي من مي دانند به خدا قسم ايشان اصلا جهيزيه اي نداشته اند و برادر و خواهرش هم زير استشهاديه امضاء کرده اند ولي شورا دست بردار نيست و حتي حکمي هم مبني بر استرداد جهيزيه صادر کردند که من لايحه اي با مدارک اراپه کردم ولي آن پرونده کنار گذاشته شد و خانم پرونده ديگري باز کرده و مدام مزاحم بنده مي شوند و اخطاريه را به محل کارم مي فرستند . لطفا مرا راهنماپي کنيد که چکار کنم . در صورت امکان پاسخ را به آدرسم ايميل کنيد - منتظرم - خدا ياورتان باشد

با سلام و خسته نباشيد
خانه اي به مساحت 50 متر مربع در دو مرحله خريدار ي نموديم كه مرحله اول آن حدودا 8 سال اختلاف زماني دارد و در هر مرحله 3 دانگ از خانه را خريداري نموديم و هم اكنون دو سند ماكيت كه در هر كدام از آن مالك 3 دانگ از خانه هستيم براي يكي كردن دو سند مالكيت و تبدبل آن به يك سند مالكيت 6 دانگ كجا و چكار ي بايد انجام دهيم . در ضمن مالك قديمي اين ملك نيز فوت نموده است .
متشكرم

مدتي پيش اپارتماني را از شخصي خريدم ولي بعدا معلوم شد كه سند به نام برادر فروشنده است واو با كارت شناسايي جعلي با استفاده از نام برادرش معامله نموده است وبرادرش بعد از 15روز زير قولنامه بنگاه را امضا نموده است در صورتي كه وي نيز وكالت بلاعزل وقولنامه دارد ومن به خاطر كتمان واقعيت وفروش مال غير از معامله كننده شكايت كرده ام ايا ميتوانم از اين طريق حقم را بگيرم؟ضمنا قولنامه من توسط برادر وي امضا نشده.

براي درخواست رونوشت(يا المثني) از سند ازدواج چه كسي(زوج يا زوجه)بايد به دفتر ازدواج درخواست دهد؟همچنين نحوه بخشش مهريه بصورت قانوني چيست؟آيا متن دستي معمولي نوشته شده ازطرف زن وصرفاًامضاي خودش قبول دادگاه است؟

سندی که در رهن بانک است و خود ملک حداقل ۸ برابر بیشتر از وام ارزش دارد را می توان برای ضمانت فردی در دادگاه بعنوان وثیقه قرار داد یا نه ؟

با سلام؛ من داراي يك ماشين پرايد كه از طريق شركت سايپا ثبت نام كرده بودم شوهر اينجانب از اعتماد من سو استفاده كرد و ماشين را صورت قولنامه عادي بنام خودش فروخته است و مبلغ آن رابه من نداده است. ولي من به خاطر زندگيم اقدامي انجام نه داده ام. اماشوهر بدونه هيچ دليلي درخواست طلاق داده است.و در حال حاضر خريدار از من تقاضا كرده است تا از طريق دفترخانه سند ماشين را به نام او انتقال دهم اما من امتناع كرده ام.وايشان رفته است بر عليه من شكايت كرده است اما تا كنون موفق نه شده است مرا قانونا الزام به انتقال سند نمايد.آيا من چگونه مي توانم از شوهرهم ماشين يا معادل ريالي آن را باز پس گيرم.و در اين دعوا به حقم به رسم.

با سلام
اینجانب قصد خرید قطعه ای از یک زمین را در شمال دارم. مالک زمین گفته که زمین مذکور دارای 6 سند است که ابتدا باید سند مادر بگیرد و بعد سند تفکیکی و گفته است کل فرایند حدود 2 سال طول می کشد. همچنین گفته برای اینکه هنگام خرید زمین خیال من راحت باشد ، گواهی تامین دلیل به من میدهد (یک همچین چیزی) تا مطمئن باشم در آینده هیچ مشکلی پیش نمی آید.
لطفا راجع بع تامین دلیل و صحت روش فروش مالک توضیح دهید. با تشکر

ضمن عرض سلام و خسته نباشيد سوالي داشتم به فردي چکي معادل ۲ ميليون تومان در وجه حامل پرداخت نموده ام ولي در قراردادي دست نوشته خود ايشان و با امضاء يک خط سيم کارت به طور اقساط خريداري شده و در قرارداد قيد شده بعد از آخرين قسط سند به نام اينجانب واگذار شود . در اين قرارداد يک فقره ژک به عنوان ضمانت نيز قيد شده که در پايان عودت داده شود ولي طرف مقابل بعد از به نام سدن سند چک مربوطه را فروخته و فرد ديگري نيز به اجراء گذاشته تشکر مي کنم راهنماپي بفرماپيد آيا به جرم خيانت در امانت مي توانم از ايشان شکايت نمايم

ضمن تشکر از سایت پر محتویتان
اینجانب یک ملک خریداری کرده ام که در زمان خرید به اینجانب فقط ۲ سند نشان داده شده است و در قرارداد هم متراژ ملک را ۸۱۷ متر نوشته شده است و طرفین هم امضا کرده اند ولی بعدا مشخص شده است که ملک دارای ۳ سند جداگانه بود و اکنون فروشنده می گوید که ملکی را که در سند سوم است را به اینجانب نفروخته است. ولی متراژ کل ملک با ۳ سند جمعا طبق نظر
کارشناش دادگستری ۸۱۲ متر است آیا من می تونم از طرفم بخاطر کلاهبرداری شکایت نمایم یا نه و نیز آیا ملکی که در سند سوم است را می تونم از طریق قانون بگیرم یا نه؟ با تشکر

بنده يک واحد از ملکي را خريداري کردم وبقيه واحدها متعلق به فروشنده ميباشد اما سند در رهن بانک ميباشد و بااينکه دادخواستي به خواسته الزام به تنطيم سند رسمي داديم و طي لايحه اي فک رهن را هم خواستا ر شديم پرونده به شورا ي حل اختلاف رفت اما شورا اعلام کرد که فک رهن از حدود اختيار ما خارح ميباشد حالا با اينکه بقيه واحدهاي ملک در اختيار فروشنده است ايا ميتوانيم طي دادخواستي خواستار فروش واحدها و فک رهن شويم تا سند به طور رسمي به من منتقل شود و ايا راي وحدت رويه اي در مورد تسهيل سند رسمي ملکي که در رهن بانک ميباشد وجود دارد يا خير با تشکر .

سلام جناب آقای سربازی
من در کشور امریکا زندگی میکنم و از همسرم هم طلاق اون کشور رو گرفتم ولی برای گرفتن طلاق ایرانی از این جا فکر میکنم زیاد طول بکشه یعنی هنوز تو شناسنامه ایرانی من اسم این اقا هست می خواستم بدونم با توجه به این که ایشون هم راضی هسند که طلاق ایرانی هم جاری شود از چه راههایی میتوان اقدام کرد که سریعتر به نتیجه رسید ؟ ایا با دادن وکالت هردوی ما به اقوامان در ایران امکانش هست که در ایران اقدام به طلاق کرد یا خیر ؟اگر هست چه مدت طول میکشد ؟ لطفا مرا راهنمایی کنید متشکرم

با سلام و تشکر از لطف شما
برادر اینجانب در یکی از دفاتر رسمی حضانت تنها فرزند پسر خود را به همسرش داده تا او در مقابل به صورت توافقی از ایشان جدا شود واز مهریه خود بگذرد.ولی روز بعد از امضا در دفتر اقدام به اجرا گذاشتن مهریه نموده.سوال: با توجه به اینکه در این سند در مورد بر گشت پذیر بودن یا نبودن حضانت چیزی عنوان نشده آیا برادرم می تواند حضانت را لغو نماید؟

سند ملک اينجانب ۸ سال در ضمانت يک نفر است که وي هم اکنون به جرم ديگري بازداشت است آيا ميتوانم تقاضاي آزادسازي سند خويش نمايم.

اپارتماني 4سال پيش خريداري نموده ام چون بين3شريك اختلاف به وجود امده است تاكنون نسبت به گرفتن پايان كار وصورت مجلس تفكيكي وتنظيم سند اقدامي ننمودنند خواهشمندم راهنماي ام نماييد

با سلام و خسته نباشيد
همسر بنده بدون هيچ دليل محکمه پسند و يا خدايي و فقط به زور خانواده خود که متاسفانه به دليل اجتماعي نبودن و کمي مشکل روحي و رواني مادر خود با همه مشکل دارند بطوري که در عروسي ما تنها ۲۰ نفر مهمان داشتند در برابر ۴۵۰ نفر مهمان ما نميخواهد با من زندگي کند و در اين وسط حق من از زندگي چه ميشود تمام هزينه ها و... و کادو عروسي و .. را هم برده و حالا من محکوم به پرداخت مهريه هستم که معلوم نيست کي توان ساختن زندگي را و اعتماد کردن به شخص ديگري را پيدا ميکنم يا خير؟ با قوانين اسلامي حق من چيست که زندگي من کاملا نابود شده ؟ با اين وجود که از خانوداه بسيار مناسبي برخوردارم -شرايط اجتماعي و مالي و کاري خوبي هم دارم و کوچکترين مشکلي از نظر رفيق بازي و يا مصرف مشروبات و... و يا کشيدن سيگار و ..... کاملا دوري ميکنم و متنفر هستم (قبلا هم ۱سوال درمورد ازدواج مجدد از شما داشتم)

با سلام و تشکر
من يک واحد آپارتمان خريداري نموده‌ام که سند اين ملک در رهن بانک بود و فروشنده با اداعاي اينکه در صورت دريافت پول نسبت به خارج کردن سند از رهن اقدام کند ولي ايشان با دريافت 80 درصد ارزش ملک نسبت به سند اقدامي نکرده است در ضمن ملک در تصرف بنده مي‌باشد . آيا قانون توانايي مجبور کردن شخص را دارد.
لطفا در اين مورد راهنمايي بفرماييد.

باسلام و تشکر از حوصله و وقتی که میگذارید . ملکی را خریداری کرده ام . سند نیز در محضر به نام شده اما صاحب قبلی ، منزل را خالی نمی کند . بنده ۶ میلیون از پول ملک را برای تخلیه نگاه داشته ام راهنمایی ام کنید . با تشکر و تقدیم احترام

من و همسرم شفاها به يكي از آشنايان وكالت داديم كه خانه مان را بفروشد ....براي خودش خريد حالا سند هم زده ايم كليه خيارات اسقاط شده .سوالم اينست آيا او جكم وكيل را دارد كه از او بعنوان خيانت عدم مصلحت و كلاهبرداري شكايت كنيم يا خير؟آيا كاري ميشود كرد؟ با تشكر حيدري
تربت حيدريه مديريت مخابرات ۰۹۱۵۵۳۱۱۱۸۲

با سلام و تشكر از جنابعالي
اينجانب در يك ملك به ميزان ۷۵/۰ دانگ مالكيت مشاعي دارم و ۲ نفر از شركاي اينجانب كه ۵ واحد آپارتمان در ملك مذكور احداث نموده اند در سال ۸۱ طبقه پنجم ملك را به شخصي فروختند و بنده نيز با توجه به جاهليت نسبت به مالك بودنم در آپارتمان مذكور ، صرفا به عنوان شاهد ذيل مبايعه را امضا نموده ام . در سال ۸۵ ، طبق راي دادگاه و طبق عمليات اجرايي سند آپارتمان مذكور توسط نماينده دادگاه به نام خريدار منتقل شده است . رأي دادگاه نسبت به اينجانب غيابي بوده است و واخواهي ارائه نموده ام . براي دريافت حق و سهم خود چكار بايد بكنم ؟ آيا سهم خود را از خريدار بايد بگيرم يا فروشندگان ؟ آيا فروش آپارتمان مذكور بيع فضولي محسوب مي شود ؟

با سلام
آيا ميتوان ملکي را به شخص ديگري انتقال مشروط داد مبني بر اينکه مثلا تا زماني که شخص اول در قيد حيات باشد شخص گيرنده حق خريد و فروش آن را ندارد؟
و آيا اين موضوع در صورت مثبت بودن جواب در سند مالکيت ذکر مي شود؟

با سلام وتشکراززحمات شما درموردچگونگي تخليه دوملک تجاري که هردو به اجاره داده شده واجاره به صورت سرقفلي نمي باشد سوالاتي داشتم ۱- ملک اول که پدر داييم آنرابه اجاره داده بود واجاره بصورت عادي بوده درچهاسطر بدين صورت که مالکمورد اجاره رابامبلغ۵۰۰ ريال ماهانه به فلاني اجاره داده است وديگرهيچ وحالا داييم ميخواهد حکم تخليه آنرا بگيرد لازم به توضيح است که داييم دوبا اقدام به تخليه نموده ود رهردو بار حکم به نفع مستاجرصادر شده وبا ان استدال که چون خواهان مستمري بکير دولت ميباشد ويکي ازارکان تحقق دعوي اثبات جهت ونياز خواهان ميباشد بنابراين فعليت نيازخواهان محرز نمي باشد وبنا به استناد مفهوم مخالف بند دو ماده ۱۵ ق. روابط موجر ومستاجر سال ۵۶حکم به بطلان دعوي خواهان صادر ميشود وحال سوالم اين است که چگونه داييم ميتواند ملک تجاري باتوجه به اينکه پسرش بيکار ميباشد تخليه نمايد وباتوجه به اينکه قانون سال ۵۶ برآن حاکم ميباشدميتواند ملک تخليه نمايد ويااينکه ميتواند مستاجر به پرداخت حق سرقفلي در صورت عدم امکان تخليه اجبار نمايد متشکرم ودر خصوص ملک ديگر دايي ديگرم باسند رسمي به اجاره بااين عنوان که حق انتقال به غير راندارد داده است د رسال ۷۲مستاجر ازاين شرط تخلف نمود وداييم شکايتي مبني بر تخليه نمود که بعد از ارجاع امر به کارشناس وتعين حق کسب وپيشه نه حق سرقفلي در شرف صدور راي به رحمت ايزدي رفت وديگر فرزندانش دنباله پرونده را نگرفتند ومستاجر هم خود درمورد اجاره متصرف شد وديگر به غير واگذار نکرد واخطاريه هم جهت معرفي وراث به وراث رسيد ولي پيگيري نمودند تا اينکه در اواخر سال ۸۴ (اسفند) مستاجر دادخواستي مبني برالزامخواندگان به تجويز حق انتقال به غير عليه وراث مطرح کرد ووراث در جلسه دادگاه باتعيين ميزان حق کسب وپيشه وپرداخت آن به خواهان خود ميخواهند ملک خويش رادر اختيار بگيرند وبا ارجاع امر به کارشناس چون خواهان متوجه شد که بر حسب اجاره نامه رسمي فقط حق کسب وپشه تعلق ميگيرد دادخواست خود را پس گرفت حال باتوجه به اينکه قانون سال ۷۶ به آن حاکم ميباشد وباتوجه به سوابق چگونه ميتوانملک راتخليه نمود ودراواخر هم بدون کسب اجازه ازمالکين (وراث )اقدام به نصب تابلو نموده است متشکرم

با سلام. بنده ملکي را از وراث مرحومه اي د رخرداد سال ۸۵ خريداري کردم. در مهر۸۵ سند رسمي به نام بنده صادر گرديد. يک ماه جلوتر از دادگاه احضاريه آمده که داماد خانواده به عنوان معترض ثالث مدعي است طبقه فوقاني ملک را ساخته و يک دست نوشته از مرحومه به اثر انگشت وي و شوهرش د اختيار داشت مبني بر اينکه پس از مرگ وي قيمت طبقه دوم به داماد برسد.
؛قاضي از در تحديد که بايستي وي را راضي کنيد؛ بنده تمام مبلغ را پرداختخ ام و صحت ورقه مورد شک بنده است و سند شش دانگ دارم که از وراث خريداري کرده ام و تا لحظه تنظيم سند ورقه اي در کار نبوده است. آيا ماده ۲۲ ثبت کمکي به اينجانب نميکند؟ آيا نبايستي قولنامه وي به ثبت رسمي ميرسيده است ( مواد ۴۶ -۴۷ ) .آيا به استناد ماده ۴۸ سندي که بايستي به ثبت ميرسيده و نرسيده است در محاکم و ادارات پذيرفتني است؟
در صورت محکوم بودن بنده متضمن پرداخت چه ميباشم؟
باتشکر

با سلام و تشكر
آپارتماني را به مبلغ ۶۴ ميليون تومان در بنگاه مبايعه نامه كرده و فروختم و قرار شد خريدار ۳۳ ميليون آن را طي سه فقره چك در طي حداكثر ۱۵ روز و ۱۸ ميليون آن را از طريق وام بانك مسكن و در محضر و ۱۳ ميليون باقيمانده را به هنگام تخليه ملك بپردازد . براين اساس ۳۳ ميليون اوليه را دريافت كردم و كارهاي بانك نيز انجام و در روز محضر بدون ذكر باقيمانده بدهي وي سند به نام خريدار زده شد و خريدار درخواست قبض تخليه از محضر نمود كه قرار شد من قبض تخليه را امضاء و ۱۸ ميليون وام بانك را بگيرم و بعدا در بنگاه و پشت مبايعه نامه مجددا در خصوص در يافت وام و تنظيم سند به نام خريدار موارد درج و خريدار متعهد به پرداخت ۱۳ ميليون باقيمانده به هنگام تحويل آپارتمان شود اما از روز محضر كه سند به نام خريدار شده و وي قبض تخليه با قرار ۲۰هزارتومان به ازاي هر روز تاخير نيز گرفته است ديگر حاضر به همكاري و ثبت مجدد بدهي ۱۳ ميليوني در پشت مبايعه نامه يا تنظيم قرارداداجاره با بنده تا زمان تخليه كه حدود يك ماه و نيم ديگر است نمي باشد آيا نامبرده با توجه به ثبت سند كه به نام وي زده شده و قبض تخليه مي تواند بدون پرداخت باقيمانده ثمن معامله حكم تخليه بگيرد لطفا راهنمايي فرمائيد .