به سايت وكالت خوش آمديد :: جستجو
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
سند
کلمه مورد جستجو :
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي

تعداد کل : 161
مشاهده
Preview [1] 2 3 4 >> Next
 
سپیده میرحسینی
نام :
 
سلام -

خیلی کوتاه و خلاصه سوالمو مطرح میکنم

اینجانب مدت 3 سال است که ازدواج کردم همسرم زمانیکه به خواستگاری ام آمد یکی از شرایط پدرم داشتن خانه بود و ایشان نیز با توجه به اینکه پدرشان ساختمان ساز است و وضع مالی خوبی دارند سند خانه ای را سر عقد به پسرش هدیه کرد ولی متاسفانه الان مدت سه سال است که ما با وضعیت بدی زندگی میکنیم و از خانه هم خبری نیست - اگر ایشان خانه نداشتند پدرم با ازدواج ما مخالفت میکرد و این وصلت سر نمی گرفت در ضمن همسرم بعد از مدتی شروع کرد به ازار و اذیت من و کتک زدن جوری که احساس می کنم از نظر روانی متعادل نیست - این در حالی است که خانوا ده اش در بهترین شرایط زندگی می کنند.
پرسش :
 
خواهر عزیز شما در واقع سوالی مطرح نکرده اید مشکلاتی که عنوان نموده اید هم قابلیت اقدام حقوقی و هم قابلیت اقدام روانشناسی دارد. اینجانب و همکارانم صرفا در مورد قسمت اول که در حیطه تجربه و تخصص ما قرار دارد می توانیم یاریتان کنیم .برای راهنمائی در مورد سند خانه ای که هنگام عقد هدیه شده .از جمله نحوه هدیه و ...نیاز به اطلا عات بیشتری دارم اما در مورد ایراد ضرب و جرح می توانید از وی شکایت نمائید اما اگر فقط مشکلتان همین موارد است از شکایت خودداری نموده و سعی کنید همسرتان را متقاعد کنید تا با هم نزد روانشناس مورد قبول ایشان بروید .متاسفانه اینگونه مشکلات در خانواده های زیادی وجود دارد که در غالب موارد با تدبیر حل خواهد شد.بنظرم اقدام حقوقی و طرح شکایت آخرین راه حل باید باشد.چنانچه به راهنمائی حقوقی نیاز داشتید بصورت تلفنی هم در خدمت همه دوستان هستیم.سربازی11/3/85
پاسخ :
 

 
مینا
نام :
 
به نام او به یاد او به راه او
با عرض سلام به وکیل محترم
سوال بنده راجع به ماده 1085ق م است کهتمکین در چه زمانی محرز خواهد شد؟منظور بنده این است که اگر مهریه را قسطی کرده باشند به محض دریافت اولین قسط باید تمکین صورت گیرد یا اینکه تا در یافت کل مهر من میتوانم تمکین نکنم؟و در صورت وجود یک چنین زیر ماده ای(بند)سند ان کجاست وباید به چه مدرکی رجوع کرد؟با توجه به اینکه طرف بنده بعد از 4سال که در این مدت 3 بار دادخواست طلاق داده همینک به تقاضای تمکین رو اورده است و مهریه نیز پس از مدتها با معسر بودن وی قسطی شد ولی هنوز در حال حاضر نفقات معوقه را پرداخت نکرده است و احتمالا با این تقاضا هدفش پرداخت نکردن نفقه است چون تصور میکند که من از او تمکین نمیکنم لازم به ذکر است که تمام این مدت بنده برای به دست اوردن حق و حقوقم ابراز کرده ام که میخواهم با وی زندگی کنم ولی او نمیخاست .الان که به فکر بنده پی برده است میگو ید من نیز قصد ادامه زندگی دارم و تو باید با من زندگی کنی .که اکنون من از این هراس دارم که نتوانم به خوبی از پس این جنگ برایم .امید وارم که توانسته باشم سوالم رو خوب مطرح کنم وشما نیز به بنده کمکی نمایید.باتشکر
پرسش :
 
خواهر عزیز ماده 1085 بیانگر حق حبس زوجه است به این معنی که زوجه حق دارد ایفاء وظایف زناشوئی را منوط به دریافت مهریه نماید.وازاین حق یک بار وآنهم قبل از نزدیکی می تواند استفاده نماید مشروط بر اینکه مهر او حال باشد یعنی مهلتی برای پرداخت تعیین نشده و زوج عندالمطالبه مکلف به پرداخت باشد.بنا بر این چنانچه دادگاه اعسار وی را احراز نماید و مهلتی برای پرداخت مشخص نماید با پرداخت قسط اول حق حبس بدلیل موجل شدن مهر ساقط می گردد.مستند این موضوع در خود ماده مورد اشاره است.ضمنا این حق ارتباطی به نفقه ندارد.بهتر است به این جنگ با تدبیر خاتمه دهید بگونه ای که به آرامش وحقوقتان نیز برسید.سربازی18/3/85
پاسخ :
 

 
نام :
 
با سلام و خسته نباشید
بنده گرفتار مشکل بزرگی شده ام خواهشمندم که هر چه سریعتر راهنمایی ام نمایید.بنده حدود نه ماه پیش دو دانگ از شش دانگ خانه ام را به اسم پسرم کردم البته زمانی که به محضر رفتیم قرار گذاشتیم به صورت عمری باشد اما محضر دار با پسرم تبانی کرده و دو دانگ را به صورت وکلالت بلا عزل به اسم پسرم زدند.الان بنده با پسرم بر سر همین خانه و موضوعات دیگری اختلاف پیدا نمودیم .پسرم برای دو دانگ خودش سند جداگانه گرفته .بنده می خواهم خانه ام را بفروشم اما پسرم راضی به فروش نیست. چون خانه ام سه طبقا می باشد سهم پسرم مشخص نیست برای همین درخواست افراز دادم.اما افرازی که صورت گرفته باعث شده که مشتری رغبت چندانی به آننشان نده مثلا هم کف و زیر زمین را به بنده داده اند وطبقه دوم را به پسرم حیاط خانه را مشترک کردهاند پله های زیر زمین را مشترک کرده اند درب جنوبی را به پسرم داده اندو...به طوری که با این وضعیت هیچ کس مایل نیست سهم مرا بخرد بنده هم احتیاج مبرم به پول فروش خانه ام دارم و می خواهم هرچه سریعتر حتی با زیر قیمت خانه ام را بفروشم.درخواست تقسیم مال مشاع را داده ام ولی می گویند فایده ای ندارد می خواستم بدانم به چه روش آسان و کوتاه مدتی می توانم خانه را بفروشم؟چون دیگر به هیچ وجه نمی توانم در آن خانه زندگی نمایم.پسرم هم می گوید که من نه خانه را می خرم و نه می فروشم.حال به نظر شما چه کار کنم که از شر این خانه خلاص بشم .خواهشمندم هر چه سریتر بنده را در این مورد راهنمایی بفرمایید.ضمنا می توانم از راه هبه وارد بشم و خانه را از دست پسرم در آورم یا خیر؟
از لطفتان ممنونم.
پرسش :
 
زمانی که منزل شما قابل افراز تشخیص وبه شرحی که بیان داشته اید سهم هر کدام تعیین گردیده است دیگر فروش مال مشاع موضوعیت ندارد .وضعیت ملک شما مانند مجتمع های آپارتمانی است که مالکین آن قسمتهای اختصاصی و مشترک دارند و وجود مشاعات در اینگونه ساختمانها امری طبیعی است. در هر صورت شما می توانید سهم اختصاصی خویش و مشاعات را بقدر سهم تان بفروشید.هبه نیز اقسام و شرایطی دارد صرفا در هبه غیر معوض امکان رجوع وجود دارد که در موضوع شما بر فرض اثبات هبه غیر معوض هم به صراحت ماده 803 قانون مدنی بدلیل رابطه پدر و فرزندی این امر ممنوع می باشد.سربازی 23/3/85
پاسخ :
 

 
م
نام :
 

با سلام. من مي خواستم بپرسم آيا قانوني حين ازدواج دائم هست كه بعد از طلاق نصف اموال زوج كه بعد از ازدواج فراهم كرده به زوجه برسد؟ و پذيرش فانون اجباري است يا اختياري يعني اين قانون در سند ازدواج نوشته شده؟ اين به وصول مهريه مربوط مي شود يا علاوه بر آن است؟و همچنين اجراي اين قانون بعد از جدايي شرايط خاصي دارد مثل طلاق در صورت اعتياد زوج يا در صورت طلاق توافقي يا در خواست زوجه براي طلاق بي دليل نيز لازم الجراست؟
با تشكر
پرسش :
 
تنصیف دارائی زوج قانون نیست بلکه توافقی است میان زوجین که هنگام عقد ازدواج دائم زوج با امضاء شرایط ضمن عقد مندرج در نکاحنامه رسمی (قباله ازدواج)به زوجه وکالت بلا عزل می دهد تا در صورتیکه طلاق به درخواست زوجه نباشد و یا اینکه طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد تا نصف دارائی موجود که در ایام زنا شوئی به دست آورده را به زوجه منتقل نماید.بنا بر این در صورت تحقق شرایط مذکور با دادخواست زوجه دادگاه حکم به تنصیف دارائی صادر خواهد نمود.وموضوع ارتباطی به مهریه ندارد.در صورت درخواست بدون دلیل یا توافقی منتفی است.4/4/85سربازی
پاسخ :
 

 
مريم
نام :
 
سلام
در سند ازدواج من درج شده است كه "زوج به زوجه وكالت بلاعزل داد به شرح بالا كه هر گاه بخواهد و بهر طريق كه مايل باشد و به هر نوع طلاق كه بخواهد طبق مقررات خود را مطلقه كند"
ايا من ميتوانم بدون مراجعه به دادگاه به محضر بروم وطلاق بگيرم؟چه مداركي بايد ببرم؟ و چقدر زمان ميبرد؟متشكرم
پرسش :
 
خیر دفاترطلاق چنین اختیاری ندارند شما باید از طریق دادگاه با وکالتی که دارید اقدام نمائید و با توجه به الزامی شدن حضور وکیل در غالب دعاوی دادخواست شما باید توسط وکیل به دادگاه ارائه گردد. مدارک طلاق عبارتند از اصل وتصاویر عقدنامه .شناسنامه و وکالتنامه وکیل.سربازی5/4/85
پاسخ :
 

 
حبیب زرگرپور
نام :
 
با سلام

من چند سوال حقوقی داشتم، از شما دوست عزیز تقاضای می کنم با توضیح و شرح مسایل مربوطه حقوقی ما رو در یافتن راه حل یاری کنید.

پدر اینجانب یک انبار به مساحت حدود 1800 متر داره که در حدود سال 1344 خریده. (دارای سند 6 دانگ + بنچاق) الان میخواهد که این انبار رو به دخترانش (دو خواهر بنده) و من و یکی دیگر از برادرانم (مجموعا 4 نفر از فرزندانش از مجموع 6 نفر) هبه کنه. اما چون هزینه انتقال سند، از جمله پایان کار، عوارض مختلفی که شهرداری طلب می کنه و نیز هزینه دارایی و مالیات مشاغل و ... سنگین است، عملاً امکان سند زدن به نام ما وجود ندارد.

میخواستم سوال کنم:

1- با این شرایط راهکار عملی هبه کردن به چه صورتی است؟

2- از آنجایی که پدرم نمی خواهد به یکی دیگر از برادرانمون این ملک را هبه کنه، (قبلاً از دیگر اموالش بهش داده است) آیا بعد از فوت پدر این برادرمون (که به قول معروف از الان چشمش دنبال این ملکه) می تونه تو دادگاه تقاضا کنه که سهم الارث خودشو از این ملک بگیره؟ چون سند بنام پدرمون می مومه و ما توانایی انتقال سند را با این هزینه های نداریم. به زبون ساده راهکار عملی جلوگیری از سوء استفاده برادرمون چیه، که فردا نتونه ادعایی روی این ملک کنه و ما مدارک مستند داشته باشیم که خود پدرمون نخواسته این ملک را به او هبه کنه؛ از آنجایی که از دیگر اموالش به او بخشیده.

3- در آینده برای فروش چنین ملکی چگونه می شه اقدام کرد؟ آیا اگر هبه شده باشد و سند به نام پدرمون باشه، باید انحصاروراثت بدیم. لطفا راهنمایی فرمایید.

4- از آنجایی که انبار هم ملک و هم سرقفلی داره، و هر دو متعلق به پدرمونه، باید به چه صورت اقدام کرد.

با تشکر فراوان از شما
زرگرپور
پرسش :
 
آقای زرگرپور هر چندپاسخ به سوال شما وشرح مسایل مربوط به این صورت مقدور نیست و مراجعه به وکیل را اقتضاءدارد مع الوصف به صورت کلی خواسته شما راهکارهای قانونی دارد البته در صورتیکه سند بنام شخصی باشد وایشان در قید حیات نباشند بمنظور نقل وانتقال رسمی انحصار وراثت غیر قابل اجتناب است.سربازی8/4/85
پاسخ :
 

 
علی
نام :
 
سلام
آپارتمانی را از شخصی پیش خریدکردم و سپس بعد از یکسال متوجه شدم شخص مذکور پیمانکار بوده و قرارداد ساخت با مالک اصلی داشته . مالک فوت شده و 5 ورثه دارد بدون وکالت نامه رسمی و برگه انحصار وراثت دارند. آپارتمان در تصرف بنده است.آیا میتوان از شخص پیمانکار به جرم کلاهبرداری و فروش مال غیر شکایت کیفری کرد.البته پیمانکار واحدی را به بنده فروخته که قرار بوده پس از پایان کار جزء سهم پیمانکار باشد. تکلیف سند آپارتمان ما به چه صورت میشود.
پرسش :
 
خیر گر چه در ظاهر امر پیمانکار ملک دیگری را به شما فروخته اما سوءنیت که عنصر معنوی جرم است را نداشته است شما می توانید به طرفیت پیمانکار و وراث آن مرحوم دعوی حقوقی طرح نمائید تا در نهایت دادگاه وراث آن مرحوم را ملزم به تنظیم سند به نام شما نماید.سربازی 9/4/85
پاسخ :
 

 
رامين
نام :
 
با سلام
بعد از فوت مادرم و بعد از گرفتن گواهي انحصار وراثت جهت سه پسر و يک دختر آن مرحومه زماني که براي مشخص کردن ماليات بر ارث به اداره ماليات رفتيم با مشکلي به شرح ذيل مواجه شديم:
۱- با توجه به اينکه مقداري زمين از آن مرحومه باقي مانده است که فاقد سند رسمي است (البته لازم به ذکر است که در اداره ثبت اسناد و املاک شماره پلاک هاي زمين مشخص است و به نام مادرم مي باشد که اغز پدر خود به ارث برده است) و به همين علت اداره ماليات بر ارث طي يک نامه از اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان فشم جهت مشخص نمودن مالکيت و نيز ميزان اين مالکيت و حدود و مشخصات ملک مورد ادعا درخواست استعلام نموده است اما زماني که به آن اداره مراجعه نموديم رپيس اداره با اين تپوجيه که نفر به اندازه کافي ندارد لذا از پاسخگويي طفره رفته و اعلام نمود که بايد از خود اداره ماليات بر ارث کاربشناس بفرستند تا مسپله را بررسي کند و در برابر اصرار اينجانب بالاخره راضي شدند که مورد را به صورت کتبي به ادراه ماليات بر ارث اعلام نمايند و زماني هم که ما نامه ادراه ثبت اسناد و املاک را به اداره ماليات تحويل داديم جوابمان فقط خنده مسولين آن اداره بود زيرا گفتند اين نامه تنها براي سر کار گذاشتن شما است چون نظر کارشناس اداره ماليات در ارتباط با مشخص نمودن ميزان مالکيت و حدود و مشخصات املاک مورد ادعا را تعيين کنيم و وظيفه ما بعد از مشخص شدن مالکيت تنها تعيين مقدار ماليات مربوطه مي باشد و بدين صورت کار ما با بن بست مواجه شده است از يک طرف اداره ثبت اسناد با اين عنوان که نفر به مقدار کافي ندارد از انجام وظيفه خود شاني خالي مي کند و از طرف ديگر اداره ماليات نيز مي گويد تا مشخص شدن ميزان مالکيت کاري نمي تواند بکند.
خواهشمند است در اينمورد راهنمايي هاي لازم را مبذول فرماپيد.
با تشکر
رامين.
پرسش :
 
دوست عزیز واقعا متاسفم که برخی از مسئولین بعضی از ادارات در جایگاهی به مراتب بزرگتر از اندازه خود قرار دارند آنچه مسلم است اداره مالیات در مورد موضوع وظیفه و مسئولیتی ندارد کوتاهی و ندانم کاری در این موضوع مربوط به اداره ثبت است به مدیریا بازرسی اداره کل ثبت مربوطه مراجعه کنید امیدوارم مشکلتان رفع شود. سربازی 9/4/85
پاسخ :
 

 
محمدعلی ادریسی
نام :
 
با سلام
اينجانب سال ۸۳ کارگري که داراي مشکل حرکتي و جسماني بود از طريق آشناپي ومعرفي خواهرش که همکلاسي دخترم بود به جهت اينکه درمنزل مشکل داشت و هيچکجا به او کار نميدادند از سر دلسوزي براي شغل جوابگوپي به تلفن استخدام نموده و با صحبت با پدر ايشان قرار بر اين شد که
در صورتيکه مشکلي ايجاد نمود و ايشان اخراج شد هيچگونه طلب و ادعاپي نداشته باشد و براي اين مورد تسويه حسابي را امضاء نمودند که جاي مبالغ آن خالي بود بعد از مدتي به علت مزاحمت هاي تلفني که برايمشتريان ايجاد مينمود با دادن چندين بار اخطار اخراج گرديد که پدر ايشان نيز در جريان امور قرار گرفت و حتي تعهدي را نيز امضاء نمود بعد اخراج ايشان به اداره کار مراجعه و طرح شکايت نمود و که نهايتا در کمسيون دوم حق به ايشان داده شد و اينجانب را موظف به پرداخت مبلغي به ايشان نمودند و ايشان حکم خود را در دادگاه مطرح و شکايت نمود اينجانب نيز تسويه حساب ايشان را طبق موارد درخواستي اداره کار مبلغ زده و به دادگاه اراپه نمودم اما ايشان به علت سو استفاده از سند فوق شکايت کيفري نمود و کارشناس نيز سفيد امضاء بودن انرا تاپيد نمود و حال اينجانب به علت سوء استفاده از سند سفيد امضاء به دادگاه احضار شدهام لازم به ذکر است که مبلغ مندرج در حکم اداره کار به صندوق دادگاه واريز شده بوه است که ايشان مبلغ واريزي را به دستور قاضي مربوطه دريافت نموده است لطفا مرا راهنماپي نماپيد . با تشکر
پرسش :
 
دوست عزیز با وصفی که بیان داشته اید عمل شما فاقد عنصر معنوی جرم است بنا بر این جرم محسوب نمی گردد اگر در دادگاه خوب دفاع نمائید امیدوارم تبرئه شوید پیشنهاد می کنم از وکیل در جلسه دادرسی استفاده نمائید. سربازی 9/4/85
پاسخ :
 

 
طناز فاضلي
نام :
 
من وكيل وصي پدرم هستم و 18 سال دارم اما بعد از فوت او نميدانم چه كار كنم در حال حاضر 1 خانه و 1 مغازه دارد و من 2 برادر دارم ... چگونگي صدور سند مالكيت جديد يا فروش ملك را به من توضيح دهيد... ممنون
پرسش :
 
متوجه سمت شما نشدم وکیل یا وصی ؟صدور سند مالکیت جدید برای چه ؟انحصار وراثت اخذ شده یا نه؟از ساعت 4تا8 برای اخذ توضیح و مشاوره با تلفن های سایت تماس بگیرید .سربازی 9/4/85
پاسخ :
 

 
محمد
نام :
 
اگر شخصي درباره محصولات شرکتي تبليغ کند و به مشتريان خود به منظور جذب مشتري و کسب پورسانت‌‌، تبليغات دروع کند و اطلاعاتي به مشتري بدهد که اغوا کننده بوده ولي واقعيت نداشته باشد‌ مي توان شکايت کرد.مشکل اين است که تنها شاهد وجود دارد و در مقابل محصول خريداري شده هيچ سندي مبني بر خريداري محصول از شخص متقلب دريافت نشده است
پرسش :
 
دوست عزیز موضوع دقیقا مصداق معاونت در کلاهبرداری است در صورت اثبات حتی با شهادت شهود که جزء دلایل محسوب می گردد مجازات سختی متوجه مرتکب خواهد بود.سربازی 9/4/85
پاسخ :
 

 
شهلا
نام :
 
مشاور محترم
با سلام
مستدعی است در خصوص مشکل زیر بنده را راهنمایی فرمایید.
1.در ملکی مشاع 4 نفر به حالت اشاعه مالکیت داشته اند .
2.هر چهار مالک دارای سند مالکیت رسمی مشاعی در این قطعه می باشند .
3.در جریان اصلاحات اراضی بخشی از زمین فوق بعنوان اراضی ملی اعلام گردیده است .
4.پس از این موضوع دو نفر از چهار نفر مالک مشاعی به میزان اسناد رسمی اولیه تصرفات دارند و دو نفر دیگر هیچگونه تصرفاتی در ملک ندارند .
5.ضمنا هیچگونه تقسیم نامه یا توافق کتبی در خصوص محل و موقعیت تصرفات موجود نمی باشد.
6.آیا طبق قوانین حاکم بر املاک مشاع دو نفر از مالکان ملک فوق که هیچگونه تصرفی در ملک ندارند با توجه به حالت اشاعه و اسناد مالکیت رسمی مشاعی می توانند توسط دادگاه درخواست احقاق حق نمایند .
7.در صورت مثبت بودن پاسخ خواهشمند است .عنوان و نحوه طرح دادخواست باید چگونه باشد .
پرسش :
 
آری چون ملک مشاع بوده و تقسیمی صورت نپذیرفته هر یک از شرکاء در جزء جزء ملک حق دارند بستگی به اراده شریک دارد که چه اقدامی می خواهد انجام دهد .می تواند از اداره ثبت افراز مال مشاع را بخواهد اگر غیر قابل افراز بود از دادگاه فروش مال مشاع را به انضمام اجرت المثل ایام تصرف شریک را یا رفع تصرف ایشان را بخواهد. سربازی 12/4/85
پاسخ :
 

 
منتظری
نام :
 
پدرم حين فوت(75) مقداري زمين کشاورزي به جا گذاشته که از آن مقداري داراي سند و مقادير زيادي فاقد سند زراعي مي باشد که تمامي ان در تصرف برادرم می باشد و بدون هیچ مدرکی ادعای مالکیت مقادیر بدون سند را مینماید و این در حالی است که بیش از 4 شهود از همسایگان وجود تمامی اراضی رامتعلق به پدرمان می دانند .با این حال از سال 77 دادخواستی به دادگاه مبنی بر تقسیم ماترک پدرمان داده ولی هنور هیچگونه حکمی ارایه نشده سوال من این است ایا قاضی میتواند اراضی را به او واگذار کند یا خیر و ما برای زود به نتیجه رسیدن پرونده چکار کنیم؟
پرسش :
 
دوست عزیز بنظر می رسد نحوه طرح دعوی مذکور اشتباه باشد در هر صورت مدت زمان عجیبی از طرح دعوی شما می گذرد پیشنهاد می کنم با کلیه مدارک خویش به یک وکیل مراجعه کنید تا بتواند به نحو مناسب شما را راهنمائی کند. سربازی 12/4/85
پاسخ :
 

 
محمد
نام :
 
معامله با وراثي که انحصار وراثت آنها قبل ار معامله سنديت پيدا نکرده ولي چک از طرف انها دريافت شده و في الحال خريدار چک مورد فوق را پاس نکرده جه شکلي دارد.در صورتي که شرط شده باشد فروشندگان ۱ روز بعد از وصول چک در محضر حاضر شده و سند را به نام بزنند.ولي در تاريخ قيد شده روي چک هنوز انحصار وراثت فروشندگان حاضر نبوده ولي اقدام به برگشت چک نموده اند آيا کار انها قبل ار احراز هويتشان قانوني بوده در صورت قانوني نبودن چه بايد کرد.و لازم به ذکر است که پول معامله حاضر است ولي فروشندگان از امدن به محضر بدليل حاضر نبودن انحصار وراثت خودداري ميکنند.
پرسش :
 
گواهی انحصار وراثت بدلایل متعدد برای انجام معاملات ضروری است اما به این معنی نیست که اگر اخذ نشده باشد وراث مالک نیستند گواهی مذکور برای انتقال رسمی و...باید ارائه گردد وانتقال غیر رسمی ملک موروثی قبل از اخذ گواهی مذکور منع قانونی و شرعی ندارد .تعیین وضعیت معامله شما بستگی به مبایعه نامه فیما بین دارد اگر می توانید برایم ارسال نمائید یا حضورا بیاورید تا بهتر راهنمائی کنم. سربازی 14/4/85
پاسخ :
 

 
ياس
نام :
 
با سلام
ما (من،مادر و برادرم) داراي خانه اي هستيم با سه سند به نام هر سه ي ما( به نسبت دو پنجم ، دو پنجم و يک پنجم از 6 دانگ)، الان مي خواهيم با اين اسناد وامي به اندازه تقريبا" يک ششم مبلغ خانه از بانک دريافت کنيم که در اين صورت اسناد به رهن بانک در مي آيد ، سوال من اين است که آيا بعد از اينکه اسناد به رهن بانک درآمد يک نفر از ما ميتواند يکي ديگر از اين اسناد را به نام خود کند.
پرسش :
 
متاسفانه متوجه منظورتان ازاینکه یکی از شما اسناد را بنام خودش کند نمی شوم لطفا تماس بگیرید. سربازی 21/4/85
پاسخ :
 

 
رضا
نام :
 
باسلام
سوالي داشتم در رابطه با افزايش پرداخت خواسته مبني بر اينكه اينجانب مبلغي را به شخصي قرض دادم ودر ازاي ان يك فقره سفته سفيد امضا كرفتم ودر موعد مقرر نامبرده مبلغ مذكور را به اينجانب عودت نداد ومن نيز سفته را به مبلغ يك ميليون تومان پركرده وبا تقديم دادخواست مطالبه اين مبلغ را خواستار شدم ناكفته نماند كه اين سفته تا مبلغ يك ميليون ششصد هزار تومان قابل پر كردن بوده است وليكن حالا متوجه شدم با حساب وكتابي كه كردم شخص مذكور بايستي ششصد هزار تومان ديكر به اينجانب بپر دازد حالا سوالم اين است كه با وجود اينكه ديكر سندي از وي در دست من نيست ايا ميتوانم به استناد همان سفته مبلغ ششصد هزار تومان ديكر را به عنوان افزايس خواسته بخواهم يا خير زيرا كه سفته مذكور تا سقف يك ميليون ششصد هزار تومان قابل پركردن بوده است

موفق باشيد

پرسش :
 
خیر به مبلغ مندرج در سفته نمی توانید چیزی اضافه کنید اما اگر جلسه اول دادگاه تشکیل نشده است چنانچه دلیل طلب دارید می توانید خواسته مندرج در دادخواست را افزایش دهید. 22/4/85
پاسخ :
 

 
وطن خواه
نام :
 
با سلام ، سال گذشته یک واحد از آپارتمان چهار طبقه ای که در حال تکمیل بود خریداری نمودم و مبلغ 5 میلیون بابت تحویل آپارتمان و 5 میلیون بابت تحویل سند باقی ماند و بقیه پول را در مدت معین به فروشنده تقدیم شد . در قرارداد قید شده تا تحویل سند آسانسور نیز آماده بکار خواهد بود و همچنین قید شده عدول از قرارداد 5 میلیون جریمه دارد ، حدود 4 ماه است که به آپارتمان خریداری شده نقل مکان نموده ایم اما فروشنده خیلی بی خیال است سوالاتی به شرح زیر داشتم امیدوارم زحمت کشیده و راهنمایی فرمائید :( دو واحد از آپارتمان فعلا فروخته نشده است )
1- حیاط آپارتمان شخصی است یا عمومی
2 - بدون رضایت ما آیا فروشنده میتواند جای آسانسور را به انباری تغییر و به ما تحمیل کند
3 - حداقل فضای پارکینگ برای هر واحد چه مقدار تعیین می شود (چون جای دو ماشین طوری است که میلی متری بایستی کنار هم پارک کنند )
4- اگر از فروشنده شکایت کنیم آیا با توجه به قوانین حق را به ما می دهند یا به فروشنده ( در قرارداد تحویل سند به تاریخ 25/4/85 بوده است )
پرسش :
 
حیاط جزء مشاعات است وعمومی مگر اینکه در قرارداد ترتیب دیگری توافق شده باشد.بدون رضایت شما حق تغییر موارد قرارداد را ندارد .بله میتوانید ابتدا از طریق شورای حل اختلاف آماده نبودن آسانسور تامین دلیل کنید وبعدا مطالبه خسارت کنید.سربازی 28/4/85
پاسخ :
 

 
غلامرضا حسين خاني
نام :
 
سلام
من در سال 1378 آپارتماني خريدم كه در سند و بنچاق متراژ آن 69 متر مربع است آما پس از شكايتم به دادگاه و كارشناسي واحدم مشخص شد متراژ آن 61 متر است ولي جايي از دادرسي من اشكال داشت كه فكر كنم بدليل عدم اطلاع من از آيين دادرسي نتوانستم حقم را بگيرم . ميخواهم بدانم ميتوانم مجددا شكايت كنم تا هم مبلغ اضافي را پس بگيرم وهم اينكه براي اصلاح سند و.... اقدام كنم.
با تشكر
پرسش :
 
بستگی به این دارد که دادگاه دعوی شما را ماهیتا رد کرده باشد یا از لحاظ شکلی رد کرده باشد در هر صورت نیاز است مدارک و رای صادره مطالعه شود. سربازی 28/4/85
پاسخ :
 

 
مرتضی ازاذی
نام :
 
سلام
اینجانب دارای قطعه زمینی به ارث رسیده از پدرم مباشم چند سال بود که این زمین بدون استفاده مانده بود تا این که تصمیم به فروش این زمین گرفتم تازه متوجه شدیم که این زمین از سوی سازمان منابع طبیعی جزو اراضی ملی قلمداد شده است در ضمن سند این زمین سند زمان اصلاحات ارضی است
میخواستم بدانم برای باز گرداندن این زمین چه اقداماتی باید کرد
پرسش :
 
تلفني بين ساعات 16 الي 20 تماس بگيرد و جرئيات بيشتري از موضوع را اعلام كنيد تا راهنمايي ميسر شود. سربازي 4/5/85
پاسخ :
 

 
مصطفی
نام :
 
با سلام . مغازه ششدانگی را خریداری کرده ام
در مبایعه نامه التزام به سند را داده اما طفره میرود ملک هنوز هم در اجاره است و قرارداد جدید نبسته اما اجاره را میگیرد . من چه میتوانم بکنم که سریعا ملک تخلیه شود چگونه با مستاجر بگویم که ملک مال من است ؟
پرسش :
 
صرفا با رویت مبایعه نامه امکان راهنمائی مناسب وجود دارد یاحتی المقدور تلفنی جزئیات را اعلام نمائید. سربازی 1/5/85
پاسخ :
 

 
رضا
نام :
 
باسلام

سوال من اين است كه اكر فردي بابت بدهي خود سند تجاري اعم از سفته يا برات يا چك را به طلبكار بدهد وشخص ثالثي در جهت ضمانت اين اسناد بصورت جداكانه در يك برك سفيد ضمانت اين اسناد را بنمايد بصورتي كه اين شخص اصلا امضايي در ظهر اين اسناد نكند وصرفا بروي برك ديكري ضمانت كند ايا ميتوانييم صدور حكم محكوميت صادر كننده اين اسناد وشخص ثالث را به عنوان ضامن به استناد سفته و چك وبركه عادي كه به منزله ضمانت است را از دادكاه خواست يا خير؟

متشكرم
پرسش :
 
بله مي توانيد اما از مزاياي خاص اسناد مذكور نمي توانيد استفاده كنيد. سربازي 7/5/85
پاسخ :
 

 
مجید.ب
نام :
 
سلام

من خانمی 31 ساله هستم ومشکلی دارم در زمینه تقسیم ترکه ، پدرم 5 سال است که فوت کرده ،اعضای ورثه شامل مادر، 3 دختر و2 پسر میباشندکه همگی کبیر هستند. برادر بزرگم حدود 20 سال است که مفقود الاثر شده وبنیاد شهید گواهی فوت فرضی صادر کرده و برادر دیگرم 37 سال دارد ومدت 10 سال است که محجور است و برای او قیمی تعیین نشده ،خواهربزرگم نیز دارای نارحتی اعصاب است که سابقه بستری دارد.حال مدت یکسال است درخواست انحصار وراثت داده ام ولی متاسفانه مشکلات زیادی در این زمینه دارم که عبارتند از: 1) خواهر بزرگم به هیچ عنوان با ما همکاری نمیکند و چشم طمع به کل آپارتمان 3 طبقه (که یک طبقه بنام برادرم ویک طبقه بنام مادرم وطبقه دیگر بنام ما سه خواهر است )دوخته ، که خواهر بزرگم واحد ما را تصرف کرده و میگوید شما هم اگر میخواهید بدون همسرتان در اتاقهای دیگر ساکن شوید و ضمنا در متن سند نوشته شده که "سند مالکیت در سهم اینجانب اختصاص یافته است" ، آیا میتوانم نسبت به گرفتن ویا فروش خانه اقدامی قانونی وسریع انجام بدهم؟ وگاهی نیز میگوید کل آپارتمان مال من وبقیه اموال مال شما در این صورت جهت توافق چکار باید کرد؟ 2) در مورد برادرم که محجور است و نیاز به گواهی قیمومیت میباشد و ایشان از حضور در پزشک قانونی مخالفت میکند چگونه میتوان غیر حضوری این کار را انجام داد؟3) آیا در مورد این موضوع باید وکیل گرفت ودر این صورت مبلغ حق الوکاله برای کل اموال موروثه به مبلغ 600 میلیون تومان چقدر میباشد وآیا اداره دارایی ویا سایر ادارت مبلغی را قانونا از ما باید دریافت بکنند؟4) نحوه ومیزان تقسیم ترکه برای اموال ذیل به چه صورت میباشد؟ سرقفلی یک باب مغازه-زمین مزروعی 40 هکتاری-یک باب مغازه ویک زیر زمین تجاری
با تشکر

پرسش :
 
خواهر عزيز پاسخ سوالات شما به اين صورت مقدور نيست اجمالا مشكل حادي نداريد لطفا با تلفنهاي سايت يا همراه با من تماس بگيريد تا راهنمائيتان كنم .سربازي 7/5/85
پاسخ :
 

 
محمد
نام :
 
با سلام و با تشکر از توجه شما
آقاي سربازي
جمله به اين صورت است:
صرفنظر از صحت و سقم انعقاد سند عادي دعوي غير تراصبي است و صدور راي مزبور موقعيت قانوني نداشته لذا باستناد ماده ۲ قانون آيين دادرسي مدني وتنصره ماده ۳۴۸ و ماده ۳۵۸ قانون مزبور ضمن نقض دادنامه تجديد نظر خواسته قرار رد دعوي خواهان بدوي صادر مي گردد.
پرسش :
 
اگر زمین مورد اشاره در تصرف شماست تا زمانی که طرح شکایت نشده مشکلی نیست در صورتیکه از شما شکایت نمود می توانید ایراد به مستند ایشان ایراد کنیدالبته می توانید از ایشان بدلیل جعل شکایت نمائیدوابطال مستند وی را از دادگاه حقوقی بخواهید.سربازی 16/5/85
پاسخ :
 

 
مهری
نام :
 
بسمه تعالي
با سلام و عرض ادب
خواهشمندم در مورد زیر اینجانب را راهنمایی فرمایید

محترما به استحضار ميرساند :
مرحوم الف ( پدراينجانب ) در مورخ 1340 تمامي بيست هزار مترمربع از يكصدوپنجاه هزار مترمربع از پنجمين قطعه مفروز از ششدانگ مزرعه باستان به شماره
پلاك 249 را طبق سند رسمي شماره 8274 دفترخانه 26 از آقاي ب خريداري مي نمايد و سالها در تصرف و يد زارعانه داشته است .
پس از دو سال بيماري ، ايشان در مورخ 1349 به رحمت ايزدي مي پيوندد و ورثه نامبرده با توجه به محل و موقعيت ملك كه در خارج از شهر بوده است و با عنايت به صغير بودن و عدم تمكن مالي مطلوب ، سالها در محل حضور پيدا نكرده اند . لازم به ذكر است كه گواهي واريز ماليات بر ارث در زمان فوت پدربزرگم كه جهت اين ملك صادر گرديده موجود مي باشد كه به نوعي مويد مالكيت مرحوم الف مي باشد .
پس از اين مدت ، ورثه به محل ملك مراجعه مي نمايند كه متوجه مي شوند مالك مجاور زمين كه فروشنده ملك به مرحوم الف نيز بوده است اقدام به تصرف عدواني زمين مذكور نموده است . مراجعات مكرر به متصرف ملك بي اثر مي ماند و ايشان موضوع را به طفره و تعلل برگزار
مي سازند و از باز پس دادن زمين مرحوم الف امتناع مي ورزد و با عنايت به اينكه در جريان اصلاحات اراضي بخشي از پلاك 249 ( كه مساحت آن به اظهار طرفين پانزده هكتار بوده است ) به ميزان حدود شش هكتار بعنوان اراضي ملي اعلام مي گردد ، مدعي مي شود كه اراضي واگذاري به مرحوم الف در قسمت اراضي ملي شده بوده است .
به ناچار در سال 1360 بوكالت آقاي ج دادخواستي مبني بر افراز پلاك 249 تقديم دادگاه مي گردد كه در اين خصوص نظرات متعدد كارشناسي تهيه مي گردد كه از جمله نظريه
آقاي مهندس د مي باشد كه ايشان در نظر خود صراحتا محل ملك مرحوم الف را كه در تصرف غاصبانه مالك مجاور بوده است تعيين نموده اند . نظرات ساير كارشناسان رسمي دادگستري نيز مويد مالكيت مرحوم الف بوده است .
با پيگيري هاي مداوم و دراز مدت سرانجام دادگاه بدوي طبق دادنامه شماره 788 مورخ 1362 بدينصورت اقدام به صدور راي مي نمايند كه (( از نظرات كارشناسي استنباط مي گردد كه بخشي از پلاك مورد درخواست افراز جزء اراضي ملي شده مي باشد . بنابراين زمين مورد درخواست قابل افراز نبوده و درخواست خواهانها رد مي گردد . ))
نسبت به اين دادنامه توسط وكيل محترم درخواست تجديد نظرخواهي مي گردد كه عينا دادنامه شماره 788 تاييد مي گردد . سپس نسبت به اين راي نيز فرجامخواهي مي شود ولي با عنايت به اينكه نامبرده به دلايلي در فرجه قانوني نسبت به دادنامه صادره اعتراض نمي كند در مورخ 1364 باستناد ماده 537 قانون آيين دادرسي مدني قرارد رد دادخواست فرجامي صادر مي گردد.
صرف وقت( حدود 5 سال ) و هزينه موجب مي گردد كه ورثه از احقاق حقشان نا اميد شده و بمدت چندين سال اقدامي در جهت احقاق حقشان ننمايند تا اينكه در سال 1382 با مراجعه به يكي از وكلاي محترم حقوقي بنام آقاي ق و طرح موضوع با ايشان ، اينگونه راهنمايي فرمودند كه جهت احقاق حقتان لازم است دادخواستي با عنوان خلع يد و قلع و قمع مستحدثات و مطالبه اجرت المثل بر عليه متصرف ملك تقديم دادگاه گردد كه با وكالت ايشان اين كار صورت پذيرفت . در اين دادخواست خوانده آقاي ب متصرف ملك بود ( یکی از مالکان مشاعی قطعه ) و خواهان بخشي از تصرفات خوانده را كه مرحوم الف در آن كشت و كار مي كرده بعنوان اراضي تحويلي به مرحوم معرفي نمود و پس از گذشت مدتي مديد ( حدود 5/2 سال ) دادگاه محترم قرار تحقيقات محلي صادر نمودند و با عنايت به اينكه خواهان بمدت بيش از سي سال در محل حضور نداشته است و نيز نقل مكان يا فوت همسايگان پلاك فوق الاشاره كه قادر به شناسايي و تاييد مراتب مالكيت مرحوم الف بودند ، مع هذا با كوشش فراوان دو نفر از همسايگان و اهالي محل را در قرار تحقيقات محلي حاضر نموديم كه در مقابل خوانده با توجه به سابقه طولاني حضور در محل تعداد بيشتري ( حدود 6 نفر ) را حاضر نمود و سرانجام دادگاه محترم در دادنامه صادر به شماره 912 مورخ 1384 بدينصورت اقدام به صدور راي نمودند كه (( با توجه به اينكه وكيل خواهانها در جهت اثبات خريد قطعه متنازع فيه و تحويل و تصرف آن بصورت مفروزي به موكلين خود قبل از تاريخ فوت مورث خواهانها صرفا به شهادت شهود و معاينه و تحقيقات محلي استناد نموده است و با عنايت به اينكه بنظر مي رسد شهادت گواهان تعرفه شده خواهانها ناشي از تلقين قبلي بوده و همچنين در اجراي قرار تحقيقات محلي نيز اظهارات مطلعين محلي بدليل تعارض مثبت تصرف مفروزي مورث خواهانها نبوده و به دليل عدم احراز تحويل و تصرف مفروزي دادگاه راي بر بطلان دعوي صادر
مي نمايد . ))
قبل از صدور راي دادگاه و پس از اجراي قرار تحقيقات محلي ، قاضي محترم تحقيق به وكيل اينجانب اينطور راهنمايي فرمودند كه (( با توجه به اينكه مدت مديدي است كه خواهان در محل حضور نداشته است بايستي اين احتمال را مي داديد كه خواهان نتواند بطور مطلوب قادر به اثبات تحويل و تصرف مفروزي ملك خود باشد و بايستي دادخواست خلع يد را بصورت مشاعي از كل قطعه مذكور مطرح
مي كرديد . ))
نسبت به اين دادنامه تقاضاي تجديد نظر گرديد كه عینا تایید گردید.
لازم به توضيح است كه قطعه پنجم داراي 4 مالك بصورت مشاعي مي باشد كه از سال 1360 تا كنون يكي از آنها مجهول المكان بوده و در اثناء رسيدگي در دادگاه از طريق نشر آگهي دعوت مي شده است
از ميان چهار مالك كه همگي داراي سند رسمي ماليكت مشاعي هستند
دو نفر از آنها به ميزان اسناد مالكيت اوليه شان قبل از ملي شدن بخشي از پلاك ( و حتي بيشتر با عنايت به اضافه مساحت قابل توجه پلاك در طول و عرض ) تصرفات دارند و در بخشهايي از آن اقدام به غرس اشجار و احداث سوله و ديواركشي كرده اند . قسمت اراضي ملي شده نيز توسط اداره منابع طبيعي شهرستان به وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح ( سازمان اتكا ) واگذار گرديده است و طبق استعلام ثبتي بنام دولت قبول درخواست ثبت گرديده است .
طبق استعلامهاي صورت گرفته از اداره ثبت اسناد و املاك ميزان مالكيت مرحوم الف به دفعات مورد تاييد قرار گرفته و پيرامون وضعيت ثبتي عنوان شده است كه ( بنامش در جريان است ) .
ضمنا يكي از خواندگان كه عليه ايشان دعوي خلع يد طرح گرديده بود با تلاش فراوان در صدد است كه طبق ماده 147 قانون ثبت اقدام به دريافت سند ششدانگ براي تصرفات خود بنمايد ( كه حتي بيش از ميزان سند مالكيت مشاعي نامبرده بدون كسر اراضي ملي نسبت به سهم مشاعي اش است ) البته ظاهرا تا كنون موفق به اين امر نگرديده است .
مطلب ديگر اينكه هيچگونه تقسيم نامه يا توافق نامه اي بين مرحوم الف و ساير خواندگان در خصوص محل و تصرفات هر كدام از مالكان موجود نمي باشد و با توجه به ملي شدن بخشي از پلاك اينجانبان نسبت به سهام مشاعي در قطعه مذكور هيچگونه وجه يا معوضي از هيچ ارگان دولتي دريافت نكرده ايم .
در حال حاضر طبق استعلام ثبتي ميزان مالكيت مالكان در قطعه پنجم كه مساحت آن در اسناد مالكيت يكصدو پنجاه هزار متر مربع قيد گرديده است بدين صورت مي باشد .

رديف نام مالك ميزان مالكيت شماره سند وضعيت
1 ن 52000 متر مربع 16811 در قيد حيات
2 ب 38000 متر مربع 17356 در قيد حيات
3 س 40000 متر مربع 37682 مجهول المكان
4 الف 20000 متر مربع 18274 فوت شده
جمع كل مالكيت 150000 متر مربع

ميزان تصرفات كنوني در قطعه مذكور بدين شرح است .

رديف نام مالك ميزان مالكيت شماره سند
1 ن 52000 متر مربع 16811
2 ب 38000 متر مربع 17356
3 اراضي ملي ( اتكا ) 60000 متر مربع در جريان ثبت
جمع كل مالكيت 150000 متر مربع

ولي با مساحي كه توسط اينجانب در محل صورت پذيرفت و با استناد تصاوير هوايي قطعه پنجم كاملا واضح است كه اين قطعه داراي اضافه مساحت مي باشد و عرض زمين بجاي 150 متر معادل 180 متر مي باشد . ضمنا طول زمين نيز داراي اختلافي با ميزان درج شده در اسناد مالكيت مي باشد (اضافه تر است) بنابراين اراضي تصرفي مالكان متصرف حتي از ميزان مالكيت اوليه شان نيز به مقدار فاحشي بيشتر است .
مستدعی است اینجانب را راهنمایی فرمایید .
با تشكر از حوصله و سعه صدر حضرتعالي
پرسش :
 
متن ارسالي جنابعالي را اجمالا مطالعه كردم اقدامات زيادي در مورد مشكلتان انجام شده است كه ظاهرا به هيچ نتيجه اي نرسيده است براي بررسي موضوع و راهنمائي شما ضرورتا بايد كليه مدارك و آراء صادره را مطالعه كنم لطفا تلفني از طريق شماره هاي 88306845 يا 88311869 از ساعت 16تا20 وقت بگيريد تا حضورا خدمت شما باشم. سربازي14/5/85
پاسخ :
 

 
نیما صالحی فرد
نام :
 
شخصی به همراه دوستانش شرکتی تاسیس کرده اند و اقدام به تبلیغات دروغین در مورد کالای خود کرده است.در تبلیغات خود مطالبی را بیان کرده است که فوق العاده مشتری پسند بوده ولی مشتریان پس از خرید متوجه شده اند کالایی را که خریده اند فاقد ارزش بوده و تبلیغات کاملا دروغ بوده است. در ضمن در این معامله هیچ سند و مدرک کاغذی وجود ندارد ولی حداقل 2 شاهد مرد وجود دارد:
1-آیا معامله فوق مصداق کلاهبرداری می باشد؟
2-آیا شاهد برای اثبات دروغ بودن تبلیغات و اینکه معامله ای به اینصورت انجام گرفته است، از دلایل و مدارک جدی، در اقامه دعوا محسوب می شود. مخصوصا اینکه شاهدان از خریداران کالای مزبور بوده و خود نیز متضرر شده باشند؟
3-اگر فروشنده متقلب با شاهدان روبرو شود و منکر شود و اصلا بگوید شاهدان دروغ می گویند، قاضی چه تصمیمی می گیرد؟ آیا به صرف انکار شخص متقلب و نبودن سند کاغذی، شخص متقلب تبرئه می شود؟
4-در چه صورت حکم جلب صادر می شود، اگر مبلغ کم باشد ممکن است، حکم جلب صادر نشود؟
5-نحوه تعیین مجازات این نوع جرم چه می باشد، آیا صرفا پرداخت جریمه نقدی می باشد و یا با توجه به مبلغ ممکن است مجازات حبس نیز در پی داشته باشد؟
6-اگر به هر دلیلی متهم تبرئه شود(با فرض وجود شاهد)، متهم می تواند بر علیه شاکی خود، شکایت کند؟ بعبارتی آیا شخص شاکی ریسک می کند و ممکن است خودش متهم شود!!!؟؟؟
پرسش :
 
بله مضوع مصداق بارز کلاهبرداری است 2-شهادت شهود در قانون بعنوان دلیل پذیرفته شده است3-علم قاضی نیز از جمله دلایل است وصرف انکار متهم موجب تبرئه وی نمی شود.4-صدور حکم جلب ارتباطی با میزان مبلغ ندارد.5-مجازات کلاهبرداری از1تا 7سال زندان و استرداد مال ومعادل آنجزای نقدی به نفع دولت است6-خیر در صورتیکه دادگاه احراز کند شخصی شکایتی واهی به قصد اضرار به غیر مطرح نموده قابل مجازات است.سربازی 15/5/85
پاسخ :
 

 
محمد
نام :
 
با عرض سلام

آقای سربازی من چند وقت قبل از شما سوالی کردم و شما زحمت کشیدید جواب مرا دادید. سوال و جواب را دوباره در پایین آورده ام تا دوباره سوال جدید ام را بپرسم.


((من یک قطعه زمین در یک روستا دارم که به صورت قولنامه ای خریده ام. فرزند یک مرد از فامیل ام که 6 سال قبل فوت کرده نامه ای آورد که امضا من در آن بود که زمین را به او فروخته ام .اما من چنین کاری نکرده ام. تاریخ نامه مربوط به سال 67-68 است . من احساس می کنم این مرد یا فرزند او از نامه ای که برای فروش مصالح آن زمین داده ام استفاده کرده اند. در دادگاه اول قاضی به من اجازه یک کلمه حرف را هم نداد و رای به نفع آنها داد. دوباره درخواست تجدید نظر دادم تا نامه را برای کارشناسی بفرستند. نمیدانم جواب چه می شود. می ترسم این بار هم مانند دفعه قبل به درخواست کارشناسی ام توجه نکنند. راهنمایی ام کنید.
جواب:

دوست عزیز مشخص نکرده اید به چه چیزی معترض بوده اید .به اصالت امضای خویش که متعلق به شما نیست یا به متن نامه ؟چنانچه امضاء متعلق به شماست مطابق بند2ماده 1291قانون مدنی نامه مذکور علیه شما دلیل خواهد بود.لیکن چنانچه مدعی جعلیت هستید به این معنی که نامه را امضاء ننموده اید یا اینکه سفید امضاء در اختیار شخصی بوده ومورد سوء استفاده قرار گرفته است دادگاه مکلف است موضوع را به کارشناس خط ارجاع نماید واگر از این اقدام خودداری نموده باشد با اعتراض شما دادگاه تجدید نظر رای صادره را نقض خواهد نمود.سربازی31/3/85 ))



اما سوال تازه این است که جواب تجدید نظر آمده و همانطور که شما فرمودید رای دادگاه اول را نقض کرده. و گفته شده که بدون در نظر گرفتن صحت سند، رای قبلی موقعیت قانونی نداشته و طبق ماده ۲ قانون دادرسی و.. رای قبلی نقض و رد دعوی خواهان صادر می گردد.
حالا می خواهم بدانم آیا من بايد الان کار خاصی انجام دهم؟
من می توانم برای زمین ام سراغ سند گرفتن بروم. یا همچنان او با آن نامه جعلی مرا می تواند آویزان نگه دارد.
از لطف و توجه و راهنمایی شما بسیار متشکرم
پرسش :
 
لطفا عین عبارات رای را بنویسید بنظرم اشکالی در رای وجود دارد چون با استدلالی که در رای وجود دارد نباید رد دعوی صادر شود بلکه با نقض رای پرونده باید به دادگاه بدوی ارجاع تا مدرک استنادی ایشان کارشناسی شود!!.سربازی15/5/85
پاسخ :
 

 
فرهاد ملك محمدي
نام :
 
با سلام و تشكر بي بديل از سايت شما
بعد از فوت پدرم يكي از عروسانش يك دانگ شهم خانه را كه جزء صداقي اش بوده به اجراء گذاشت و دادگاه حكم به الزام ساير ورثه به پرداخت سيزده ميليون نقدي بابت قيمت يك دانگ منزل فوق (بدون سند و داراي برگه مالكيت عادي ) به وي نموده است . البته الان اعتراض به اين حكم كرده ايم . به نظر ساير همكاران شما بايد راي به اعمال ماده ۲ قانون افراز و فروش اموال مشاع داده مي شد نه چنين حكمي . نظر جنابعالي چيست ؟ آيا ما كه قادر به پرداخت چنين پولي نبوده و تمايلي هم نداريم و خود نيز طالب سهم و حصه خود هستيم مي توانيم اعتراض به اين حكم كنيم و آيا اين حكم مي شكند ؟ در ضمن به دليل بعد مسافت از دادگاه شهرستان بروجن و عدم اطلاع خيلي دير از حكم مطلع شديم (هنگام به اجرا رسيدن حكم ) با تشكر
پرسش :
 
با سلام نظر همكارانم صحيح بوده است صرف نظر از اينكه حكم غيابي قابل واخواهي است وپس از واخواهي مانع اجراي آن مي شود اساسا محكوميت شريك مال مشاع به پرداخت وجه سهم شريك ديگر فاقد وجاهت قانوني است وبا اعتراض شما نقض خواهد شد.سربازي 21/5/85
پاسخ :
 

 
eager
نام :
 
سلام آقاي سربازي از اينکه مي بينم جواب سوالات افراد را ميدهيد بسيار خوشحال و ممنون ميباشم واقعا زحمت ميکشيد .
اگر لطف کنيد به سوال من هم جواب دهيد:
وقتي بين ورثه فردي که مستاجر قبل از سال ۱۳۵۵ يک مغازه است در فروش سرقفلي موافقت نباشد و از طرفي قرارداد اجاره حق واگذاري به غير را از مستاجر سلب کرده باشد. آقاي ورثه ميتوانند درخواست اجازه فروش سرقفلي را به دادگاه بدهند در اينصورت اگر آدرسي از مالک نداشته باشند (آدرس مرقوم در سند اجاره قديمي و غير قابل شناساپي باشد) بدون حضور مالک دادگاه راي ميدهد . در اين صورت آيا حق و حقوقي براي مالک تعيين مي کند يا خير . تکليف ورثه مخالف دراين بين چيست .آيا ميتوان او را هم خوانده قرار داد.
متشکرم . به اميد دريافت جواب . و خسته نباشيد.

پرسش :
 
از عنايت شما نسبت به سايت خوتان سپاسگذاريم .اگردر آدرس اجاره نامه مالك شناسائي نشود از طريق نشر آگهي ابلاغ ودادخواست تجويز انتقال منافع رسيدگي مي شود در اين صورت دادگاه مبلغي براي مالك در نظر نمي گيرد ساير وراث هم بايد طرف دعوي قرار گيرند.سربازي 24/5/85
پاسخ :
 

 
اميد حق طلب
نام :
 
با سلام حدود ۱۰ سال پيش در پي قولنامه دستي كه بين ما و يكي از فاميل امضا شد نيمي از يك منزل در شهرستان به ايشان واگذار شد اما پس از گذشت ۱۰ سال و پي گيري درباره مابقي ملك متوجه شديم كه پسر اين فاميل نا محترم در يكي از آزمونها قبول شده و پروانه وكالت گرفته عليرغم پيشينه نامناسب خانوادگي ايشان تاييد گرديده است و در اولين اقدام خود اقدام به جعل اسناد و نوشتن قولنامه اي مانند قولنامه قبلي ولي با ذكر تمام متراژ ملك كرده است و با جعل امضاي كليه حاضرين (البته مهر پدرم را نتوانسته ) قولنامه جديد را به تاييد شوراي روستا رسانده است و اقدام به گرفتن سند مالكيت كل ملك نموده است ( قبلا كل روستا سند نداشته است ) اين آقاي نامحترم فعلا ادعا مي كنند كه بنده تمام قوانين را مي دانم و با قانون ملك را تصاحب مي كنم و سران مملكت نيز نمي توانند كاري بكنند چون من چنينم و چنانم .
اولا من مي خواستم تبريك بگويم به اين شيوه پذيرش افرادي كه مي خواهند حق را از ناحق تميز دهند.
ثانيا بسيار مايلم كه از راه قانون جلوي اين فرد نامحترم را بگيرم و سوئ استفاده ايشان را از موقعيت شغلي شان را به اطلاع مقامات قضايي و كانون وكلا برسانم
خواهشمند است راهنمايي فرماييد.
پرسش :
 
جعل امضاء از طريق كارشناسي خط واستكتاب قابل اثبات است كه با شكايت كيفري يا دادخواست حقوقي صورت مي گيرد پس از اثبات جعل اسنادي كه از اين طريق تحصيل گرديده باطل مي گردد.سربازي26/5/85
پاسخ :
 

 
حسین
نام :
 
سلام
ضمن تشکر از سايت خوب شما؛ مي خواستم در مورد مبايعه نامه و اعتبار آن در مقابل سند محضري اطلاعاتي داشته باشم آيا مي تولنيد مرا راهنمايي کنيد. اگر فردي ملکي را به دو نفر فروخته باشد و با نفر دوم به محضر رفته باشد و کليه مراحل قانوني انجام شده باشد وضعيت مالکيت ملک چگونه است.
متشکرم
پرسش :
 
اگرمالكي ملك خود را با وصفي كه عنوان كرده ايد بفروشد مرتكب كلاهبرداري شده است علاوه بر اينكه قابل تعقيب ومجازات است كسي كه مبايعه نامه اول بنام اوست معامله اش صحيح ومعامله دوم باطل است اگر معامله دوم رسمي باشد از طريق دادگاه قابل ابطال است.سريازي 25/5/85
پاسخ :
 

 
محمود
نام :
 
باسلام
چرا خواسته اموال غيرمنقول را اکثرا ۳۱۰۰۰۰۰ريال مينويسند ؟ مستندقانوني آنرا ذکر بفرماپيد.باتشکر
پرسش :
 
در دعاوي مالي اگر خواسته تا 3000000ريال ارزش داشته باشد يا تقويم شود راي دادگاه بدوي قطعي وغير قابل اعتراض مي شود لذا نوعا خواسته را اندكي بيشتر از مبلغ مذكور تقويم مي نمايند تا قابل تجديد نظر باشد.مستند آن بند الف ماده 331قانون آئين دادرسي مدني است.سربازي 25/5/85
پاسخ :
 

 
منتظری
نام :
 
با عرض خسته نباشيد و تشکر از زحمات شما
پدر بزرگم حين فوت مقداري زمين کشاورزي به ارث گذاشته که مقداري ازآن
دراي سند و مقدار زيادي فاقد سند (کليه منطقه به اين شکل ميباشد بعد تقسيم اراضي سال ۴۲ ) عمويم تمامي انرا تصرف نموده که پدرم دادخواستي مبني بر تقسيم ماترک نموده سوال من اين است که ايا تکليف اراضي بدون سند به چه شکلي است و اين که ايا ما هم ميتوانيم دران تصرف کنيم
پرسش :
 
بهتر بود با وضعيتي كه توضيح داده ايد بدوا درخواست تحرير تركه داده ميشد تا ميزان تركه متوفي مشخص گردد وسپس تقسيم تركه خواسته مي شد در صورتيكه بتوانيد اثبات نمائيد كه زمين هاي تحت تصرف عمويتان متعلق به آن مرحوم بوده است جزء تركه محسوب مي گردد.سربازي 25/5/85
پاسخ :
 

 
رژين
نام :
 
با سلا م و عرض خسته نباشيد جناب آقاي سربازي چنانچه ۱-
حقوق يک آقا ۱۹۰ هزار تومان باشه و مهريه خانم هم ۵۰۰ سکه باشه و آقا هم هيچي نداشته باشه نحوه برخورد قاضي چگونه است و در صورت تقسيط آيا ميشه کمتر ازيک سکه پرداخت کرد ؟۲-
چنانچه خانم مهريه را به اجرا بکذاره آيا ميشه با سند آقا را از حبس خارج کرد يا تا زمان رسيدگي به درخواست عسرو حرج اصلا زندان نرفت و آيا سند در رهن بانک را به عنوان ضمانت مي پذيرند ؟ ۳-
مدت زمان براي رسدگي به پرونده طلاق و البته در صورت مخالفت زن معمولا چقدر طول مي کشه ۴- تهمت چه جريمه اي داره و شاکي چگونه بايد ادعايش را ثابت کنه و جزاي اين کار معمولا چيست نقدي است يا زندان ؟ خيلي خيلي متشکرم از وقتي که صرف پاسخگوپي به سوالاتم مي کنيد .
پرسش :
 
حقيقت اين است كه قضات محاكم در خصوص اعسار به تقسيط رويه واحدي ندارند والبته قانون هم موضوع را موكول به تشخيص قاضي رسيدگي كننده نموده است مع الوصف نوعا مقاديري كه در توان زوج باشد يكجا والباقي به اقساط نيم سكه يا 1سكه وبنا به مورد چند سكه در ماه مورد حكم قرار مي گيرد در مورد مصداق شما هم اين امكان وجود دارد.اما چنانچه اجرائيه مهريه صادر شود و در مهلت قانوني زوج مهريه را پرداخت نكرده باشد يا اعسار صادر نشده باشد با اعمال ماده 2 زوج حبس خواهد شد ودر اين حالت با وثيقه نمي توان از زنداني شدن جلوگيري كرد.مدت زمان رسيدگي به طلاق متفاوت است از 6ماه تا 2سال .مجازات تهمت متفاوت است شلاق .جزاي نقدي و....سربازي 26/5/85
پاسخ :
 

 
فرهاد ملك محمدي
نام :
 
با تشکر فراوان از پاسخ دهي شفاف شما به همه
دو سال و نيم پيش شخصي قبل از فوت مبلغ ۳۰۰/۳ ميليون تومان را به طور مساوي بين سه فرزندش داد تا در ايام بيماري اش وپس از فوت در مراسم و ي به خرج برسد و اين مطلب با حضور و امضاي کتيبه با حضور دو تن از آن سه نفر و تعداد زيادي از اهل فاميل روي کاغذ ثبت شده است . پس از اين مدت شخص غاپب که هيچ هزينه اي نکرده حاضر به پس دهي مبلغ فوق نيست . بنابراين سه نفر از خواهران نسبت به وي شکايت کيفري کرده و در شکايت به خيانت در امانت اشاره کرده اند .فعلا شکايت ايشان به شوراي حل اختلاف رفته و شخص متشاکي منکر قضيه است و ظاهرا با سند سازي کاملا صوري در پي آن است که بگويد مبلغ فوق را هزينه کرده است . آيا به نظر شما صورت هزينه هاپي که همه افراد شهادت مي دهند که اين هزينه ها صرف نشده است توسط اين شخص پذيرفته است ؟
پرسش :
 
معمولا صورت هزينه ها قابل بررسي وكارشناسي است هر صورت هزينه اي مورد قبول نيست در مقابل شهادت در اموري موثر است كه عرفا وعقلا امكان مشاهده وعلم شهود وجود داشته باشد.در موضوعي كه بيان كرديد مجموع شهادت شهود وكارشناسي صورت هزينه ها وعلم قاضي مي تواند به اثبات موضوع كمك كند.سربازي 29/5/85
پاسخ :
 

 
نیما صالحی فرد
نام :
 
با سلام و احترام
قبلا در ارتباط با پرونده کلاهبرداری سوالی پرسیده بودم که برای یاداوری آن را تکرار می کنم:
"شخصی به همراه دوستانش شرکتی تاسیس کرده و اقدام به تبلیغات دروغین در مورد کالای خود کرده است.در تبلیغات خود مطالبی را بیان کرده است که فوق العاده مشتری پسند بوده ولی مشتریان پس از خرید متوجه شده اند کالایی را که خریده اند فاقد ارزش بوده و تبلیغات کاملا دروغ بوده است. در ضمن در این معامله هیچ سند و مدرک کاغذی وجود ندارد ولی حداقل 2 شاهد مرد وجود دارد"
حال اگر شاهدان از متضررین باشند، یعنی خود از خریداران کالای مزبور باشند ولی از حق خود گذشته باشند و شکایتی نداشته باشند، آیا می توانند به نفع شاکی دیگری شهادت بدهند و بیان کنند که واقعا چنین کالایی فروخته شده است و شخص کلاهبردار چنین تبلیغات دروغینی کرده است؟ آیا شاهدان در این حالت باز هم ذینفع محسوب می شوند و شهادت آنها اعتباری ندارد؟
با تشکر
پرسش :
 
خريداران ديگر در صورتي كه شكايتي مطرح نكرده باشند ذينفع نخواهند بود وشهادتشان منعي ندارد.سربازي 29/5/85
پاسخ :
 

 
سيد علي حسيني
نام :
 
با سلام
لطفا بفرماييد دليل وجود سرقفلي براي مالک چيست ؟
آيا اگر سند رسمي است بايد در سند ذکر شده باشد ؟
آيا داشتن يک مدرک عادي اثبات مالکيت سرقفلي ميکند ؟
پرسش :
 
بدليل ارزش افزوده اي كه با فعاليت مستاجر در ملك استيجاري حاصل مي شود قانون حقي را براي مستاجر در نظر گرفته است كه سرقفلي نام دارد .با توجه به قانونهاي مصوب سالهاي 51 به بعد شرايط وتعلق يا عدم تعلق سرقفلي متفاوت است والبته بحث پيچيده حقوقي دارد اگر موضوع فوريت دارد مصداق را سوال بفرمائيد تا راهنمائي شويد والا بزودي مقاله اي در اين خصوص در سايت درج خواهد شد.سربازي29/5/85
پاسخ :
 

 
سيد علي حسيني
نام :
 
با سلام و تشکر از پاسخ ارسالي
موضوع فوريت ندارد - لکن مگر ارزش افزوده اي که در اثر سالها فعاليت در ملک تجاري ايجاد مي شود حق کسب و پيشه نام ندارد ؟
مثلا در جايي که مالک عرصه و اعيان ساختماني را با کاربري تجاري و در يافت حق سرقفلي واگذار مي نمايد و در مقابل رسيد عادي ميدهد يا زير قبض بانکي پرداخت سرقفلي را تاييد مي نمايد آيا پس از گذشت سالها مالک زمين يا ورثه او ميتوانند با تمسک به اينکه مدرک سرقفلي يک مدرک عادي است و در سند رسمي ثبت نشده است از قبول حق سرقفلي مستاجر ملک امتناع نمايند ؟
با تشکر
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
نیما صالحی فرد
نام :
 
با سلام و احترام
قبلا در ارتباط با پرونده کلاهبرداری سوالی پرسیده بودم که برای یاداوری آن را تکرار می کنم:
"شخصی به همراه دوستانش شرکتی تاسیس کرده و اقدام به تبلیغات دروغین در مورد کالای خود کرده است.در تبلیغات خود مطالبی را بیان کرده است که فوق العاده مشتری پسند بوده ولی مشتریان پس از خرید متوجه شده اند کالایی را که خریده اند فاقد ارزش بوده و تبلیغات کاملا دروغ بوده است"
حال اگر شخص کلاهبردار مدعی شود که خود وی از خریداران بوده است ، صرفا تبلیغاتی را که به وی آموش داده اند بیان کرده ، از نادرستی تبلیغات خبری نداشته است و تنها نقش واسطه را داشته است تا بتواند با فروش محصول مورد نظر پورسانت دریافت کند، آیا اتهام کلاهبرداری از وی سلب می شود؟
پرسش :
 
دادگاه براي محكوميت وي بايد سوءنيت ايشان را كه عنصر معنوي جرم است احراز كند .سربازي 11/6/85
پاسخ :
 

 
توكلي
نام :
 
با سلام و خسته نباشي
ماشيني خريديم كه كارت ماشين ندارد مدل77 است به علت تعويض پلاك كارت مجدد صادر نشد هيچ مدركي هم در مورد خريد ماشين نداريم فروشنده بنگاهي است فقط فتو قولنامه بدون امضا صاحب بنگاه موجود است طبق قرار مبلغ 2ميليون تومان نقدا ودو چك 500هزارو750هزار توماني و500هزار تومان بقيه در دفتر اسناد تحويل داده شود كه چك 500 هزار توماني نقد ولي چك 750هزارتوماني را به علت ادامه ندادن آنها براي تعويض پلاك وتنضيم سند پر نكردم تاريخ قولنامه 5/9 وتاريخ چك 12/9 است كه آنها چك را در تاريخ13/9 برگشت زدند0توسط كسي ديگر با امضاء كسي كه به او چك داديم.)ما از كجا بفهميم كه ماشين مشكل نداشته باشد صا حب اصلي سند در خارج است و وكيلي در تهران دارد حتي آنها وكالت كاري نيز براي تعويض پلاك به ما نميدهند آنها شكايتي تنظيم كردند وبدون انكه براي من احظاريه بيايد حكم جلب مرا گرفتند من 8/ 11تا ساعت 12 در دادگستري شهرستان بابل با اطلاع پيدا كردن از كلانتري كه برايم زنگ زده بود براي معرفي حضور پيدا كرده بودم كه قاضي پرونده نبود ومنشي مرا به شعبه ديگر معرفي نكرد وكيل آنها در آنجا با حضور منشي به ما گفت كه با هم در كلانتري حضور پيدا كنيم تا مشكل را در آنجا وبعد در دفتر خانه حل كنيم ما با سادگي وبدون نيت رفتيم ولي شاكي مرا نشان سربازداد ودر آنجا دسبند زدند وبه دادگاه بردند كه ساعت1:30 بود وهيچ در دادگاه نبود و4ساعت بازداشت بودم تا قاضي كشيك آمد ومرا با ضمانت آزاد كردند وفردا رفتيم كلانتري ودادگاه وبا اصرا ر از منشي تقاضاي شعبه ديگر كرديم وقاضي حكم منع تعقيب وحقوقي بودن پرونده را داد حالا ما بايد چه كار كنيم اگر پول را بدهم ممكن است ماشين مشكل داشته باشد آنها قرار بود كارت ماشين بگيرند براي همين من پاي قولنامه نشستم وخريدم.شكايتي با عنوان الزام به تنظيم سند به دادگاه تحويل داديم ونتيجه آن منفي بود وگفتن نمي توان كاري كرد. در ادامه كار شكايتي با عنوان اثبات مالكيت و الزام به تنظيم سند به دادگاه تحويل داديم ونتيجه آن اين بود كه اين آقايي كه ماشين را به ما فروخت(بنگاهي) مالك ماشين نيست وبايد استعلام شود.از طرفي آنها براي وصول چك تقاضاي تائمين اموال وتوقوف ماشين را دادند كه هنوز موفق نشدند كه ماشين را بگيرند. ماچه شكايتي ميتوانيم بكنيم تا مشكل ماشين حل شود وسند و تعويض پلاك انجام شود.ما اگر پول چك را بدهيم اين آقا ديگر دنبال بقيه كار نمي آيد.چون در سند زدن مشكل مي افتد.ما مي توانيم با عنوان كلاهبرداري وفروش مال غير از او شكايت كنيم.خوشبينانه چقدر طول مي كشد تا مشكل ما حل شود.ماشين منبع در آمد ماست در تاكسي تلفني كار مي كنم و تا حالا كلي خصارت ديدم تقريبا 8 ماه است كه نمي توانم با ماشين كار كنم .زن وبچه ام چه گناهي كردند. چون ماشين كارت ندارد ميترسم اتفاقي بيفتد . آيا ما ميتوانيم اعاده حيثيت بخاطر بازداشت شدن بي مورد كنيم لطفا مرا راهنمايي كنيد شما را به خدا كمكم كنيد.در ضمن شنيدم كه وكيلي كه كار آنها را دنبال ميكند حق وكالت در تهران را دارد نه شهر ديگر .در يكي از شهرهاي جنوب شاغل است .كه اينها خلاف قانون است .پس چگونه اينقدر راحت در دادگستري فعاليت ميكند وكسي جلوي كار او را نميگيرد.


با سپاس فراوان

توكلي از بابل
پرسش :
 
دوست عزيز اگر شخصي كه خودرو را به شما فروخته مالك آن نيست واز مالك نيز وكالت ندارد مرتكب كلاهبرداري شده است مي توانيد از وي شكايت كنيد ضمنا جلب بدون احضار قبلي باستثناي موارد خاص تخلف و جرم محسوب مي گردد اما در مورد وكيل لازم است بدانيد كسي كه پروانه وكالت دارد مي تواند در تمام دادگاههاي كشور حضور يابد و انجام وكالت نمايد آنچه تخلف است داير نمودن دفتر در غير محل پروانه است.سربازي 16/6/85
پاسخ :
 

 
محمد
نام :
 
1-آیا راهی برای شناخت انبوه سازان(پیش فروش) ساختمانی وجود دارد ؟ مثلا در دادگستری یا شهرداری یا انیترنت که مردم با مراجعه به انها گول نخورند.
2- ایا شهرداری برای انبوه سازان پیش سند میدهد؟
با تشکر
پرسش :
 
ظاهرا آئين نامه هاي مر بوطه تصويب ومقرر شده از شهرداري ها پيش سند دريافت نمايند.سربازي 19/6/85
پاسخ :