به سايت وكالت خوش آمديد :: جستجو
صفحه اصلي درباره ما گالري عكس ارتباط با ما آرشیو حوادث آرشیو مقالات آرشیو اخبار ارسال مقاله  
دادگاه
کلمه مورد جستجو :
 

Vekalat.com

error: در حال حاضر هیچ نظر سنجی وجود ندارد .لطفا create one.



 

 

 

 

 

 

  مجلات تخصصي

  نحوه تنظيم دادخواست

  شوراهاي حل اختلاف

  نشاني كلانتريها

  نشاني دادسراها

 

  نشاني محاكم دادگستري

  دفاتر ازدواج و طلاق

  دفاتر اسناد رسمي

تعداد کل : 272
مشاهده
Preview << [4] 5 6 7 >> Next
 
فرزاد
نام :
 
با سلام ، چنانچه قصد داشته باشم همسرم را طلاق دهم و همسرم تقاضای دریافت مهریه نماید ، دادگاه برای وصول ان کدام یک از اموال مشروحه ذیل مرا بهع همسرم اعطاء می نماید :1 آپارتمانی که در آن سکونت دارم 2 ماشین 3 موبایل
پرسش :
 
صرفا موبايل را اگر جزء لوازم كارتان نباشد.سربازي14/8/85
پاسخ :
 

 
ياري
نام :
 
باتقديم احترام .حدود يك سال ميباشد كه در دادگاههاي خانواده كرمانشاه گرفتار ميباشم و ميخواهم زنم را طلاق بدهم و نه ماه گذشت تا دادنامه عدم سازش صادر شد ولي ‌‌بعد از نوزده روز طرفم به راي دادگاه بدوي اعتراض نمود كه بدون در نظر گرفتن خواسته ام مبني بر عدم طلاق و جدايي راي صادر شده است لايحه اي تهيه و به دادگاه دادم كه حق طلاق يك طرفه برابر ماده قانوني با مرد است و حاضرم حق و حقوق قانوني زوجه را بدهم حال با عنايت به اينكه بنده كارمند يكي از ادارات دولتي بوده و از نظر زماني و روحي رواني اين قضيه تاثير بدي روي من گذاشته ميخواهم بدانم كه چه مدت طول ميكشد تادادگاه تجديد نظر حكم جديد را صادر نمايدوبا توجه به عدم توانايي ام در دادن نقدي مهريه دادگاه اوليه چه مدت زمان ميبرد كه درخواست تقسيط را قبول نمايد كه از ماده ۲ رهايي يابم در ضمن ميزان مهريه ۲۷۵ سكه تمام بهار آزادي است و حقو قم ۲۵۵۰۰۰ تومان.قاضي آيا ميتواند ماهيانه ۱ سكه برايم ماهيانه مقرر كند.و تا آخر حكم قطعي چقدر زمان ديكر مانده وآيا در صورت مشخص شدن ميزان دادن ماهيانه مهريه حتي درصورت اعتراض مجدد زوجه ميتوانم او را تا حكم جديد دادگاه تجديد نظر طلاق بدهم.خداوند نگهدار شما باشد.















پرسش :
 
دوست عزيز مدت زمان رسيدگي نا مشخص است ونمي توان زماني را يراي آن تعيين كرد.نحوه تعيين اقساط بر اساس تشخيص قاضي صادر كننده راي است كه با توجه به تمكن مالي تعيين مي شود .احكام تا قطعي نشود قابل اجرا نيست.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
محمدی
نام :
 
با سلام و احترام
بنده در سال 80 بواسطه net با همسرم آشنا شدم و سال 81 عقد کردم و از آن زمان با توجه به مشکل فرهنگی و بر خلاف توافقات ایشان نمی توانستند به منزل ما بیایند و حتی من هم نمی توانستم آنجا بروم. این کشمکش ادامه داشت و با توجه به دروغهای همسرم بنده احساسی به ادامه زندگی با ایشان نداشتم و حتی پیش چند مشاور رفتیم و توصیه می کردند که ادامه داده نشود.علیرغم آن در سال 84 عروسی کردیم و بعد از 1 ماه و اندی پی بردم ایشان مبتلا به بیماری هپاتیت B میباشد و ایشان مهرشان را اجرا و بنده نیز از ایشان بعنوان تدلیس شکایت کردم و در بدوی رد شده و دلیل آن تزریق واکسن در سال 83 بوده و خانمم از دفتر چه بیمه من کنده بود...
سوال 1: آیا صرف زدن واکسن میشود با توجه به استناد کرد و تدلیس را رد کرد؟
2 - با توجه به اینکه ایشان بدون اجازه بنده از منزل رفتند به منزل پدرشان ،مستحق نفقه است؟
3)با توجه به اعتراض اینجانب به حکم تدلیس آیا در تجدید نظر میتواند اثبات کنم و با توجه به اینکه استشهاد هم دارم مبنی بر آنکه این خانم و خانوادشان بیماری را عمدا پنهان کردند؟
4) جهت دریافت مهریه ایشان شکایت فرار از دین مطرح کردند و من با توجه به اینکه به خواهرم منتقل کردم و در دادگاه گفتم موبایل دست خودم هست و بدلیل ابزار کار من است نمی توانم منتقل کنم آنرا؟ آیا میتوان در نامه های اداری شرکت که شماره همراه ذکر میشود استناد کنم؟
پرسش :
 
1-ظاهرا منظور از زدن واكسن آنهم با استفاده از دفترچه شما اين بوده كه شما در سال 83 از بيماري وي اطلاع داشته ايد وبا توجه به اينكه در سال 84 عروسي كرده ايد در واقع از موضوع اطلاع داشته ايد وچون اطلاع داشته ايد تدليس معني ندارد.2- تا زماني كه حكم الزام به تمكين وي را ازدادگاه نگيريد وقطعي نشود به اين معني كه نشوز وي بدليل عدم عذر موجه اثبات نگردد مستحق نفقه خواهد بود. 3- متاسفانه استشهاد در اين مورد( وبه نظر اينجانب در تمامي موارد )تاثيري ندارد. 4-اگر ابزار كار است كه جزء مستثنيات دين خواهد بود وغير قابل توقيف است وضرورتي براي انتقال به ديگري نيست اگر هم منتقل كرده ايد براي عدم توقيف واين انتقال صوري بوده تا ابزار كارتان را ازدست ندهيد وعلت آن هم جهل به قانون بوده است مرتكب جرمي نشده ايد وشكايت ايشان قابل دفاع است.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
مهدي
نام :
 
باسلام پنج ماه پیش همسرم بوسیله دست نوشته ای مهریه خود را در منزل به من بخشید ولی اکنون رفته و مهریه خود را از طریق دادگاه مطالبه کرده آیا ایشان میتواند با توجه به بذل مهریه خود آن را مجددا مطالبه کند و بگوید آن نوشته را من ننوشته ام یا آن را به اجبار نوشته است آیا من میتوان از دادن مهریه خود داری کنم %
پرسش :
 
هرچند بذل مهریه در منزل وبدون حضور شاهد قابل تامل است اما اگر زوجه امضائ نموده باشد انکار امضاء نتیجه ای ندارد.سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
jazayeri
نام :
 
با سلام خدمت استاد ارجمند جناب سربازی
ضمن تشکر از راهنمائیهای راسخ ومتین حضرت عالی وهمکاران گرامیتان حقیر خواستار راهنمائیهای سودمند حضرت عالی در خصوص مشکلم هستم
حقیر بعد از خرج حدود 4 میلیون تومان هزینه تدارکات جشن عروسی وخرید تمامی وسایل زندگی پدر خانمم دو بار مراسم را در لحظات آخر با دلایلی واهی وبی منطق بهم زده ودر بار آخر اعلام عدم موافقت با شروع زندگیم با دخترش کرده وقتی از ایشان خسارتهای متحمله از بهم زدن مراسم را خواستم که دخترش را طلاق بدم موافقت نکرد وبا عدم آگاهی از قوانین مجبور شدم اظهار نامه تمکین بدهم که بلافاصله تمکین را مشروط بر گرفتن نصف مهریه که مهریه کامل 313سکه بود واستفاده از حق حبس( ماده 1085 )کرد من با حقوق 180هزار تومان در یک شرکت با قرارداد موقت کار میکنم که میخواهم اعسار بدهم ودرخواست قسط بندی کنم یعنی با این کار میخواهد فشار به من بیاورد ودخترش را طلاق بدهم ایشان هم یک وکیل با پولی که به دخترش دادم علیه من گرفته، بار سنگینی از این مساله متحمل شدم سئوال من از حضرتعالی راه قانونی وممکن برای اخذ مجوز ازدواج مجدد از دادگاه چیست؟ حالا که خانمم از پدرش پیروی میکند وهم وغم ایشان گرفتن یک پول مفت از من است من هم میخواهم ازدواج کنم واز این راه فشار به آنها بیاورم واین هم معقول نیست چند سال منتظر باشم تا قسط تمام شود وبعد ببینیم خانم تشریف فرما شوند یا خیر عاجزانه درخواست یک راه حل برای این معضل خانمانسوز جوانهای امثال من که فریب مهریه سنگین را خورده اند مساله آخر در صورت ازدواج مجدد زوج به هر دلیل زوجه حق طلاق پیدا خواهد کرد آخه این راه حل مناسب برای اعطای ازدواج مجدد برای زوجه غیر متمکنه است؟این حق طلاق با چه شرایطی است آیا طلاق خلع است؟با این توصیف قانون عملا حق طلاق را به زن داده است ویک فرجه بزرگ برای گسترش معذل ببخشید در نتیجه مطلب باید سر درب دفاتر ازدواج نوشته بشه اعطای وام بلاعوض برای خانمها !!!خواهشا جواب سئوالهایم را بدهید
پرسش :
 
آقاي جزايري عزيز سلام صرفنظر از اينكه پس از تقسيط مهريه وپرداخت قسط اول حق حبس موضوعيت خود را از دست ميدهد وزوجه مكلف به تمكين مي شود.با قوانين موجود وشروط مندرج در عقدنامه كه ظاهرا به امضاي جنابعالي نيز رسيده است پس از ازدواج زوج زوجه مي تواند تقاضاي طلاق نمايد.متاسفانه قانونگذاران ما در تصويب قوانين به نظرات اساتيد حقوق توجه لازم را نداشته اند واين امر باعث تصويب قوانيني گرديده كه نه حقوق زنان ونه حقوق مردان رعايت نشده است .در هر صورت فقط مي توانيم بگوئيم متاسفيم.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
m.m
نام :
 
30 سال سن دارم و تقريبا 4 ماه قبل با پسر خاله م بطور رسمي و دائم عقد کرديم. 10 روز بعد از عقد پسرخاله ام متوجه شد که من قبل از ازدواج دائمم با او به عقد موقت به معناي صيغه محرميت يک فرد ديگري درآمدم که ظاهرا مدت زمان يکساله ي آن به پايان نرسيده ولي چون حق فسخ بين من و آن مرد دوطرفه بوده من مهرم را به آن مرد بخشيدم و خود را آزاد نمودم.و عقد دائمم درحال حاضر حتي با داشتن استفتاييه از طرف دفتر مقام معظم رهبري در قم و صحت اين موضوع کاملا صحيح مي باشد.حال با اين تفاسير همسرم بعد از گذشت 50 روز از عقدمان و اينکه اشراف کامل داشت که اين عقد صحيح است در پي تقاضاي ايشان که مهرم را از 500 سکه به 14 سکه تقليل دهم و من نپذيرفتم مبادرت به شکايت کرده و در آن موضوع تدليس را مطرح نموده و تقاضاي فسخ نکاح نموده است. پرونده اينجانب در دادگاه کيفري خانواده در ورود به مرحله دوم است يعني از مرحله بازپرسي به شعبه ارجاع داده شده و براي من قرار تعقيب صادر شده و من با ضمانت آزاد شده ام. البته من وکيل گرفته ام ولي للها من قصد فريب ايشان را نداشته ام و حتي ايشان قبل از عقد از من در مورد سابقه ازدواج قبلي نپرسيده اند. ولي با استناد به يکي از مندرجات داخل عقدنامه که شهود ادعا مي کنند خانم سابقه ازدواج قبلي ندارد ايشان مرا مجرم دانسته. ميخواهم بدانم مراحل کيفري دادخواست ايشان عليه من چيست؟ وکيل من ادعا مي کند که پرونده قابل دفاع است و همسرم در اين مرحله فقط قصد آزار من را دارد آيا اين ادعا صحت دارد؟ حکم من چيست؟ لطفا جوابيه را فقط براي ايميلم بفرستيد
پرسش :
 
دوست عزيز چنانچه نتوانيد اثبات نمائيد كه وي از ازدواج قبلي شما مطلع بوده وشما او را فريب نداده ايد دادگاه مي تواندشما را مطابق ماده 647قانون مجازات اسلامي به 6ماه تا 2سال حبس محكوم نمايد البته در صورت وجود جهات تخفيف قابل تبديل به جزاي نقدي خواهد بود.سربازي11/9/85
پاسخ :
 

 
حمید یعقوبیان
نام :
 
با چگونه ميشود شکاياتي را به علت عدول از قرار داد رسمي مستاجر تنظيم نمود که موجب به تخليه مکان فوق شود.
ضمنا اجاره نامه مصوب قانون ۵۶ ميباشد.


اينجانب شکايتي را تحت عنوان عدول از قرار داد رسمی عنوان نمودم

قبل از شکایت تامین دلیل نمودم راجع اینکه مغازه از طریق مستاجر به 2 باب تبدیل شده است و دارای 2 جواز مجزا میباشد.



مستاجر يک باب دکان با زير راه پله جزء دکان اجاره نموده و پس از آن در سال 77 نئوپان زير راه پله را جدا و از طريق آن دو جواز يکي خرازي و يکي لوازم آرايشي گرفته است با اينکه شهرداري از تفکيک دو مغازه و زدن نيم سقف را تاييد نموده و همچنين تامين دليل يکي از شبعات دو باب بودن و زدن نيم سقف در مغازه فپق را تاييد نموده ولي دادگاه اين جانب را به علل زير محکوم نموده است لذا خوهشمند است در اين مورد آنگونه که شايسته ميدانيد مرا راهنمايي فرماييد ضمنا در یکی از بند های اجاره نامه قید گردیده انتقال به غیر مجاز است نه اینکه مغازه تفکیک شود و به دو قسمت تقسیم نموده و اجاره به غیر دهد

دادگاه بدوی به دلایل زیر رای به محکومیت من داده است:
اولا نسبت به اینکه خوانده مغازه را اجاره داده طبق قرار داد چنین صختی را داشته است
ثانیا خسب گزارش مامور قضایی در راستا معاینه محلی خوانده بین مغازه و راه پله نئوپان وصل نموده که صرف آن موجب هیات مغازه نمیشود
ثالثا شهودی نیز رای به این دادهاند که در زمان اجاره مغازه نیم سقف وجود داشته و ایشان تعقیری در آن بوجود نیاورده است
رابعا شهود طرف خواهان بطور ضد و نقیض شهادت داده و صراحتا بیان نداشته اند که بعد از اجاره تعقیراتی در آن بوجود آمده است.
لذا خواهشمند است اینجانب را جهت تجدید نظر خواهی در دادگاه راهنمایی کنید
پرسش :
 
با توضيحاتي كه داده ايد دادنامه صادره مخدوش بنظر مي رسد با توجه به پيچيدگي مباحث سرقفلي وتخليه آن وضرورت ملاحظه مدارك ومستندات مربوطه توصيه مي كنم از مشاوره حضوري استفاده نمائيد.سربازي8/9/85
پاسخ :
 

 
رضا طباطبایی
نام :
 
با سلام.از کسي کفالت کردم وبعد از مهلت ۲۰روزه موفق شدم متهم را تحويل دهم.به دادگاه تجديدنظر شکايت کردم۰آيا اگر تجديد نظر دستور ضبط وجه الکفاله را تاييد کند؛کاري متوانم انجام دهم؟
پرسش :
 
متاسفانه خير.مگر اينكه دادگاه تجديد نظر بر خلاف قانون ارفاق نمايد.سربازي16/8/85
پاسخ :
 

 
اصغر
نام :
 
با سلام
آیا می توان به شخصی عادی (مثلا برادر ) جهت پیگیری پرونده در دادگاه یا خرید فروش وسایل سند دار خود وکالت داد؟ نحوه و شرایط آن چگونه است؟
پرسش :
 
جهت پيگيري پرونده در دادگاه الزاما از وكيل دادگستري مي توانيد استفاده كنيد ولي براي خريد وفروش و...اين امكان وجود دارد كه با مراجعه به دفاتر اسناد رسمي به هر شخص كه مي خواهيدوكالت دهيد.سربازي28/8/85
پاسخ :
 

 
یوسف نوری
نام :
 
درحالیکه دادگاه حکم پرداخت دیه رابه بیمه صادرکرده مسپولين بیمه حکم دادگاه راقبول نمی کند تکلیف خسارت دیده چیست؟
پرسش :
 
شركت بيمه مكلف است در صورتيكه طرف قرارداد بيمه به تعهدات خويش عمل كرده باشد وشرايط استفاده از بيمه را نيز مراعات كرده باشد خسارات موضوع حكم را پرداخت نمايد ,ممكن است عدم پرداخت خسارت ناشي از عدم رعايت شرايط بيمه باشد كه در اينصورت شخص محكوم عليه مكلف به جبران خسارت وارده خواهد بود نه شركت بيمه.سربازي28/8/85
پاسخ :
 

 
نوری
نام :
 
باسلام
من باموتورسیکلت زدم شخص مصدوم شده دردادگاه چهارمیلیون تومان قرار بازداشت برایم صادرشده.
سندکسی را وثیقه گذاشتیم اکنون شخص ضامن .سندخودرامی خواهدومیگویدملک را فروخته است.مانه مبلغ فوق راداریم .نه سندجایگزین.ازطرف شخص مصدوم ازتهران به یکی ازشهرستانهای مرزی آذربیجان غربی مهاجرت کرده وهیچ گونه اطلاع ازمحل سکونت وی نداریم تابتوانیم توافق کنیم .اکنون تکلیف من چیست؟ باتشکر
پرسش :
 
براي فك بازداشت سند يا بايد سند ديگري ارائه دهيد يا وجه نقد توديع كنيد يا اينكه با معرفي خود واعزام به زندان از سند رفع توقيف شود.البته اگر بتوانيد قاضي را مجاب كنيد مي تواند قرار وثيقه را به كفالت تبديل كند تا با معرفي كفيل سند آزاد شود. سربازي6/9/85
پاسخ :
 

 
هادی مسلمی
نام :
 
در پرونده ایی شاکی از من شکایت کرده ولی در دادگاه از شکایتش رسما صرفنظر کرده و رضایتش را رسما در پرونده ثبت کرده است. حال بعد از مدتها بر سر موضوع جدیدی اختلاف پیدا کرده و تهدید کرده که شکایتش را علیه من دوباره مطرح خواهد کرد، حال با توجه به اینکه مدتها از بسته شدن پرونده و همین طور منقضی شدن مهلت تجدید نظر پرونده قبلی می گذرد، می تواند به اسم پرونده قبلی علیه من شکایت کند و زیر حرفهایش و رضایتش در پرونده بزند؟
پرسش :
 
خیر در صورت اعلام انصراف وگذشت از شکایت امکان طرح مجدد همان شکایت ویا به جریان انداختن همان پرونده قانونا امکان پذیر نیست.سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
رضا موسیوند
نام :
 
ماموری به دلیل خصومت شخصی، از فرصتی استفاده کرده و من را به اتهامی واهی جلب کرده است تا بقول خودش من را ادب کند. در نهایت پس از طی شدن مراحل بازپرسی و دادگاه، به دلیل نبود شواهد و مدارک تبرئه شدم. حال با توجه به پرونده، اینکه تبرئه شدم و سند و مدرکی علیه من نیست می توانم از دست مامور شکایت و اعاده حیثیت کنم؟
با سپاس فراوان
پرسش :
 
اگر جلب شما بر اساس حکم مرجع قضائی بوده است ومامور مربوطه بر خلاف اختیارات قانونی اقدامی نکرده باشد خیر ایشان هیچگونه مسئولیتی ندارد.سربازی27/8/85
پاسخ :
 

 
مهران
نام :
 
با عرض سلام و خسته نباشيد
اينجانب يک واحدی مسکونی از يک مجتمع را بصورت پيش خريد در سال 81 خريداری کرده ام
پارسال بعد از تحويل گرفتن واحد متوجه شدم که واحد من،قسمتی از پارکينگ مجتمع
است که به صورت غير قانونی تبديل به مسکونی شده.
از طرفی به علت شکايت ساکنين مجتمع از شخص سازنده به شهرداری،شهرداری در دادگاه
تجديد نظر حکم به تخريب واحد من داد،ولی سازنده بعدا در دادگاه استناد کرد که بنابر قانون شهرداری
در سال 81،اکثر سازنده ها،خلاف ميساختند و بعد جريمه خلاف را به شهرداری ميپرداختند
در نتيجه ديوان عدالت اداری حکم تخريب شهرداری را لغو کرد
از طرفی سازنده،الان در قيد حيات نيست و من الان در واحدم ساکن هستم
سوال من اين است که به نظر شما اين پرونده به کجا ختم ميشود؟آيا احتياج به گرفتن وکيل دارم؟
با توجه به فوت سازنده و ساکن بودن من در واحد،آيا امکان تخريب واحد من 100% از بين رفته است؟
خيلی ممنون
پرسش :
 
با تشكر از عنايت شما با توجه به نظر ديوان عدالت اداري كه حكم تخريب كمسيون ماده 100را نقض نموده ,امكان صدور حكم تخريب منتفي است نوعا در اينگونه موارد بر اساس فرمول خاصي كه بنا به موقعيت ملك متفاوت است جريمه اي در نظر گرفته مي شود.براي پاسخ دقيقتر مي توانيد مدارك مربوطه را برايم فكس يا ارسال نمائيد.سربازي30/8/85
پاسخ :
 

 
فرهاد
نام :
 
با سلام و عرض خسته نباشيد و تشكر وافر بابت اين اقدام فرهنگي شما
منزل پدري ما مغازه اي دارد كه چند سال قبل از سال 1355 بسته بوده و در اين سال با قولنامه اي دستي به اجاره واگذار شده و در سنوات بعد با توافقات دوستانه و بدون تمديد كتبي اجاره نامه ، اين امر استمرار داشته است .
از طرفي سابقه قبلي مغازه نشان ميدهد فرد ديگري كه زماني مغازه را در دست داشته ، بدون مراجعه به دادگاه ادعاي حق كسب و پيشه اي نموده و مستاجر فوق الاشاره بدون هماهنگي با پدر اينجانب مبلغي را به فرد مذكور داده و صلح نامه با وي تنظيم نموده است .
در حال حاضر هر سه اين افراد به رحمت ايزدي رفته اند و مغازه با همان شرايط قبلي در اختيار فرزند مستاجر مغازه ميباشد . ما بعلت رعايت حال و آسايش مادرمان پس از انحصار وراثت اقدامي جهت ساختمان و مغازه ننموده ايم ، ليكن پسر مستاجر مغازه از اين خلا استفاده نموده و ادعاي سرقفلي دارد . (پدر بنده سال 67 و پدر ايشان نيز در سال 70 فوت نموده اند)
سئوال
1. آيا صلح نامه فوق قانوني است
2. آيا ادامه حضور فرزند مستاجر پس از فوت پدرشان مانع قانوني ندارد
3. آيا حق كسب و پيشه جزو ماترك متوفي است و قابل وراثت است
4. اكنون خانه كاملا فرسوده شده و ميبايستي هر چه سريعتر تخريب و دوباره سازي شود و خطر تخريب و آسيب رسيدن به عابرين مشكلي براي ما شده است از آنجا كه در شرايط فعلي امكان تامين مطالبات مستاجر وجود ندارد ، با چه اقدامي ميتواند
أ‌- مغازه را پس گرفت
ب‌- خطر تخريب و آسيب هاي احتمالي را به حد اقل رساند
ت‌- آيا تخريب ساير قسمتهاي ساختمان بجز مغازه را ، جهت كاهش مخاطرات توصيه مينماييد
ث‌- شرايط فيزيكي ساختمان به چه مرجعي بايستي گزارش شود .
پرسش :
 
با تشکر از عنایت شما با توضیحاتی که فرموده اید سرقفلی به مستاجر تعلق می گیرد .سرقفلی نیز قابل وراثت است .وبا تخلف مستاجر در انتقال به غیر حق تخلیه برای شما ایجاد شده است که شرایطی دارد .برای اخذپاسخ کامل تر چون اطلاعات ناقص است لطفا تماس بگیرید.سربازی 27/8/85
پاسخ :
 

 
کریمی
نام :
 
با سلام و احترام

بنده در سال ۵۸ و با استفاده از وام بني صدر اقدام به خريد يک منزل مسکوني نمودم و در همان سال از سر دل سوزي از خانواده ام (که در آن زمان مستاجر بودند) دعوت کردم براي مدتي در منزل من سکوت نمايند.در سال ۶۱ ازدواج نمودم و همان سال از پدرم خواستم که منزلم را تخليه نمايد که از اين کار سر باز زد.بنده طي اين سال ها هربار که از او درخواست نمودم منزلم را تخليه نمايد با فحاشي جواب محبت هايم را داد.که سر انجام و پس از بازنشستگي به دليل مشکلات اقتصادي در بهمن ۸۴ از وي شکايت کردم که تا به امروز (آبان ۸۵) هيچ جواب قطعي از سوي دادگاه دريافت نکرده ام و همچنان پرونده در جريان است.اضافه ميکنم که هم اکنون پدر و برادر مجرد بنده در منزل اينجانب سکونت دارند.که وضعيت ماليه هردوي آنها بسيارمطلوب است! و من از هردوي آنها به دليل تصرف منزل مسکوني ام شکايت نمودم.

راي نهايي پرونده حداکثر چه مدت به طول مي انجامد؟
با توجه به اينکه سند ۶ دانگ منزل مسکوني به نام من است آيا امکان صدور راي به نفع خوانده پرونده(متصرف) وجود دارد؟
من در شکايتم خسارت وارده طي اين ۲۶ سال را نيز طلب نموده ام.آيا چنين خسارتي به من تعلق ميگيرد؟ و اگر ميگيرد مبلغ آن چگونه محاسبه ميشود؟

همچنين در يکي از جلسات دادگاه يک برگ فتوکپي از سوي خوانده ارائه شد که در آن آمده بود بنده در حضور شاهدان(برادران و خواهرانم!) اين خانه را به پدرم واگذار ميکنم! که امضاي من (توسط برادرم) در اين برگ جعل شده است! و تاريخ آن به سال ۶۷ تنظيم گرديده و چون فتوکپي برابر اصل نبود(در حالي که فتوکپي فتوکپي برابر اصل بود!!!) از سوي قاضي مقبول واقع نشد.آيا ميتوانم نسبت به جعل امضاي خود شکايت کنم.چه مجازاتي براي خاطي در پي خواهد داشت؟

با سپاس و تشکر فراوان
پرسش :
 
با سلام ايميل امروز شما را هم ملاحظه كردم از حسن ظن شما سپاسگذارم اما پاسخ سوالات شما: در صورتيكه وضعيت مالي پدرتان مطلوب باشد ونيازمند انفاق فرزند نباشد با وصفي كه توضيح داده ايد چنانچه دعوي شما صحيح طرح شده باشد به نتيجه مي رسد(اگر شكايت كيفري نموده باشيد به نتيجه نمي رسد )چون منزل را تبرعا در اختيار ايشان قرارداده ايد تا زمانيكه بصورت قانوني رفع يد ايشان را خواسته ايد اجرت المثل به شما تعلق نمي گيرد واز آن تاريخ مستحق اجرت المثل خواهيد بود.در كپي جعل موضوعيت ندارد وتا زمانيكه اصل سند ارائه نه سند مذكور پذيرفته مي شود نه قابل شكايت است.سربازي30/8/85
پاسخ :
 

 
شهرام موظف
نام :
 
با سلام و خسته نباشيد .
پدر بنده در سال ۵۳ يک باب مغازه به صورت سر قفلي با اجاره نامه عادي و با قيد داشتن حق انتقال به غير خريداري نموده است . در بخش مشخصات طرفين معامله شغت پدرم را تعويض روغني قيد نموده اند ولي در متن قرارداد هيچگونه اشاره اي به آن نداشته ؛ فقط آنزمان شفاها گفته اند که شغل حرام شرع و يا مشروب فروشي و نيز آهنگري نميتواند انجام دهد . در سال ۱۳۸۰ به دليل خستگي و نيز مسن شدن پدرم مجبور به تغيير شغل نموده و به لوازم تحريري تغيير شغل داده ايم . اين در صورتي است که مالک اين بار نيز شفاها به ينده گفتند که هيچ مشکلي با تغيير شغل شما ندارم و بعد از آن به خاطر شغل جديد کادو ( گل ) آوردند . ولي ايشان بعد از ۶ ماه با اراپه دادخواستي به خاطر تغيير شغل تقاضاي تخليه از دادگاه کرده است . ما بعد از چند جلسه دادگاه اقدام به بازگشت به حالت اوليه نموده و دوباره تعويض روغني را داير نموديم .
سوال بنده اين است
۱- حکم دادگاه را چگونه پيش بيني مي کنيد و نظر حقوقي جنابعالي در اين مورد چيست ؟
۲- آيا مي توانيم با داشتن حق انقال به غير مغازه را به شخص ديگري واگذار کرده و رابطه مالک و مستاجري را که دادخواست بر مبناي آن تنظيم شده پايان داده و دادخواست بي نتيجه بماند؟
۳- آيا دريافت اجاره بها از طرف مالک در زمان لوازم تحريري دليل بر رضايت ايشان بر وضع جديد مغازه مي باشد يا خير ؟
۴- بنده به عنوان پسر خوانده در دادخواست مي توانم در دادگاه قانونا به عنوان شاهد که مالک شفاها اجازه تغيير شغل را داده و عنوان کرده که هيچ مشکلي ندارد حضور پيدا کنم ؟
با تشکر
پرسش :
 
اگر نتوانيد رضايت مالك را با تغيير شغل اثبات نمائيد كه ظاهرا نتوانسته ايد وشهادت شما نيز تاثيري در موضوع ندارد ,بعلت اينكه تخلف شما در تغيير شغل محقق شده است هر چند بعدا به شغل سابق برگشته باشيد حق تخليه براي مالك ايجاد شده است وانتقال به غير هم كمكي به شما نخواهد كرد.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
امير
نام :
 
چند شب قبل پس از مراجعه به منزل متوجه بهم ريختگي خانه شدم ابتدا فكر كردم دزد آمده اما بعدا ٌ با تلفن همسرم متوجه شدم كه ايشان تمامي اسناد و مدارك بنده را برداشته و به خانه پدرش رفته است و با مراجعه بنده به خانه پدرشان ايشان از بازگشت به منزل امتناع كرد و پدرشان نيز اقدام به ضرب و شتم بنده نمود . با توجه به اينكه ايشان بدون اجازه منزل را ترك كرده و همه مدارك بنده را نيز برده بود من به دادگاه شكايت كردم . ولي فكر ميكنم روند دادرسي طول بكشد و چون دسته چك و دفترچه هاي حساب پس انداز من را نيز برده براي گذران زندگي با مشكل مواجه هستم . ( كارمند هستم و درامد ديگري ندارم ) . خواهشمندم مرا راهنمايي بفرماييد .
پرسش :
 
اگر سوالتان در مورد امكان برداشت از حسابتان است مشكلي نداريد مي توانيد به بانك مراجعه نمائيد پس از احراز هويت امكان برداشت از حساب برايتان مقدور است.ضمن آنكه مي توانيد حسابتان را مسدود وحساب ديگري افتتاح كنيد.سربازي30/8/85
پاسخ :
 

 
ندا
نام :
 
جناب آقاي سربازي

سلام اگر شاکي در پرونده کيفري قبل از دادن راي دادگاه رضايت کتبي و رسمي خود را اعلام نمايد و در پرونده رضايت او درج گردد ايا بعد از دادن راي دادگاه در زمان تجديد نظر دوباره مي تواند تجديد نظر بخواهد از راي دادگاه و يا با دادن رضايت حق خود را از هرگونه تجديدنظر خواهي و شکايتي ساقط مي کند؟
پرسش :
 
خانم ندا سلام بعد از اعلام گذشت در جرايم قابل گذشت پرونده با قرار موقوفي تعقيب مختومه مي گردد و امكان به جريان افتادن مجدد پرونده يا تعقيب متهم مقدور نيست.سربازي1/9/85
پاسخ :
 

 
امير
نام :
 
همسر بنده همراه با تمامي مدارك و اسناد شخصي بنده بدون اجازه از منزل خارج شده و به خانه پدرش رفته است و من با مراجعت به منزل پدرشان خواستار بازگشت ايشان شدم كه از سوي پدرشان مورد ضرب و شتم قرار گرفتم . بنده به دادگاه شكايت كرده و خواستار بازگشت ايشان به خانه همراه با اسناد گرديدم . قاضي به كلانتري دستور تحقيق و بازجويي از همسرم را داده تا با تكميل پرونده هردو به دادگاه برويم . در همين حين همسرم نيز از من شكايت كرده و درخواست طلاق نموده .آيا از نظر قانوني ايشان و خانواده شان جرمي مرتكب شده اند ؟ آيا ميتوانند به من مثلا ٌ اتهام فساد اخلاقي بزنند و مرا محكوم كنند ؟
پرسش :
 
با بردن اسناد ومدارك شخصي شما وضرب وشتم مرتكب جرم شده اند كه در صورت اثبات مجازات خواهند داشت,در اينكه منزل مشترك را ترك نموده مرتكب جرمي نگرديده است اگر دليل موجهي نداشته باشد وبنا به دادخواست شماوالزام دادگاه حاضر به تمكين هم نشود ناشزه بوده مستحق نفقه نخواهد بود. هر كسي مي تواند به ديگري هر اتهامي كه مي خواهد بزند اما بايد بتواند آنرا اثبات نمايد والا با شكايت ايشان به اتهام افترا محكوم خواهد شد.سربازي6/9/85
پاسخ :
 

 
نجفقلي
نام :
 
با سلام و با تبريك به جنابعالي كه واقعاٌ كمك شاياني به هموطنان خصوصاٌ شهرستاني ها مي نمائيد و آرزوي موفقيت براي شما خواهشمندم در مورد زير اينجانب را راهنمائي فرمائيد.
۲ ماه قبل با اتومبيل شخصي خانمي را زير گرفتم كه بلافاصله با اتومبيل عبوري مصدوم را به بيمارستان بردم و پس از عكسبرداري و سونوگرافي شكستگي زير زانوي چپ تشخيص داده شد و پزشك قانوني ۳ ماه طول درمان نوشت با توجه به اينكه اتومبيل بيمه شخص ثالث است و مخارج عمل را شخصاٌ پرداخت كرده ام آيا پس از دريافت ديه از طرف مصدوم ، مصدومه مي تواند از طريق دادگاه بر عليه اينجانب اقامه دعوا كند؟
پرسش :
 
با تشكر از عنايت وتوجه جنابعالي هر چندمطابق قانون مخارج عمل بر عهده شما نبوده وتنها ملزم به پرداخت ديه صدمات وارده بوده ايد چنانچه ديه را دريافت واعلام رضايت نمايد نمي تواند اعلام شكايت مجدد نمايد البته براي گرفتن ديه از بيمه ناگزير به شكايت از شما خواهد بود.سربازي11/9/85
پاسخ :
 

 
رضا-پ
نام :
 
با سلام و خسته نباشيد.
آقاي سربازي خواهش ميکنم از شما جواب سوال من را خيلي سريع بدهيد.
حدود ۲ سال پيش يکي از دوستان من در يک شب باراني از من خواست براي خريد يک وسيله براي ماشين خودش او را تا جايي برسانم که تصادف کردم و به تير برق زدم در اين تصادف کتفم در رفت و عمل جراحي کردم دوستم هم زير چانه و بالاي ابرويش بخيه خورد . و ماشين من هم حدود يک ميليون و هفتصد هزار تومان خسارت وارد آمد که بيمه بدنه نبود و خودم پرداخت کردم. بعد از شکايت دوستم که در آن شب به اميد اينکه هرچي از بيمه بگيرد مقداري به من ميدهد تا ماشينم را تعمير کنم سه ميليون و نهصد دادگاه برايش ديه صادر کرد سال گذشته سه ميليون تومان از بيمه دريافت کرد. و نهصد تومان الباقي را بيمه پرداخت ننمود و عنوان کرد ايشان مسافر شما بودند کارشناس بيمه هم بعد از کارشناسي هفتاد درصد خسارت را پرداخت کردند چون بيمه من بيمه مسافرکشي نبود. (خدا شاهد است که من او را به عنوان مسافر سوار نکرده بودم) . حالا دوستم (نارفيق) از من شکايت کرده که نهصد هزار توان هم به او پرداخت کنم. مي خواستم از شما سوال کنم آيا مي توانم از بيمه شکايت کنم بابت پرداخت نکردن کامل خسارت - در غير اينصورت من هيچ مالي ندام که به نام من باشد و ماشين من هم به نام مادرم مي باشد و خودم در نمايشگاه ماشين هستم در صورت پرداخت نکردن ديه چه وضعيتي خواهم داشت.لطفاٌ مرا راهنمايي کنيد. متشکرم.
پرسش :
 
دوست عزيز شركت بيمه بر اساس قرارداد فيما بين ملزم به پرداخت خسارت تا سقف تعهدات خويش وشرايط قرارداد دارد بنا بر اين تعهدي به پرداخت خسارات مازاد ندارد بنظرم بايد بگونه اي با نا رفيق كنار بيائيد.سربازي11/9/85
پاسخ :
 

 
محمد رضا یعقوبیان
نام :
 

با سلام و خسته نباشید آقای سربازی
اميدوارم اين بار ديگر اين نامه را بخوانبد تا بتوانبم به ياري شما از حق و حقوق خود دفاع نمايم موفق و مويد باشيد
با تشکر

؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛سلام
چگونه ميشود شکاياتي را به علت عدول از قرار داد رسمي مستاجر تنظيم نمود که موجب به تخليه مکان فوق شود.
ضمنا اجاره نامه مصوب قانون ۵۶ ميباشد.


اينجانب شکايتي را تحت عنوان عدول از قرار داد رسمی عنوان نمودم

قبل از شکایت تامین دلیل نمودم راجع اینکه مغازه از طریق مستاجر به 2 باب تبدیل شده است و دارای 2 جواز مجزا میباشد.



مستاجر يک باب دکان با زير راه پله جزء دکان اجاره نموده و پس از آن در سال 77 نئوپان زير راه پله را جدا و از طريق آن دو جواز يکي خرازي و يکي لوازم آرايشي گرفته است با اينکه شهرداري از تفکيک دو مغازه و زدن نيم سقف را تاييد نموده و همچنين تامين دليل يکي از شبعات دو باب بودن و زدن نيم سقف در مغازه فپق را تاييد نموده ولي دادگاه اين جانب را به علل زير محکوم نموده است لذا خوهشمند است در اين مورد آنگونه که شايسته ميدانيد مرا راهنمايي فرماييد ضمنا در یکی از بند های اجاره نامه قید گردیده انتقال به غیر مجاز است نه اینکه مغازه تفکیک شود و به دو قسمت تقسیم نموده و اجاره به غیر دهد

دادگاه بدوی به دلایل زیر رای به محکومیت من داده است:
اولا نسبت به اینکه خوانده مغازه را اجاره داده طبق قرار داد چنین صختی را داشته است
ثانیا خسب گزارش مامور قضایی در راستا معاینه محلی خوانده بین مغازه و راه پله نئوپان وصل نموده که صرف آن موجب هیات مغازه نمیشود
ثالثا شهودی نیز رای به این دادهاند که در زمان اجاره مغازه نیم سقف وجود داشته و ایشان تعقیری در آن بوجود نیاورده است
رابعا شهود طرف خواهان بطور ضد و نقیض شهادت داده و صراحتا بیان نداشته اند که بعد از اجاره تعقیراتی در آن بوجود آمده است.
لذا خواهشمند است اینجانب را جهت تجدید نظر خواهی در دادگاه راهنمایی کنید








پرسش :
 
جناب يعقو بيان عزيز به سوال شما در تاريخ 8/9/85 پاسخ داده ام وسوال وجواب اينك در سايت قابل مشاهده است. سربازي11/9/85
پاسخ :
 

 
رمضانی
نام :
 
با سلام پيرو سوال ۶/۹/۸۵ خلع يد متن راي دادگاه را خدمتتان مي فرستم.
<<راي دادگاه>>
درخصوص دعوي بانک صادرات ايران به طرفيت ۱-آقاي (متصرف فعلي) ۲- من(مستاجر بانک) به خواسته خلع يد از ششدانگ يک دستگاه آپارتمان واجرت المثل ايام تصرف دادگاه با بررسي محتويات اوراق پرونده نظر به اينکه به موجب قرارداد اجاره به شماره ۸۲۰۶۳۴۷ مورخ ۴/۴/۸۲ منافع آپارتمان متنازع فيه به خوانده رديف دوم (من) منتقل گرديده وتاکنون مدت اجاره منقضي يا عقد اجاره منفسخ نشده و در مانحن فيه منافع خواهان که مالکيت نسبت به عين مي باشد مورد تعرض قرار نگرفته بنابراين خواهان را در طرح دعوي ذينفع ندانسته به استناد ماده ۸۹ ناظر بر بند ۱۰ ماده ۸۴ قانون آيين دادرسي مدني قرار رد دعوي صادر واعلام مي گردد راي دادگاه حضوري ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجديدنظر خواهي در دادگاههاي تجديد نظر استان تهران است.
با تشکر خواهشمندم مرا راهنمايي فرماييد. رمضاني ۱۳/۹/۸۵ ۰۹۱۲۵۰۵۰۹۸۷ تلفن
پرسش :
 
بنظر اينجانب اين راي صحيح صادر شده ودراستدلال دادگاه مشكلي نمي بينم بنظرم دعوي صحيح مطرح نشده است لازم است با كليه مدارك مربوطه حضورا مراجعه كنيد .سربازي16/9/85
پاسخ :
 

 
مونا
نام :
 
با عرض سلام و خسته نباشید
پدرم 2 سال قبل در یک پیکان سواری به عنوان سرنشین با یک وانت بار تصادف کرد در حالی که راننده پیکان سواری فوت کردند و پدرم برای دریافت خسارت وارده که شامل شکستن دست راست که پیچ و پلاک شده و بینی و همچنین زخمی و کبود شدن صورت و پا شکایت کرده و در حالی که ماشین هم بیمه سرنشین بوده و پس از مدتها موفق به دریافت حکم دادگاه و مشخص کردن 24200000 ریال به عنوان دیه و مبلغ12100000 ریال در حکم نوشته که محکوم علیه موظف به پرداخت محکوم له که پدرم می باشد نوشته . باید قید کنم که بیمه مبلغ دیه را پرداخت نموده و گفته که باید 12100000 ریال را وراث راننده بگیریم .در حالی که آنها قبول به پرداخت این مبلغ نیستند
در این زمینه از شما راهنمایی می خواهم که ما الان چه کاری را باید انجام دهیم .لازم به ذکر است که این تصادف در سال 83 رخ داده ولی ما آبان امسال موفق به دریافت حکم شده ایم
لذا خواهشمندم مرا راهنمایی کنید
با تشکر
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
احمد
نام :
 
سلام و ممنون از سایت خوبتون
لطفا در مورد قوانین اخذ گواهی رشد از دادگاه مدارک مورد نیاز و اختیاراتی که گواهی رشد میده {مثلا میشه گواهی نامه گرفت یا دسته چک و کلا امور مربوط به 18 سال به بالا}ممنون میشم کامل پاسخ بدید
از تبلیغات سایت تو تلویزیونم ممنونم
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
maryam
نام :
 
با سلام و خسته نباشید سوالی دارم مبنی بر اینکه آیا عاقدی که عقد نکاح منقطع را انجام میدهد نباید انواع صیغه را به زوجه تفهیم نماید مبنی بر اینکه شرعی است یا رسمی یا به صرف اینکه اینکار را برای یکی از دوستان خود انجام میدهد نوعی فریبکاری به شمار نمیآید من برای مدت 99سال اینکار را انجام دادم نمیدانستم که عقد منقطع هم انواع و اقسام دارد یعنی شرعی و رسمی به خیال خودم به محضر که بروم رسمی خواهد بود حالا بعد گذشت مدتی تازه فهمیدم که شرعی است عاقدی که اینکار را برای من انجام داده میگوید شما برای گرفتن مهریه به دادگاه هم نمیتوانی مراجعه کنی من مانده ام پس این مدرکی که به من دادند به عنوان عقدنامه’ شرعی پس چیست جز اینکه مرا گول زدند آیا این نوعی فریب نیست عاقد میگوید همسرت اگر شرعا دلش بخواهد از مهریه چیزی به شما میدهد اگر هم نخواهد نمیدهد برایتان توضیح دهم که ایشان چند سالی با من زندگی کردند و الان چند ماهی است که رفتند که رفتند و من مانده ام و من که چکار کنم به دادگاه دادخواست مهریه دادم ولی مدتی طولانی برایش معین کردند 26/7/85 دادخواست دادم تاریخ رسیدگی را 26/10/85 نمیدانم چرا مدت سه ماه شاید به این خاطر است که عقدنامه’ من عادی است سوالم از شما این است من میتوانم علیه این سردفتردار که اینکار را انجام داده و آن آقا که الان رفته و واقعا میگویم با آبروی من بازی کردند و در کل فامیل مرا زیر سوال بردند شکایتی انجام دهم یکی از وکلای همکارتان به من گفتند که شما دادخواست واقعه’ ثبت ازدواج بدهید به دادگاه و یکی دیگر از مشاوران خانواده’ محترم فرمودند که این کار را انجام ندهید لطفا در هر زمینه ای که میتوانید مرا راهنمایی بفرمائید :D :D با عرض تشکر همینکه جوابی بدهید تسکینی است بر دردهای من الله یارتان
پرسش :
 
خواهر عزيز عاقد وظيفه اي ندارد تا انواع صيغه عقد را براي طرفين توضيح دهد مگر اينكه طرفين از وي توضيح بخواهند بنا بر اين عمل وي فريبكاري نيست .در ضمن شما مي توانيد مهريه را مطالبه كنيد وقت دادگاه براي عقدهائي كه رسمي هم بوده اند به همين ترتيب است وعلت آن رعايت آئين دادرسي براي ابلاغ وقت جلسه رسيدگي به طرف مقابل و..است وعادي بودن عقد نامه تاثيري در اين موضوع ندارد.از سردفتر شكايتي نمي توانيد بكنيد چون ظاهرا تخلفي نكرده است اما از همسرتان مي توانيد مهريه را بخواهيد.چون عقد دائم نيست الزامي براي ثبت آن وجود ندارد.سربازي26/9/85
پاسخ :
 

 
علي
نام :
 
ضمن عذزخواهي بخاطرتصديع حضرتعالي ‌ ميخواستم بدانم براي دريافت حکم غايب مفقودالاثر از دادگاه چه مدارکي مورد نياز ميباشد . باتشکر
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
ساناز
نام :
 
با تشکر از پاسخ به سوال قبلي :
من روز گذشته برگه دادخواست مطالبه مهريه را به دادگاه خانواده دادم ولي الزامي براي وکيل نبود حال۴ سوال دارم :
۱ ـ الزام به معرفي وکيل از چه زماني مي باشد ؟
۲ ـ چه مدت طول مي کشد تا برگه احضاريه به دست زوج برسد ؟
۳ ـ مطالبه مهريه تا رسيدن به مهريه و يا هدف اصلي من که طلاق مي باشد چه مدت زمان طول مي کشد ؟
۴ ـ آيا در صورت بخشيدن مهريه حق طلاق به من داده مي شود يا خير ؟

با تشکر از شما و دعاي خير براي شما و عزيزانتان
پرسش :
 
با تشكر از الطاف شما دربرخي مراجع ممكن است در ابتدا توجهي به موضوع نشود وارجاع صورت گيرد كه اين هم از شانس خوب شما بوده مطابق بخشنامه شماره 2790/84/1- 7/3/1384 وماده اول آئین نامه اجرائی مواد31و32 قانون اصلاح پاره ای ازقوانین دادگستری.از تاريخ7/3/74 2-بستگي به اداره ابلاغ دارد از يك هفته تا 1ماه 3-مطالبه مهريه با وصول مهريه كاملا متفاوت است تا محكوميت قطعي وصدور اجرائيه بين 6ماه تا 5/1سال بنا به شرايط مختلف متفاوت خواهد بود اما طلاق شرايط خاص خود را دارد. 4-فقط در شرايط خاص بله. در خاتمه با توجه به قصدتان توصيه مي كنم حتما از مشاوره حضوري استفاده كنيد تا ناگزير نباشيد بهترين سنين عمرتان را در محاكم بي حاصل بگذرانيد.سربازي16/9/85
پاسخ :
 

 
ali
نام :
 
با سلام و خسته نباشید خدمت آقای سربازی
با اینکه قبلا نیز مزاحم اوقات شما شده ام اما جهت تجدید خاطر جناب عالی عرض کنم که پدرم حین فوت مقدار 160 هکتار زمین کشاورزی به جا گذاشته که از این مقدار 40 هکتار دارای سند و مابقی فاقد سندبوده و تمامی اراضی در ید برادرم میباشد، قابل توجه اینکه کلیه اراضی (در تحقیق مامور دادگاه اعم از با سند و بدون سند به امضای چهار تن ازاهالی روستا رسیده که مربوط به پدرمان بوده و وی در زمینها کشاورزی مینموده در پرونده موجود میباشد ) اما بعد از گذشت 10 سال قاضی پرونده فقط رای به تقسیم اراضی با سند نموده و بدون اینکه طرف پرونده سندی دال بر مالکیت بقیه اراضی داده باشد حال ایا رای قاضی صحیح است ضمنا 20 روز مهات اعتراض داریم لطفا ما را راهنمایی نمایید با تشکر
پرسش :
 
از عنايت شما سپاسگذارم لطفا راي دادگاه را برايم بياوريد تا بتوانم كمكتان كنم.سربازي26/9/85
پاسخ :
 

 
مهري
نام :
 
آيا به زني که غيابي طلاق گرفته مهريه تعلق ميگيرد.با توجه به اينکه قبل از حکم دادگاه مهريه به اجرا گذاشته شده و يک پلاک ثبتي که وارثي بوده توقيف شده است.
پرسش :
 
اگر طلاق گرفته يا حكم طلاق صادر شده بايد تكليف مهريه وتمامي حقوق زوجه در همان حكم مشخص شده باشد واگر منظورتان اين است كه مي خواهد طلاق بگيرد با توجه به دلايل طلاق پاسخ امكان پذير است.در شرايطي مي تواند با وصول مهريه طلاق را نيز بگيرد.سربازي16/9/85
پاسخ :
 

 
احمد
نام :
 
با سلام چند روز پيش سوالاتي راجع به گواهي رشد گرفتن از دادگاه اختيارات{ميشه دسته چک و گواهينامه گرفت}مدارک نحوه تنظيم دادخواست و غيره ژرسيد آدرس ايميلمو هم نوشت در ياهو بود از طرف سايت ايميل هاي اومد ولي قابل خوندن نبود حالا مي خواستم بي زحمت ژاسخ رو يا در اينجا قرار دهيد يا ژاسخ هاي قبلي به ايميل جديدم ارسال کنيد ممنون
پرسش :
 
متقاضي حكم رشد براي اينكه از دادگاه محل اقامت خود حكم رشد بگيرد بايد دو عدد فتوكپي شناسنامه (صفحه اول)خود را با دو برگ دادخواست به طرفيت رئيس حوزه قضائي بخش يا شهرستان والصاق تمبر به دادگستري بدهد.قاضي دادگاه مي تواند متقاضي را به پزشكي قانوني معرفي ونظريه ايشان را بخواهد يا اينكه به تشخيص خود گواهي رشد يا عدم رشد صادر نمايد.متن دادخواست(اينجانب .... فرزند...ش ش ....صادره از ...متولد ...مي باشم نظر به اينكه قادر به انجام كارهاي قانوني وشرعي خود مي باشم تقاضاي صدور حكم رشد را دارم.).لازم است بدانيد در بعضي قوانين نظير بانكها واداره نظام وظيفه يا راهنمائي ورانندگي جهت انجام وارائه برخي خدمات سن خاصي را براي متقاضيان در نظر گرفته اند كه حكم رشد تاثيري در آن ندارد.سربازي21/9/85
پاسخ :
 

 
elmira
نام :
 
ضمن عرض خسته نباشيد
متن قانوني و مورد قبول در دادگاه براي حق طلاق و حق مسکن وحق کار که ضمن عقد بايد درج شود چيست؟در سايت جستجو کردم فيلتر شده بود.
پرسش :
 
با توجه به شرايط ممكن است متفاوت باشد لطفا تماس بگيريد.سربازي20/9/85
پاسخ :
 

 
jazayeri
نام :
 
با سلام خدمت جناب سربازي
با عرض پوزش از تعداد زيادسپوالات اينجانب آقاي سربازي متاسفانه با قوانين يک طرفه خانواده وپر نقص وابهام بنده خانم غير متمکنه ام را دعوت به شروع زندگي زناشوپي کردم غافل از ماده ۱۰۸۵ومواد ديگر که مرد را در يک مخمسه وتنگنا قرار ميدهد ودست بسته نظاره گر گستاخي وسوءاستفاده برخي خانمها از قوانين ميکند حالا راه وچاره اينجانب در خصوص در آمدن از اين کاغذ بازي دادگاه واز کار وزندگي افتادن را حضرتعالي چه ميدانيد مهريه خانمم سنگين است وتوان پرداخت ندارم شهرستاني هستم وکيل هم گرفتم که متاسفانه کمکي نتونسته بخاطر باکره بودن خانمم واستفاده از حق حبس انجام بده با پس گرفتن تمکين تکليف پرونده اينجانب چه ميشود چون عملا بي فايده است نص صريح ماده ۱۰۸۵ پول بده زن دوست داشت مال خودت ازدواج مجدد هم نميتوانم بگيرم دليل کافي است شروطش تمکن مالي به اداره ۲خانواده است وبا اجرا گذاشتن مهريه ميخواهم اعسار از پرداخت مهريه بدهم واين موضوع با تمکن مالي منافات دارد حالا اگر هم ازدواج کنم حق طلاق براي زن بوجود مي آيد طلاقش بدم باز اينطرف بالاي ۴ميليون تومن خرج کردم وبايد نصف مهريه را بدهم با نفقه سرتون را درد نمي آورم واقعا راه حل منطقي اين موضوع من ورهايي چيست؟ممنونم صادقانه راهنماييم کنيد
پرسش :
 
آقاي جزايري عزيز متاسفانه قوانين مربوط به خانواده به دلايل غير منطقي نه تامين كننده حقوق زنان است نه مردان اميدواريم با اصلاحاتي كه در حال انجام است مشكل به گونه مناسب حل شود در مورد مشكلتان فكر مي كنم نياز به جلسه حضوري باشد در صورت تمايل تماس بگيريد.سربازي20/9/85
پاسخ :
 

 
امين اكبري مهر
نام :
 
با سلام و قدرداني از سايت بسيار مفيدتان.
بنده حدود پنج سالي است كه مديرعامل يك شركت كامپيوتري هستم. يكي از پرسنل سابق شركت اينجانب مدتي است به دلايل واهي ناشي از سوء تفاهم و برداشت اشتباه ايشان از گفته‌هاي ديگران ، اتهامات ناروا و بي‌اساسي را نظير دزدي و كلاهبرداري و غيره را به بنده نسبت ميدهد و با اينگونه اعمال ، شديداً نسبت به هتك حرمت ، تخريب شخصيت و آبروريزي از بنده مشغول است. بنده در چند سازمان و اداره مهم دولتي داراي سابقه طولاني خدمت بوده و همچنين سابقه حضور در جبهه‌هاي جنگ و جانبازي دارم و قطعاً اين حرفهاي غيرقابل اثبات به بنده نمي‌چسبد و فقط از نظر روحي بنده و خانواده‌ام را قدري ناآرام كرده. با روشهاي مسالمت‌آميز و پيغامهاي دوستانه و صبر نزديك به يك سال هم ايشان از اين رفتار زشت خود دست نميكشد. شهودي بر اين اعمال وي نيز وجود دارند كه حاضرند ابراز گفته‌هاي كذب نامبرده را در دادگاه شهادت بدهند. بنابراين خواهشمند است راهنمائي فرمائيد كه در كدام دادگاه صالحه و چگونه و با استناد به كدام ماده از قانون ميتوانم از خودم اعاده حيثيت كرده و فرد مذكور را تحت پيگرد قانوني قرار دهم. با تشكر از مساعدت جنابعالي.
پرسش :
 
با سپاس از عنايت شما مي توانيد از طريق دادسراي محل وقوع جرم از وي به تجويز مواد697و698قانون مجازات اسلامي شكايت نمائيد.سربازي22/9/85
پاسخ :
 

 
lvarjan yasini
نام :
 
جناب اقای سربازی
باسلام و ضمن تقدیر و تشکر از زحمات شما استاد عالیقدر که با وجود مشغله فراوان و کار پر دردسر وکالت رسالت واقعی خود را فراموش ننموده و راهگشای همیشگی مردم بوده اید به استحضار عالی می رساند اینجانب کاراموز وکالت کانون وکلا مازندران می باشم اخیراً پرونده ای به من محول گردید که واقعاً بلا تکلیف مانده ام در سال ۱۳۷۵ اداره امور اراضی غرب مازندران دعوایی را مبنی بر اعتراض بر ثبت علیه مورث موکل اینجانب طرح نمود که در اثنای رسیدگی خوانده دعوا فوت نمودند و دادگاه نیز مطابق ق.ا.د.م دادرسی را متوقف نموده و به خواهان مهلت داده تا وراث ایشان را معرفی نمایند و اداره فوق نیز در مهلت مقرر وراث را معرفی ننموده و بدین لحاظ پرونده مختومه گردید البته بدون انکه منتهی به رای یا قراری گرددکه به صورت دادنامه باشد!! حال بعد از ده سال اینجانب برای اخذ سند موکل خویش به اداره ثبت مراجعه نمودم و حتی گواهی از دادگاه مبنی بر تصمیم دادگاه (توقف دادرسی )ارائه نمودم لیکن اداره محترم به این گواهی رضایت ننموده و می فرمایند حتماً باید رای قطعی باشد دادگاه نیز زیر بار این موضوع نمی رود سند نیز اماده اما از دست بنده و موکلم خارج می باشد ایا به نظر شما امکان دارد که بنده علیه اداره ثبت دادخواستی مبنی به الزام به تسلیم سند تنظیم نمایم ؟؟ ایا راه بهتری به نظر شما استاد گرانقدر می رسد؟
با سپاس
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
الهه
نام :
 
سلام واقعا ممنون که اینقدر بزرگوارید امیدوارم همیشه سایه اتان مستدام باشد.
مردی میداند که همسرش قصد مطالبه مهریه دارد ولی قبل از اقدام زن در مراجعه به دادگاه یا اجرای ثبت اموالش را با سند رسمی به نزدیکانش(مادر و خواهرو...) منتقل میسازد و زن بعد از اقدام متوجه این امر میشود آیا این معاملات صحیحند؟آیا زن میتواند ابطال آنها را بخواهد وبرای اینکار باید ثابت کند قصد مرد فرار از دین بوده یا معامله با نزدیکان سوءنیت مرد را مفروض میدارد؟آیا چنین اقدامی مجازات هم دارد؟
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
پويا
نام :
 
با سلام و عرض ارادت
خانمي جهت تامين مهريه به دادگاه خانواده از همسرش شكايت مي كند پس از استعلامهاي لازم مشخص ميشود شوهر يكهفته قبل از شكايت (درخواست اجرا از دفترخانه) دو مورد آپارتمان را كه از محل ارث پدري به ايشان رسيده است بطور رسمي از طريق دفترخانه بنام يكي از وراث و فرد غير فاميل انتقال داده است و هم اينك پول نقد و دارائي ديگري ندارد آيا دادگاه ميتواند نسبت به ابطال معامله اقدام نموده و معادل مهريه دانگ از آپارتمانها به خانم بدهد؟در ضمن شوهر كارمند دولت ميباشد.
آيا شوهر ميتواند درخواست اعسار كند؟
با تشكر و ارادت
پرسش :
 
پاسخ :
 

 
fatemeh fallahian
نام :
 
دادخواست طلاق توافقي را بايد حتما به دادگاه برد يا مي شود مستقيما به دفاتر ازدواج و طلاق مراجعه کرد؟
پرسش :
 
دادگاه خانواده.سربازي4/10/85
پاسخ :
 

 
عليرضا ترابي
نام :
 
همسر من بدون اجازه و دليل خاصي مدت7ماه است منزل را ترك نموده و برخلاف نظرمن به منزل خاله اش رفته است(به منزل پدرش نرفته است)واكنون نيز از طريق داگاه شاهد تقاضاي مهريه اش رانموده است .سوال من اين است كه :1- ايا ميتوانم در دادگاه ديگري تقاضاي رسيدگي نمايم يا خير ؟
2- من بايد چه اقدامي انجام دهم؟
3-آيا طبق قانون جديد اگر مرد نتواند مهريه را يكجا پرداخت نمايد چه اتفاقي مي افتد؟
پرسش :
 
متوجه منظورتان از دادگاه شاهد نمي شوم .اما در صورت ارجاع به دادگاه امكان تعويض شعبه دادگاه وجود ندارد. شما مي توانيد الزام ايشان را به تمكين در دادگاه محل سكونت وي بخواهيد.اگر نتواند دعوي اعسار مطرح نمايد دستورالعمل جديد رئيس قوه قضائيه كه درهمين سايت درج شده كمك بزرگي به شما مي كند.سربازي12/10/85
پاسخ :